به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، متن زیر با عنوان رویکردهای نوین در فهم و تفسیر قرآن یادداشتی است که توسط مصطفی عباسیمقدم، استاد دانشگاه کاشان نوشته شده است:
آنچه در کتب و منابع تفسیر در حال حاضر میبینیم همگی حاصل اتخاذ روشهای سنتی و اسلوبهای قدیم فهم و برداشت از قرآن است. در روش سنتی تفسیر، همواره سعی میشده با توجه به لغت، روایت و دیدگاه مفسران، یکایک آیات بررسی و موشکافی میشوند و از آنها معارفی و نتایجی به دست آید که عمدتا انتزاعی و غیر منطبق بر نیازهای زمانه بوده است.
یک مفسر سنتی سعی میکند معنایی واحد از یک آیه به دست آورد و به دست دهد و کاری به شرایط و احوالی که آیه در آن نازل شده و در مفهوم و برداشت از آن مؤثر است، ندارد، حتی با سبب نزول هم گاهی به شکل صوری و کلیشهای برخورد میکند یعنی اگر دو سبب نزول متضاد در روایات دید، براساس هر دو تفسیر میکند در حالی که مگر میشود آیه، دو معنا داشته باشد و یا واقعا دو سبب نزول در عرض یکدیگر داشته باشد!
در رویکردهای جدید تفسیر، از آنجا که نقش زمان و مکان نزول و همچنین شرایط گوینده(واسطه یا پیامبر) و مخاطب بیشتر در نظر گرفته می شود، مفسران سعی میکنند به فضای نزول توجه و تعمق بیشتری نشان دهند تا با شناخت دقیق ابعاد نزول یک آیه یا یک سوره، بر زوایای ناشناخته مفهومی و رهیافتهای پنهان آن دست پیدا کنند. سادهتر بگویم یعنی وقتی دانستیم پیامبر به عنوان واسطه انتقال پیام و مخاطبان یعنی مردم در شرایط شادی و راحتی آیهای را دریافت کردهاند به سادگی مفهوم و مفاد آیه را در راستای شادی و آسایش مردم درک می کنیم. رویکرد دیگر این است که نباید تنها به یک معنی و تفسیر که در زمانی از یک آیه برداشت شده اکتفا کرد، حتی اگر برداشت کننده یک معصوم باشد، یعنی به خاطر جریان هدایتی قرآن که جریان مستمر و ساری و جاری در همه اعصار و قرون است نباید به یک معنی اکتفا و جمود ورزیم، بلکه بایستی راه را برای فهمها و برداشتهای دیگر باز بگذاریم.
البته تا سخن به اینجا میرسد این چالش مطرح میشود که آیا آیات قرآن پذیرای معانی متضادند؟ که هرگز نمیتواند پاسخ این پرسش مثبت باشد. آیات نه معانی متضاد و نه متناقض هیچ کدام را ندارند، ولی میتوانند معانی متفاوت داشته باشند. ما در موضوع سبب نزولهای متعدد و متفاوت که از ائمه(ع) سوال شده در تفسیرهای روایی مواردی داریم که نشان دهنده امکان معانی متفاوت در آیه واحداست البته زیر چتر یک مفهوم جامع. مثلا امام دو سبب نزول را برای یک آیه مورد تأیید قرار داده و یا ضمن قبول سبب نزول، معنای گستردهتری برای آیه مطرح کرده است. به عنوان نمونه در آیه «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» که سیاق و سبب نزول مربوط به اهل کتاب است هم این معنی را پذیرفتهاند که منظور از «أَهْلَ الذِّكْرِ»، علمای اهل کتاب مسیحی و یهودیاند که باید معارف کتب آسمانی موسی و عیسی را از آنها پرسید و هم از سوی دیگر تأکید فرمودهاند که براساس مفهوم این آیه، شما مردم همگی بایستی در مواجهه با مسائل مختلف اعتقادی و اخروی و دنیوی به ما که اهل ذکر و اهل قرآن و اهل رسول خدا(ص) هستیم مراجعه کنید و اگر چنین نکنید و به دیگران مراجعه کنید از مسیر ولایت و تبعیت ما منحرف شدهاید.
تا اینجا دو رویکرد از رویکردهای مهم و تأثیرگذار تفسیر نوین را برشمردیم که اتفاقا در سیره قرآنی برخی از شخصیتهای تراز اول قرآنی ما مانند علامه بزرگوار طباطبایی مطرح بوده و ایشان قاعده جری و تطبیق و در برخی جاها با تعبیر تعمیم مفهوم آیه، بیان کرده اند و یا برخی دیگر تعبیر توسعه در تفسیر آیه را مطرح نمودهاند.
