به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از استان مرکزی، محمدرضا فیضیان قاری، و مربی قرآن کریم، درباره اختلاف قرائات مقالهای در اختیار ایکنا قرار داد که بخش اول آن منتشر میشود.
تاریخچه علم اختلاف قرائات به دوران بعد از پیامبر(ص) برمیگردد و اکثر علما این فرضیه را که اختلاف قرائت مربوط به زمان نزول وحی بر پیامبر اسلام بوده را رد میکنند.اختلاف قرائات به دلایل متعددی بعد از رحلت پیامبر(ص) در بین قراء رواج پیدا کرد و هر فرد بالهجه و رسم الخط متفاوت، قرآن را قرائت میکرد.تا جایی که در زمان حکومت عثمان تمام مصحفات قرآن جمع آوری شد و مصحف واحدی تالیف گردید و این مصحف همراه تعدادی از قراء به بلاد مختلف اسلامی جهت تبلیغ و ترویج ارسال شد.اما چیزی که مجدد باعث اختلافات دیگر شد وجود غلطهای املایی در مصحف عثمانی بود.البته دانشمندان مسائل دیگری را هم منشاء اختلاف قرائات دانستهاندو درنهایت هفت قاری مورد تایید، مخصوصا ائمه(ع) قرارگرفتهاند و بقیه قراء پذیرفته نشدند.
علم قرائت، همانگونه که از نـام آن پیـداست، علمی اسـت که درباره قرائت قرآن کریم و وجوه گوناگون مرتبط با آن بحث مـیکند و از آن جهت که با یگانه کتاب آسمانی در میان بشریت ارتباط ویژه دارد، از جایگاه خاصی در مباحث علوم قرآنی و نـزد پژوهـشگران بـرخوردار است.
به نظر میرسد آنچه مؤلف محترم «لطائف الأشارات لفنون القراءات»، در تعریف این عـلم بـیان داشـته، حاوی جهات گوناگونی است که در علم قرائت مورد توجه صاحبنظران است، ازاینرو این بیان را به عنوان تـعریف جـامع عـلم قرائت آوردهایم: «علم القراءات هو علم یعرف منه اتفاق الناقلین لکتاب اللّه و اختلافهم فی اللغة و الأعـراب و الحـذف و الأثبات و التحریک و الاسکان و الفصل و الأتصال و غیر ذالک من هیئته النطق و الابدال،من حیث السماع».
از تعریف بـالا، موضوع عـلم قـرائت نیز بدست میآید و آن کلمات قرآن مجید از جهاتی که در تعریف آمده، میباشد. فایده علم قرائت قبل از هـرچیز، صاینت و مـحافظت از قرآن کریم در مقابل هرگونه تحریف عمدی و سهوی است، اگرچه فواید دیگری از قبیل شناخت قرآن از غیر قـرآن و هـمچنین فـواید ارزشمندی در استنباط فقهی و غیر آن، برای فقیهان و عالمان علوم مختلف درپی دارد.
تعریفی که گذشت، از آن جهت که درصـدد مـعرفی علم قرائت به گونه عام است، میتواند تعریف جامع و کاملی باشد، اما قـرائت(نه عـلم قـرائت) در میان محققان علوم قرآنی، اصطلاحی است که تنها قسم خاصی از آنچه را در تعریف علم قرائت ذکر شـده، مـشمول خـود میسازد و آن بدان جهت است که در تعریف اصطلاحی قرائت، سند و روایت، به معنی نـقل نـوع خاص قرائت با استناد به قرائت رسول خدا (ص)، رکن اصلی تعریف را تـشکیل مـیدهد، به همین سبب قرائتی که فاقد سند و روایت باشد از محل بحث و شمول تـعریف قـرائت در اصطلاح خارج است ولو به لحاظ ادبی دارای وجـه صـحیح باشد.
