انتشار جدیدترین شماره فصلنامه «اندیشه سیاسی در اسلام»
کد خبر: 3952326
تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۴

انتشار جدیدترین شماره فصلنامه «اندیشه سیاسی در اسلام»

بیست و سومین شماره فصلنامه علمی «اندیشه سیاسی در اسلام» روانه بازار نشر شد.

به گزارش ایکنا؛ بیست و سومین شماره فصلنامه علمی «اندیشه سیاسی در اسلام» به صاحب‌امتیازی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی و مدیرمسئولی منصور انصاری و مدیر اجرایی محمد محمودی‌کیا منتشر شد.

درنگی بر نمونه‌ای از فارابی‌پژوهی معاصر

در چکیده مقاله «مدینه مسالمه، فاضله یا جاهله؟ درنگی بر نمونه‌ای از فارابی‌پژوهی معاصر» می‌خوانیم: «فیلسوفان سیاسی مسلمان در پرداخت به بایستگی‌های حاکم بر روابط میان انسان‌ها، گریزی از تفکر در باب مفاهیم جنگ و صلح نداشته‌اند. در میان این فیلسوفان، فارابی را باید به‌خاطر عمق و گستره تفکرات در این‌ باب واجد جایگاهی خاص دانست. اما آثارِ فارسی معطوف به دیدگاه فارابی دربارهجنگ و صلح درخورِ «مؤسس فلسفه‌ سیاسی اسلامی» نیست. این آثار هم در حوزهکمیت و هم در محتوا از نقص‌های جدی رنج می‌برند. از رهگذر نیم‌نگاهی به پاره‌ای از این پژوهش‌ها، و تمرکز بر نمونه‌ای از کج‌خوانی فارابی، این مقاله بر‌آن است تا گوشه‌ای از حال رنجور فارابی‌پژوهی معاصر به زبان فارسی را نمایان سازد. جستار حاضر معطوف به مقاله «بررسی و تبیین مقوله صلح در نظریه مدینه المسالمه (شهر صلح) فارابی و نظریه صلح پایدار کانت» نوشتهمحمد‌حسین جمشیدی، سعی خواهد کرد تا در سه مرحله به ترتیب، به تبیین دیدگاه نویسنده مقاله؛ دیدگاه فارابی؛ و برشماردن وجوه روایی خوانش نگارنده از فارابی بپردازد. نتیجه این است که فارابی بر‌خلاف رأی نویسنده مقاله مذکور، مدینه مسالمه (رژیم صلح‌طلب) و مدینهفاضله را در مقابل یکدیگر به کار می‌برد.»

راه برون‌رفت از بنیادگرایی اسلامی

در طلیعه مقاله «راه برون‌رفت از بنیادگرایی اسلامی» آمده است: «هر چند خشونت‌گرایی با تمسک به آموزه‌های دینی که نوعا با تکیه صرف بر الفاظ و نوعی اخباری‌گری توأم بوده است امر کاملا جدیدی نیست و در تاریخ ادیان سوابق بسیاری دارد، ولی آنچه امروزه به عنوان بنیادگرایی خشونت‌آمیز شاهدیم با همه ویژگی‌ها و خصوصیات آن، امر جدیدی است که در تاریخ ادیان و مذاهب کمتر مسبوق به سابقه است. بنابراین، بنیادگرایی اسلامی در این مقاله آن خوانشی از اسلام است که جز عصر حاضر، در هیچ یک از برهه‌های تاریخی گذشته وجود نداشته است؛ و ویژگی بارز آن خشونت‌ورزی است. با این تفاسیر، مبنای تکثر قرائات از اسلام تا پیش از قرن حاضر هر چه بوده، توان تبیین سازوکار ظهور بنیادگرایی اسلامی ندارد. بنابراین، یافتن راهی برای برون‌رفت از این خوانش مذهبی، مستلزم آن است که ابتدا منطق ظهور و بازتولید آن را دریابیم. در این راستا، در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر از اندیشه‌های علیرضا شجاعی‌زند‌، مصطفی ملکیان‌ و سارا شریعتی در این زمینه بهره جسته‌ایم. با واکاوی آراء شجاعی‌زند ظهور بنیادگرایی اسلامی را در تنشِ معاصرِ میان ایدئولوژی جمع‌گرای اسلامی و ایدئولوژی فردگرا و جهانی‌شده لیبرال یافتیم. مبنای بازتولید آن را نیز با اتکا به اندیشه‌های ملکیان و شریعتی در اتخاذ سازوکاری پوپولیستی دیدیم. در نهایت، تقویت جامعه مدنی را شرط کافی برای غلبه بر بنیادگرایی اسلامی تشخیص دادیم.»

تاثیر آموزه «مشیت الهی» بر پذیرش حکومت مغولان

در چکیده مقاله «درآمدی بر تاثیر آموزه «مشیت الهی» بر پذیرش حکومت مغولان در ایران» می‌خوانیم: «مقاله حاضر پیرامون این سوال مطرح شده است مقومات ایده «مشیت الهی» و تاثیر آن بر پذیرش و مشروعیت حکومت مغولان در ایران سده هفتم چیست. این سوال دو وجه دارد. اول اینکه چرا از میان پاسخ های ممکن به بحران اشغال ایران توسط مغولان این ایده «مشیت الهی» بود که برکشیده شد که در پاسخ به این سوال مباحث نظام تعالیم و قابلیت اعتبار این ایده و مقوله امنیت به میان آمد و وجه دوم به بحث پذیرش ومشروعیت حکومت مغولان در اندیشه عاملان اجتماعی که سعی در موجه جلوه دادن حکومت مغولان داشتند توجه دارد. به زعم مقاله حاضر ایده «مشیت الهی» و قوام آن از نگاه عاملانی که قائل به این ایده بودند قبل از اینکه از ضرورتی دینی ناشی شود ریشه های جامعه شناختی داشت. این مطالعه از ظرفیت های روش گفتمان چون «امکان» ، «استراتژی» و «قابلیت اعتبار» برای ایضاح هر چه بیشتر موضوع بهره مند شده است.»

انتهای پیام
captcha