نگاهی مختصر به زندگی امام حسن(ع)/ از سخاوت امام تا صلح با معاویه
کد خبر: 3813363
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۳

نگاهی مختصر به زندگی امام حسن(ع)/ از سخاوت امام تا صلح با معاویه

گروه معارف ــ فرزند بزرگ امیر‌المؤمنین(ع) و فـاطمه زهرا(س) سبط اکبر در شب پانزدهم ماه مبارک رمضان سال سوم هجری دیده به جهان گـشود، این تاریخ برابر پنجشنبه یازدهم اسفند سال سوم شمسی در حالی است که ۱۵۹ روز از مبدأ هجرت گذشته است.

فرزند بزرگ امیر‌المؤمنین(ع) و فـاطمه‌ زهرا‌(س) سبط اکبر در شب پانزدهم ماه‌ مبارک رمضان سال سوم هجری‌ دیده به‌ جهان گـشود، این تاریخ برابر پنجشنبه یازدهم اسفند سال سوم شمسی در‌ حالی است که 159‌ روز‌ از مبدأ هجرت گذشته است.

فـاطمه زهـرا(س) از تولد فرزندش خوشحال شد و از امیر‌المؤمنین(ع) خواست تا او را نامگذاری کند، علی(ع) فرمود: در این کار از پیامبر(ص) سبقت نخواهم گرفت‌. چون پیامبر(ص) وارد شد اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ او گفت و نام او را (از جانب خداوند) حسن نهاد، پیامبر(ص) در وجه اشتقاق حسن فرمود: زیرا به احسان خداوند زمین‌ و آسمان‌‌ برپاست، پیامبر(ص) همچنین در روز هفتم تولد امام حسن گوسفندی را برای او عقیقه کرد.

امام مجتبی(ع) القاب فراوانی از قبیل: سبط، سید، زکی، مجتبی، زاهـد و... داشت که‌ بهترین آن‌ها‌ لقبی‌ است که پیامبر(ص) برای او و برادرش امام حسین(ع) به عنوان سید شباب‌ اهل الجنة گذاشت.

محبت پیامبر(ص) نسبت به امام حسن(ع)
پیامبر(ص) به قدری امام حـسن(ع) را دوسـت داشت‌ که‌ لعاب دهان او را می‌مکید آن‌گونه‌ که انسان میوه را می‌مکد و می‌فرمود: حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت و بهترین خلق‌ خدا بعد از پدر و مادرشان می‌باشند، مادرشان نیز‌ افضل‌ زنان‌ عالمیان اسـت، سـپس اضافه کرد: خدایا من آنان را دوست دارم تو‌ هم‌ دوستشان‌ بدار و دوست بدار کسی را که آنان را‌ دوست‌ دارد و هرکه خدا را دوسـت داشـته بـاشد، در بهشت داخل می‌کند و هرکس آنـان را دشـمن بـدارد، خدا او را‌ دشمن‌ داشته‌ و در آتش داخل می‌کند.

امام صادق(ع) فرمود: پیامبر اکرم(ص) از‌ بس حسن و حسین را دوست می‌داشت، با تولد هر کدام دو رکعت نـافله بـر نـماز مغرب قرار داد، یعنی‌ چهار‌ رکعت‌ نافله مغرب را بـه جـهت‌ حبّ آنان قرار داد.

خلقت ظاهری‌ و صفات‌ باطنی امام حسن(ع)
پیامبر اکرم(ص) فرمود: حسن(ع) در خوی و خلقت شبیه به من اسـت، ابـن شـهر‌ اشوب‌‌ می‌نویسد‌: امام حسن(ع) زمانی که هفت ساله بود در مـحضر رسول خدا(ص) شرفیاب‌ می‌شد‌ و وحی‌ را می‌شنید، مفاد وحی را حفظ می‌کرد، در خانه می‌آمد و بر مادرش فاطمه زهرا‌(س) نقل‌ مـی‌کرد‌.

امـام مـجتبی(ع) زاهدترین، عابدترین و افضل زمان خویش بود، او هنگام حج پیاده و چه بـسا‌ پا‌ بـرهنه راه می‌پیمود، در حالی که زبانش به ذکر خدا ذاکر بود، او‌ دارای‌ لهجه‌ای‌ صادق و منطقی فصیح بود، هـنگامی کـه بـه در مسجد نزدیک می‌شد، سر به آسمان‌ بالا‌ می‌برد و می‌گفت: الهی ضیفک بـبابک یـا مـحسن قد اتاک المسی‌ء خدایا مهمانت به‌ درگاهت‌ آمده‌ ای خدای‌ نیکو بنده گناهکار به حـضورت رسـیده از زشـتی کار من به زیبائی خودت‌ درگذر‌ ای خدای کریم.

امام رضا(ع) فرمود: امام حسن(ع) بـیست بـار(و در برخی‌ از‌ روایات‌ بیست و پنج بار) پیاده به حج رفت و اموالش را سه بار بـا خـدا تـقسیم کرد‌ و به‌ مستمندان‌ بخشید.