اما جالب این است که آنچه به عنوان رویکرد نوین در تفسیر میدانیم و معرفی میکنیم در حقیقت برگرفته از متن و یا روح بیانات اهل بیت(ع) است که به خوبی به روشهای مطلوب و مؤثر فهم و کاوش در قرآن اشاره کردهاند، اما در بسیاری از دورانها به تبع همان مهجوریت تاریخی قرآن، روایات روشنگر اهل بیت(ع) نیز مهجور و دور از صحنه عمل و آموزش و علم واقع شدهاند و این خوان پرفیض دانش بلااستفاده مانده است. مگر نه این است که خود پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) از مواردی به عنوان تأویل قرآن در کنار تنزیل آن نام برده و فرمودهاند: زمانی برای تنزیل قرآن صبر و تلاش میکردیم و اکنون برای تأویل آن، و مراد از تأویل در بیان ایشان همان کاربردها و مصداقهای جدید در زمانهای نو و شرایط جدید بود باهر نامی که بر آن نهاده باشیم؛ تأویل یا تطبیق و یا مصداق و یا... .
از سوی دیگر مگر همین امام باقر(ع) نیست که فرموده: «ان القرآن یجری کما تجری الشمس و القمر» قرآن مانند خورشید و ماه جاری است و مفاهیم و الفاظ آن در سیر زمان و زمین حرکت میکنند و مطابق احوال عصر و دوران، روشنگری میکنند و بدین لحاظ قرآن در هر زمان، نو و تازه و با طراوت است و غبار نادرستی و زنگار پیری و سالخوردگی به چهره خود نمیگیرد. این یعنی در هر زمان به دنبال معانی تازه از قرآن باشید و اگر دل به دریاری بیکران دانش قرآن بسپارید و قلبهاتان زنگار غفلت و نسیان و ضلالت نگرفته باشد، حتما به زلال معرفت و پیام قرآن دست پیدا خواهید کرد. مگر قرآن همان نوری نیست که به همراه پیامبر نازل شده تا مردم را از ظلمتها به روشنایی منتقل سازد: «وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ» و مگر خود قرآن نفرمود: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» آیا پس در قرآن تدبر نمیکنند یا بر دلهایشان قفل است؟ یعنی دریای تدبر و واکاوی و ژرفاندیشی در قرآن باشید و اگر در این مسیر قلب خود را برای دریافت نور پیام الهی صیقل زنید، حتما هدایت را خواهید یافت و تفسیر حقیقی آیات را درک خواهید نمود.
رویکرد دیگری که امروزه سعی میشود در برخورد با فنون مختلف به ویژه متون مقدس ملاحظه شود، نگاه مجموعی و اشراف کلی به محتویات یک کتاب و متن است، یعنی پرهیز از نگاه یکسویه و تنگنظرانه به یک جمله یا آیه از کتاب. برای این کار لازم است هر مفسر یا برداشتکننده از متن، تلاش وافر و کوشش کاملی انجام دهد تا بر همه زوایای متن و همه آیات و سور کتاب آسمانی تسلط و اشراف یابد و در پی آن به دیدگاهی روشن و به مرحله ارائه دیدگاه برسد. پرهیز از ایمان به بعض و کفر به بعض هم که در قرآن به عنوان صفت منافقان و منحرفان معرفی شده، در همین شرایط میسر میشود. پس برای ارائه برداشتهای متقن و تفسیرهای قابل قبول از متن قرآنی بایستی همه قرآن را همراه با همه حواشی نزول آن و همراه با مطالعه همه افکار و اندیشهها و حتی فرهنگها و تمدنهای همزمان با نزول آن شناخت و مورد بررسی قرار داد.
آری برداشت صرف از یک آیه به خصوص اگر در تعارض ظاهری با آیه دیگری باشد در این رویکرد قابل قبول نیست، بلکه نگاه جامع و نگرش همهجانبه ضرورت مییابد و البته این کار نیازمند رجالی کوشا و هوشمند و دانشمندانی ژرفنگر و همهجانبهاندیش خواهد بود. برای وصول به این هدف، امکانات سیستمی و نرم افزاری کنونی که نگرش یکباره و مجموعی به آیات و حتی سوره ها و موضوعات هرکدام را میسر می سازند فرصت بسیار ارزشمند و مفیدی است که پژوهندگان عرصه تفسیر و بیان وحی روزبروز باید بیشتر با آنها آشنا گشته و از آنها بهره ببرند. امیدواریم که حوزه و دانشگاه در پرورش چنین قرآنپژوهان و تفسیرگویان روزآمد توفیق یابند.