پس از بروز اختلاف در قـرائت قرآن کریم و درپی تلاشهای فـراوان مـحققان و علاقمندان به این کتاب آسـمانی در جـهت شناساندن قرائتهای معتبر از غیرمعتبر،معیارها و شروطی مشخص گردید که لازم است، در تشخیص قـرائتهای مـعتبر آن معیارها دقیقا لحاظ گردد.ابن جـزری در بـیان آن مـعیارها چنین میگوید:
«کلّ قـرائة وافـقت العربیة و لو بوجه و وافقت احـد المـصاحف العثمانیة ولو احتمالا وصحّ سندها،فهی القرائة الصحیحة لا یجوز ردّها و لا یحّل انکارها بل هی من الأ حـرف السـبعة التّی نزل بها القرآن و وجب عـلی النـاس قبولها، سـواء کـانت عـن الائمة السبعة ام عن العـشرة ام عن غیرهم من الأئمة المقبولین،و متی اختل رکن هذه الأرکان الثلاثة اطلق علیها ضعیفة او شـاذة او بـاطلة سواء کانت عن السبعة ام عمّن هـو اکـبر منهم»
بـنابر بـیان ابـن جزری، معیار در صحت و اعـتبار قـرائت، ارکان سه گانه سند، موافقت با وجهی از وجوه عربیت و موافقت با رسمالخط یکی از مصاحف عثمانی است و اخـتلال در هـر کدام از سـه رکن مذکور، قرائت را از اعتبار ساقط میکند.
تاریخچه و عوامل اختلاف قرائات قـرآن کریم
پیامبر(ص) پس از دریافت وحی، فرمان قرائت آن برای دیگران را دریافت کردند (اسراء:106) و قرآن را به اصحاب آمـوزش دادنـد. به رغـم این که احادیثی مبنی بر چند گونه بودن قرائت قرآن از سوی پیامبر(ص) نقل شده ولی پژوهـشگران و برخی از دانشمندان با نقد این روایات، مدلل میدارند که اختلاف قرائت مربوط به دوران پیامبر(ص) نبوده و اینگونه احادیث در دورانهای بعدی بر ساخته شدهاند(آیتالله هادی معرفت ص183). در مرحله بعد صحابه به نوبه خود، پس از فـراگیری قـرآن آن را بـه دیگران آموزش میدهند.در همان حال عدهای از اصحاب که علاقمندی بیشتری به تلاوت و حـفظ قـرآن داشته و به این امر مشهور بودند، از سوی دیگران مورد رجوع قرار میگیرند.
میتوان تصور کرد که اختلاف قرائت و هـسته اولیـه پیدایش علم قرائت از اینجا ناشی شد که برخی اصحاب با تشکیل حلقه آمـوزش و قـرائت قرآن، بر مبنای مصحفهای خود، قرائت خاصی از قرآن ارائه دادنـد. ذهبی، ابی بـن کـعب،ع بد اللّه بن مسعود، عویمر بن زید، عثمان بن عفان، علی بن ابـی طـالب، ابوموسی اشعری و زید بن ثابت را در شمار استادان این حلقهها نام میبرد.
بعضی از همین افراد در مقام مـعلمان قـرآن به بلاد مختلف روانه شـدند.به هـمین سبب است کـه بـین قـرائت قرآن در شهرهای مختلف اختلاف حاصل مـیشود. گفته شـده همین اختلاف، خلیفه سوم را ناگزیر از تدوین مصحف رسمی و سوزاندن مصاحف مختلف کرد.همان مصحفی که بـه مـصحف امام مشهور گشت و به بلاد مـختلف فرستاده شد.(در این جـا بـاید به طور ضمنی اشاره کـرد کـه روایات مربوط به توحید مصاحف از جانب عثمان با هم همخوانی ندارند و در جزئیات گاهی مـتفاوت به نـظر میرسند چنان که برخی از دانـشمندان شـیعه و نیز شرقشناسان بـدان اشـاره داشتهاند.با این هـمه تـوحید مصاحف عثمان نیز نتوانست مسئله اختلاف قرائت را از بین ببرد.
