«ذکر» راهی برای زدایش غفلت‌هاست
کد خبر: 4211915
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۵
صاحب تفسیر مشکاة:

«ذکر» راهی برای زدایش غفلت‌هاست

محمدعلی انصاری گفت: ذکر طریقیت دارد و مطلوبیت ذاتی ندارد، یعنی ذکر مقدمه و طریقی برای رسیدن به ذی‌المقدمه است، بنابراین ذکر در حقیقت، راهی برای زدایش غفلت‌هاست.

محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم و صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن، در نشست مجازی که امروز، ۴ اردیبهشت ماه، با موضوع «ذکر» برگزار شد، اظهار کرد: خداوند در آیه ۴۰ سوره مبارکه «بقره» می‌فرماید: «یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ؛ ای فرزندان اسرائیل، نعمت‌هایم را که بر شما ارزانی داشتم، به‌یاد آرید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید.» واژه «ذکر» در لغت به‌ معنای «اِسْتِحْضارُ الْمَعْنیَْ فِی اللَّفْظِ أَوِ النَّفْسِ» است؛ یعنی حضور معنا در زبان یا در جان است. 

وی ادامه داد: باتوجه به این امر ذکر بر دو قسم تقسم می‌شود، نخستین مورد ذکر لسانی یا لفظی و دومین مورد ذکر قلبی یا نفسی است. گاهی انسان معنایی را طلب کرده و آن‌را بر زبان نیز جاری می‌کند که به آن ذکر لفظی می‌گویند، اما گاه معنا فقط در نفس و جان حاضر می‌شود که «ذکر نفسی و قلبی» است.

انصاری بیان کرد: در قرآن کریم فراوان دیده می‌شود که خداوند سبحان انسان‌ها را به ذکر و تذکر دعوت می‌کند. حال سؤال این است که آیا اساساً ذکر، مطلوبیت ذاتی دارد یا خیر؟ به‌ بیانی‌ دیگر، ذکر «طریقیت» دارد یا «موضوعیت»؟ برای روشن‌ شدن این دو اصطلاح مثالی بیان می‌کنیم که این امر را تبیین می‌سازد. به عنوان مثال گاه، شخصی لیوان آبی طلب می‌کند و هدف او استفاده از آب درون لیوان است و نوع لیوان برای او مهم نیست. درواقع، لیوان طریقی است برای رسیدن به آب که موضوع و مقصود اوست؛ اما گاه خود لیوان مهم است و موضوعیت دارد و هدف، رسیدن به خودِ این ظرف است. بنابراین باید گفت که ذکر طریقیت دارد و مطلوبیت ذاتی ندارد، یعنی ذکر مقدمه و طریقی برای رسیدن به ذی‌المقدمه است. بنابراین ذکر در حقیقت، راهی برای زدایش غفلت‌ها است. 

صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: خداوند در آیه ۱۴ سوره «طه» فرموده است: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي؛ همانا! من خدایم که جز من معبودی نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار.» این امر در این آیه به صراحت بیان شده است چون نماز عامل اصلی زدودن غفلت است. همچنین وحی الهی و حتی شخص پیامبران نیز ذکر نامیده می‌شوند، چون مسیر زدایش غفلت از شاهراه مبارک وحی و نبوت می‌گذرد. از کارکردهای عمده ذکر این است که طریقی برای رسیدن به حقیقت شکر است و شکر از مسائلی است که مطلوبیت ذاتی دارد. پس ذکر زمانی حلاوت داشته و ارزشمند است که به شکر ختم شود و البته شکر واقعی نیز فقط با ذکر محض حاصل نمی‌شود. بنابراین اگر خداوند بندگانش را به ذکر دعوت می‌کند، مراد او ذکری است که همراه با آثار و برکات آن است.

وی گفت: غفلت پدیده‌ای بسیار تأثربرانگیز و مهلک است که متأسفانه انسان‌ها به‌شدت گرفتار آن هستند و با آن پله‌های سقوط را به‌تدریج طی کرده و از بسیاری فرصت‌ها و داشته‌های خویش به‌آسانی می‌گذرند. غفلت آن است که انسان چیزی را می‌بیند، اما گویا نمی‌بیند، چیزی را لمس می‌کند، اما به آن توجه ندارد و یا در مسیر راه از کنار منظره‌ای می‌گذرد، اما به آن بی‌توجه است. ما انسان‌ها از بسیاری حقایق پیرامون خود و حتی حقایق برتر وجود غفلت داریم.

انصاری افزود: بر این‌ اساس باید گفت که در مقابل مفهوم ذکر و تذکر، مفهوم غفلت قرار دارد. غفلت عاملی است که انسان را از حق و حقیقت دور می‌کند. راه برون‌رفت از غفلت و نجات از این مهلکه، تمسک به نقطه مقابل آن یعنی ذکر و تذکر است. البته مقصود، ذکر سجاده‌ای و زبانی نیست، بلکه باید ذکری باشد که جان را بپروراند و ذهن و اندیشه انسان را تسخیر کند. این‌گونه ذکر، مقدمه‌ای برای گام بعدی یعنی فکر است که در واقع همان ذکر مدام است. 

این مفسر قرآن در پایان اظهار کرد: همان‌گونه‌ که سلول‌های جسم انسان دائماً نیاز به اکسیژن و آب و غذا دارند، روح انسان نیز همیشه به ذکر، یادآوری و توجه نیازمند است. درواقع هنگامی‌که ذکر در وجود آدمی لحظه‌به‌لحظه بیاید، به فکر تبدیل می‌شود که نیاز جان انسان است. اما، غفلت انسان را از این نیاز اساسی محروم می‌کند و با شدت آن، حجاب‌ها روزبه‌روز ضعیف‌تر شده تا جایی که قلب او می‌میرد و حیات انسانی را از دست می‌دهد. همچنین یکی از عوامل و ریشه‌های اصلی غفلت، بحث ظاهرگرایی است که موجب محرومیت انسان از دیدن حقایق می‌شود، بنابراین انسان، محتاج تعمق و ژرف‌نگری است و این مقام و مرحله‌ای است که انسان پس از ذکر و فکر در آن گام می‌نهد.

انتهای پیام
captcha