به گزارش ایکنا، سیده سعیده غروی؛ دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم، شامگاه 16 فروردین ماه در نشست علمی «تاثیر مفردات در انتقال مفاهیم اخلاقی داستانهای قرآن» که از سوی انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی و با همکاری آکادمی اخلاقپژوهی روشمند برگزار شد، روش قرآن در تبیین اوصاف اخلاقی را در سه قالب مطرح کرد و گفت: از این منظر قرآن گاه با به تصویر کشیدن واقعهای مانند جریان حسادت برادران یوسف، در مواردی با توصیف در قالب جمله یا شبه جمله مانند «الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا» توصیف ویژگی حضرت مریم و در دسته سوم با اشاره صریح به واژه اخلاقی به بیان آن اقدام کرده است.
غروی در تبیین مورد اخیر، به اهمیت واژه به کار رفته اشاره کرد و افزود: لازم است از ارتباط سیستمی بین مفردات آیه با فضای جمله و آیات پیرامون بهره ببریم و در این بررسی علاوه بر فهم دقیق از اراده الهی در تبیین آن، میتوان حد و مرز و گستره آن مفهوم اخلاقی را درک کرد.
وی افزود: در جریان این بررسی، باید ابتدا ریشه و معنای آن واژه را در منابع دست اول لغوی که نزدیک به عصر نزول نوشته شدهاند بررسی کنیم و از آن بهره ببریم سپس مشتقات و وجوه آن واژه در همه آیات مورد بررسی قرار گیرند، آن گاه با کمک کتب فروق، به تفاوت مفهوم آن واژه با مترادفهایش اقدام کنیم. مرحله بعد بررسی واژه با سیاق و توجه به ترسیم واقعه در قصص قرآنی است. در جریان این بررسی اوصاف اخلاقی با ترسیم دقیق جوانب آن در توصیف الهی قابل دستیابی است.
دانشیار دانشگاه قم با اشاره به تاثیر مفردات در مفاهیم اخلاقی قرآن کریم با بیان اینکه بهترین محل برای تحقیق در مورد اوصاف اخلاقی، قصص قرآنی است، اضافه کرد: در قصص چون یک حادثه به تصویر کشیده میشود حد و مرز یک مفهوم اخلاقی به خوبی مشخص میشود. البته موضوعات اخلاقی در قرآن کریم بسیار زیاد است ولی روش پیشنهادی بنده در فهم دقیقتر اوصاف اخلاقی، شروع از واژگان و مفردات با در نظر گرفتن سیاق کلمات، سیاق جملات و سیاق آیات است.
دانشیار دانشگاه قم در ادامه واژه «کید» را به عنوان واژه اخلاقی نمونه مورد بررسی قرار داد و گفت: اصل واحد در ماده «کید» تدبیر و فکری است که به دنبال خودش عملی را میآورد که به دیگری ضرر برساند. مترادفات «کید» خدعه، حیله و مکر هستند و تفاوت این واژهها با کید قابل توجه است.
وی در تفاوت کید با خدعه گفت: خدعه یعنی اظهار مطلب خلاف واقع برای جلب نفع یا دفع ضرر. خدعه لازم نیست بعد از تدبر و فکر باشد ولی کید بعد از تدبر و فکر و اندیشه است. هم چنین در مقایسه کید با مکر میتوان گفت مکر نیز در پی تدبیر و فکر است اما کید قویتر از مکر است، زیرا «کید» متعدی بنفسه است و «مکر» متعدی با واسطه است و متعدی بنفسه قویتر از متعدی با واسطه است. علاوه بر این، مکر ضرر رساندن به دیگری است بدون آنکه او بداند و کید اعم از این است که بداند یا نداند.
غروی تصریح کرد: سومین مترادف کید، حیله است اما حیله، در دو معنا به کار می رود: چارهاندیشی ویژه جهت رسیدن به مقصود در معنای اول و معنای دوم آن منحصر در اراده منفی شخص حیله گر در ضرر رساندن به دیگری(نیرنگ، فریب) است.
غروی وجوه کید در قرآن را در شش وجه بیان کرد و به بررسی نسبت این واژه به خداوند پرداخت و ادامه داد: این ویژگی در سورههای طارق، اعراف و قلم به خداوند نسبت داده شده است. «وأکِیدُ کَیْدًا» (طارق/16) «وأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ» (اعراف/183) «وأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ» (قلم/ 45).