در اواخر قرن و اوایل قرن دوم علم قـرائت شـکل میگیرد، و استادان قرائت با ضبط و نقد روایـات مـربوط به قـرائت و گـزینش روایـات صحیح، قرائت ویژهای بـه مردم عرضه میدارند.چنان که نافع، قاری مدینه میگوید«من قرآن را بر 70 نفر از تابعین قرائت کردم و از میان آنها فقط قـرائتی را کـه حداقل دو نفر از تابعین درباره آنها تـوافق نظر داشـتند اخـتیار و بـقیه را رهـا کردم». به این ترتیب در بومهای مختلف جهان اسلام افرادی در مقام استاد قرائت مشهور بودند و مردم قرائت آنها را فرار مـیگرفتند. به طـور خـاص قاریانی که ابن مجاهد آنان را به عـنوان قـراء سـبعه گزینش کـرد مـتعلق بـه این دوره، یعنی اواخر قرن اول و اواسط قرن دوم هستند.
1.ابوعمر و بن علاء مازنی بصری(د.451 هـ.ق)قاری بصره، 2.حمزهء بن حبیب زیارت کوفی(د.651 هـ.ق)قاری کوفه، 3.نافع بن ابی نعیم مدنی(د.961 هـ.ق)قاری مدینه، 4.ابن عامر،عبد اللّه بن عامر یـحصبی(د 811 هـ.ق)قاری شام، 5.عبد اللّه ابن کثیر مکی(د.021 هـ.ق)قاری مکه، 6.عاصم بن ابی النجود(د.821 هـ.ق)قاری کوفه، 7.کسایی، علی بن حمزه(د.981 هـ.ق)قاری کوفه.
این افراد در زمان خودشان در مقام قاریان هفتگانه گزینش نشده بودند، بلکه در عرض قاریان دیگر قرائتی داشتند.بر مبنای گـزارشی مـشهور، یحیی بن یعمر (د.98 هـ.ق) نخستین کسی است که در این دوره به تألیف درباره قرائت پرداخته است برخی نیز ابان بن تغلب(د.141 هـ.ق)را اولین مؤلف در این علم دانستهاند.ابان بن تغلب از اصـحاب امـام صادق(ع) است که کتابی در قرائت دارد. ابن خالویه در کتاب «المختصر فی شواذ القراآت» قرائت وی را ضبط کرده و ابن جزری نیز وی را معرفی کرده است.
قرن سوم کـار تـألیف و تدوین در قرائت گسترش مییابد. آثار عـلم قـرائت در این دوره جمعآوری شده است؛ باید توجه داشت جریان اختیارگرایی در قرائت نیز در این دوره آغاز میشود.از سوی دیگر، با شکلگیری علم نحو در قرن سوم، قواعد نحو در علم قرائت راه مـییابد و مـعیار مطابقت قرائت با دسـتور زبـان عربی پدید میآید. تألیفات ابو عبید قاسم بن سلام(د.422 هـ.ق)و ابو حاتم سجستانی(د.552 هـ.ق)نمونهای از آثار برجسته قرایی در این دوره است که در آن به کاربردهای نحو در قرائت میپردازد و نیز هر دو دارای اختیار در قرائت هستند.ابن جزری مـیگوید ابـوحاتم اولین کسی است که در قرائت تألیف کرد و به اختیار در قرائت روی آورد. اختیار ابوحاتم از نظر گرایش مکتبی در زمره قرائت بصری است. همچنین در شمار نحویان نامدار دیگری کـه تـألیفاتی در قرائت داشـتهاند میتوان از ابن قتیبه دینوری (د.672 هـ.ق)نام برد قرائت خلف بن هشام (229-150ه.ق)یکی از قرای عشر را نیز به دلیل مـخالفت با حمزه در برخی حروف، اختیار دانستهاند.
ادامه دارد