حجتالاسلام والمسلمین سید علی حسینیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان این مطلب اظهار کرد: آموزش مفاهیم دینی به فرزندان از هر زمان که ممکن باشد لازم است اما اگر این آموزش بخواهد به صورت رسمی باشد باید از حدود 6-7 سالگی شروع شود.
وی افزود: دوران کودکی را به سه دوره هفت ساله تقسیم میکنند 7 سال دوم را زمان آموزش میدانند و بهتر است در دوران هفت ساله دوم کودکان را با آموزشهای دینی عجین کرده تا کودکان در دوران نوجوانی و جوانی بتوانند از این آموزهها برای پیدا کردن راه درست سعادت استفاده کنند.
نقش والدین در آموزش دینی فرزندان
حسینیزاده خاطر نشان کرد: اولین کسانی که باید به آموزش دینی کودکان بپردازند والدین هستند. چرا که آنها مسئول تربیت فرزندان بوده و از هر نظر با کودکان خود به راحتی ارتباط برقرار کرده و کودکان هم متقابلا رهنمودهای والدین را به سهولت پذیرفته و بهکار میبندند.
وی با اشاره به آیه 6 سوره تحریم که میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است نگاهدارید، آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سخت گیرند، و هرگز مخالفت فرمان خدا نمی کنند و دستورات او را دقیقا اجرا می نمایند.» تصریح کرد: در این آیه خداوند پدران را موظف کرده است تا اهالی خانه و خانواده خود را از هرگونه منکرات دور کرده و با آموزش علوم دینی به سمت معروفات سوق دهند.
آیا مادر نمی تواند در تربیت دینی فرزندان تأثیرگذار باشد؟
استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: البته در این آیه مادران هم مدنظر بودهاند زیرا مادان بحث تربیتی فرزندان را برعهده دارند ولی آیه پدر و جدّ پدری را مورد تاکید قرار داده است.
حسینیزاده گفت: این به آن معنا نیست که مادر نمیتواند در تربیت دینی فرزندان تأثیرگذار باشد، بلکه تنها به معنای آن است که تکلیف شرعی تربیت برعهده پدران بوده و مادران و وظیفه پدر و جد پدری است که خانواده را در مسیر درست آیین دینی قرار دهد.
وی در ادامه در خصوص ساماندهی آموزش مفاهیم دینی ابراز داشت: مادر میتواند حتی نقشی بیش از پدر را نیز ایفا کند زیرا اولا رابطه صمیمی بین مادر و فرزند بیش از پدر و فرزند است و ثانیا مادر در فرصتهای بیشتری با فرزند در ارتباط است و ثالثا مادران از صبر و حوصله بیشتری نسبت به پدران برخوردارند و میتوانند تأثیرات بیشتری هم از لحاظ ارثی و ژنتیکی بر فرزندان بگذارند و همین امر میتواند باعث شود که مادران با استفاده از این پتانسیل نقش موثری در آموزش دینی فرزندان داشته باشند.
این محقق علوم قرآنی بیان کرد: پدر و مادر باید در بخش تربیت دینی فرزندان مکمل یکدیگر بوده و در ساماندهی آموزش مفاهیم دینی قدمهای خوبی را بردارند.
مدارس و تربیت مذهبی کودکان
وی اظهار داشت: مدرسه نیز در زمینه آموزش دینی فرزندان مسئولیت مهمی را برعهده دارد چرا که گاه والدین این وظیفه خود را به مدارس واگذار میکنند و گاه هم حکوت این وظیفه را به مدارس محول میکند. البته این واگذاری به این معنا نیست که والدین خود دیگر مسئولیتی نسبت به این آموزش ندارد. بلکه به معنای آن است که اگر مدارس به این وظیفه عمل کنند میتوانند در کنار والدین در این راه سهیم بوده و آموزش کاملتری از علوم دینی و مذهبی را به کودکان ارائه دهند.
حسینیزاده ادامه داد: ارتقای مفاهیم دینی در خانواده از طریق بحث و گفتگوی والدین با فرزندان و نیز تشویق آنها به مطالعه کتب دینی اعم از اعتقادی، عبادی و اخلاقی میسر است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ابراز داشت: والدین باید از طریق طرح سؤالات و پاسخ خواهی از فرزندان سعی کنند تا فرزندان به دنبال کسب معارف دینی بروند.
ابتدا باید والدین، تربیت دینی شوند
وی تاکید کرد: برای ساماندهی مناسب آموزش مفاهیم دینی ابتدا باید والدین خود تربیت دینی شده باشند و علاقه خود به امور دینی را در رفتار و عمل خود نشان دهند، کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم (الکافی، ج 2، ص 77)؛ مردم را به غیر از زبانتان (به عمل به امور دینی) دعوت کنید.
حسینیزاده گفت: والدینی که خود تربیت دینی نشدهاند و به احکام و اخلاقیات و امور دینی پایبند نباشند چگونه میتوانند فرزندان خود را تربیت دینی کنند. افزون بر این که چنین امری ممکن نیست اگر مدرسه و جامعه و حکومت هم بخواهند فرزندان را تربیتی دینی کنند توسط والدین و رفتار آنها خنثی میشود و یا دست کم زمینههای تأثیر آموزهها در عمل فرزندان را فراهم نمیکنند و یا از بین میبرند.
این استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: اگر بخواهیم فرزندان را تربیتی دینی کنیم ابتدا باید والدین را تربیت کنیم تا در عمل به صورت دینی عمل کنند؛ به طوری که در (نهج البلاغه صبحی صالح، ص 480) آمده است: فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم؛ پیش از تعلیم دیگران باید خود را تعلیم بدهی و تربیت (معلم) باید پیش از این که به زبان باشد به عمل و رفتار باشد، و کسی که معلم خود باشد ارزشش بیش از کسی است که معلم دیگران است.