غروی در توضیح این آیات به دو تفسیر اشاره کرد و گفت: اول آنکه کید درباره خداوند به معنای تدبیر الهی است که بر اساس سنتهای ثابت الهی رقم میخورد. برای همین میفرماید: «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا (طارق/15) وَأَکِیدُ کَیْدًا (طارق/16)» آنان بر خلاف سنت الهی تدبیری میکنند در حالی که سنت الهی ثابت است پس کید خداوند متمم نظام اصلح در عالم است و مانع از حدوث اختلال در نظام عالم میشود.
غروی با اشاره به این که تفسیر دوم نیز تاکید تفسیر اول است در توضیح آن بیان کرد: کید الهی نتیجه املاء و استدراج است. در آیات 183 اعراف و 45 قلم، «متین» به معنای قوی و محکم است و معنای آیه این است که من به کفار مهلت میدهم تا در نعمت ما در گناه فرو روند و هرطور دلشان میخواهد گناه کنند که «کید» من قوی است.
دانشیار دانشگاه قم سپس به بیان 5 وجه دیگر کید پرداخت و گفت: گاهی کید به معنای مکر به کار میرود مثلا در آیه شریفه: «قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَکُنْ مِنَ الْجَاهِلِینَ» (یوسف/33) یوسف زندان را ترجیح میدهد و به خداوند میفرماید که اگر مکر آنها یعنی نقشههایی که از آنها بی اطلاع است از من برنداری بهسوى آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!
استاد دانشگاه قم با بین اینکه وجه سوم کید با توجه به سیاق، به معنای «حیله» است، افزود: مثلا در آیه شریفه: فَإِنْ کَانَ لَکُمْ کَیْدٌ فَکِیدُونِ (مرسلات/39) خداوند به کافران میفرماید: اگر چارهاى در برابر من (براى فرار از چنگال مجازات) دارید انجام دهید. چهارمین وجه به معنای «قتل» است مثلا در آیه شریفه: «أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا ...» «کیدا» یعنی «قتلا» «فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ (طور/42) یعنی «مقتولون» اراده قتل نبی را کردند. وجه پنجم هم به معنای انجام دادن و عملی کردن نقشهها آمده است: «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا» (طارق/15) آنها پیوسته حیله مىكنند. و در ششمین وجه که در داستان حضرت ابراهیم مطرح شده است کید به معنای «سوختن با آتش» است: وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الأخْسَرِینَ (انبیاء/70) اراده کردند که ابراهیم را در آتش بسوزانند، هر چند نتیجه این کارشان خسران است.
دانشیار دانشگاه قم در ادامه به سؤالهای شرکتکنندگان در جلسه پرداخت و با بیان اینکه در روایات ما را از تفسیر به رأی به شدت نهی کردهاند، اظهار کرد: ما باید در فهم آیات قرآن کریم با علم روشمند پیش برویم. وی با تاکید بر این نکته که برای تفسیر آیه یا آیاتی از قرآن، نیاز به علومی است که در منابع علوم قرآنی با عنوان علوم مورد نیاز مفسیر از آن سخن گفته شده، حرکت بدون علم و روش در این عرصه را مصداق تفسیر به رأی خواند که مورد مذمت قرار گرفته است.
غروی در خصوص مفردات تاکید کرد که برای فهم معنای آیات نباید به معانی ارتکازی از مفردات و واژههای قرآنی توجه کرد و افزود: کلمات در طول زمان تطور معنایی دارند مثلا واژه حکیم که در مورد خداوند به کار رفته است معانی مختلفی از قبل تا امروز داشته است و در سدههای اخیر به معنای فرزانه، طبیب و پزشک به کار رفته است در حالی که حکیم به عنوان صفت خداوند، به معنای «منع» و نفوذناپذیر است بنابراین نباید واژههای قرآنی را ارتکازی معنا کرد.
وی در پایان افزود: یافتن معنای واژه در نزدیکترین دوران به نزول قرآن کریم راه خوبی برای فهم دقیق است و البته این به معنای آن نیست که قرآن، کتابی جاودانه و جهانی نیست و این دو در تنافی با هم نیستند زیرا قرآن باید مخاطبان خود را از عصر نزول تا روز قیامت جذب کند؛ عرب معاصر پیامبر اکرم(ص) در اوج فصاحت و بلاغت بودند و به گفته عایشه بنت الشاطی بعد از آن تا به امروز اعراب به آن درجه از فصاحت و بلاغت ادبی نیستند.
انتهای پیام