سخاوت امام حسن(ع)
امام مجتبی(ع) در مسجد‌الحرام بود که صدای‌ مـستمندی‌ را شنید از خدا خواست ده‌ هزار در‌هم به او عطا کند، امام به خانه‌ آمـد‌ و ده هـزار در‌هـم برای او فرستاد.

همچنین سائلی از او درخواست چیزی کرد‌، امام‌ حـسن پنـجاه هزار در‌هم و پانصد دینار به او بخشید فرمود حمّالی بیاور‌ پول‌ها‌ را ببر، وقـتی حـمال آورد‌ کـساء‌ خویش را‌ به‌ عنوان‌ کرایه‌ حمّال به او بخشید، در‌ مورد‌ سومی بیست هزار در‌هم به یک اعـرابی بـخشید و در بـار چهارم‌ به‌‌ یک پیرزن هزار گوسفند و هزار دینار‌ بخشید.

تواضع امام حـسن‌(ع)
امـام‌ حسن(ع) را گاهی فقرا دعوت‌ به‌ غذا می‌کردند او با کمال میل می‌پذیرفت و با آنان‌ غذا صرف مـی‌کرد و مـی‌فرمود‌: انّ‌ اللّه لا یحبّ المستکبرین؛ خداوند‌ مستکبرین‌ را‌ دوست نمی‌دارد.

صلح‌ امام‌ حسن(ع)
امام حـسن(ع) در‌ آغـاز‌ خلافت خط سیاسی امیر‌المؤمنین(ع) را دنبال کـرد امـا مـردم در امر دین و جهاد‌ فی‌ سبیل اللّه خسته بـودند و رغـبت نشان‌ نمی‌دادند‌ و در پنهان‌ با‌ معاویه‌ سازش کرده بودند لذا‌ از در نفاق با او وارد شدند، حضرت چون دیـد سـران اهل عراق با معاویه‌ بـیعت‌ کـرده‌اند برآشفت و فـرمود: پدرم را وادار‌ بـه‌ جـنگ‌ کردید‌ و سپس‌ با او مخالفت‌ ورزیدید‌، الان نـیز اشـراف شما آشکارا و پنهانی با معاویه بیعت کرده‌اند، از این‌رو امام حسن(ع) مجبور بـه‌ صـلح‌ گردید‌، صلحی تحمیلی، سازشی با خـون دل، پس‌ از‌ صلح‌ نیز‌ فـرمود‌: بـرای‌ جلوگیری از خون‌ریزی مجبور به ایـن صـلح‌ شدم‌.

پیامبر اکرم(ص) روزی امام حسن را دید و فرمود خداوند به زودی به وسیله این پسـر مـن میان دو گروه‌ از مسلمانان را صلح خـواهد بـخشید.

بـر این پایه اسـت کـه همه سیره‌نویسان مـی‌نویسند: اهـل قبله اجتماع دارند که‌ پیامبر اسلام(ص) فرمود: الحسن و الحسین امامان قاما و او قعدا؛ یعنی‌ حـسن‌ و حـسین(علیهما السلام)هردو امامند چه قـیام کـنند و چه صـلح‌.

شهادت امام حسن(ع)
در شهادت آن بـزرگوار اخـتلاف است، بنابر یک قول در روز‌ هفتم‌ صـفر سـال پنـجاه هـجری‌ واقـع‌ شده‌ است و بـنابر قـول مشهور 82 صفر سال پنجاهم هجری بوده است.

علت شهادت
معاویة بن ابی سفیان ده هزار دینار و ده قطعه ملک برای جعده دخـتر محمد بن اشعث‌ قرار داد تا امام حسن را مسموم کرد‌. جعده‌ از طرف‌ مادر دختر ام فروه بود ام فروه نیز خواهر ابو‌بکر بن ابی قحافه به شمار می‌رود‌، یعنی ابو‌بکر دائی جـعده اسـت وعده سومی که معاویه داد‌ این‌ بود‌ که جعده را به عقد پسرش یزید درآورد اما معاویه پس از قتل امام حسن هرگز او ‌‌را‌ به عقد یزید درنیاورد.

باری امام حسن در واپسین روزهای حیات خـود فـرمود‌ چند‌ بار‌ به من زهر خورانیدند اما هیچ‌کدام مانند این زهر نبود که جگر مرا تکه‌تکه کرد‌، پس از شهادت خواستند جسدش را پهلوی‌ پیامبر خـدا(ص) دفـن کنند اما عایشه‌ سوار بـر اسـتر شد‌ و با‌ چهل سوار مقابل جنازه امام حسن‌ آمد و از دفن ممانعت به عمل آورد، امام حسین(ع) فرمود امام حسن وصیت کرد که اگر نگذاشتند جـنب جـدم دفن شوم راضی بـه خـونریزی نیستم‌ لذا او را در بقیع کنار قبر فاطمه بنت‌ اسد به خاک سپردند.

«علی زمانی»

انتهای پیام

 

captcha