سیدحمید خوئی، رئیس انجمن علمی داروسازان ایران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به تعریفی از مبحث سلامت معنوی پرداخت و گفت: در این شکی وجود ندارد که انسان ترکیبی از یک وجه مادی و معنوی است و در ادبیات نوین نیز زمانی که انسان را تعریف میکنند او را داری چهار بعد بیولوژیک(جسمانی)، روانی، اجتماعی و در نهایت روحی یا معنوی میدانند.
این محقق و پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه، ادامه داد: طبیعتا زمانی که از سلامت انسان سخن گفته میشود، در صورتی این کلمه جامع خواهد بود که جامعیت انسان هم مدنظر قرار بگیرد. یعنی انسانی به عنوان فرد سالم شناخته میشود که هم به لحاظ جسمی، روانی، کنشهای اجتماعی و از تمامی این مسائل مهمتر به لحاظ وجه روحی و معنوی سالم باشد.
برخورداری از سلامت معنوی یا محرومیت از آن؛ مهمترین تفاوت باور داشت و عدم باور داشت دین
رئیس انجمن علمی داروسازان ایران تصریح کرد: شاید عرصه اصلی تاثیرگذاری دین و رهبران دینی در حیات انسانها و جامعه نیز همین باشد که انبیا و اولیای الهی بیماریهای روحی را شناسایی و درمان میکنند و شاید مهمترین تفاوت باور داشت دین و عدم باور داشت آن هم رسیدن به نقطه برخورداری از سلامت معنوی یا محرومیت از آن باشد.
چرایی عدم توجه جدی سلامت معنوی در میان پزشکان و متخصصان
خوئی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا با وجود تاسیس رشتههای میان رشتهای و دانشگاهی هنوز سلامت معنوی به عنوان یکی از ابعاد سلامت انسان در میان پزشکان و متخصصان مورد توجه قرار نمیگیرد، گفت: این امر دارای چندین دلیل مختلف است، علت نخست آن پیچیدگی افراد است، انسان به قدری پیچیده است و خود تعریف واژه انسان به حدی دشوار است که اگر بخواهیم ابعاد وجودی انسان از جمله ابعاد متافیزیکی که وجه معنوی، روحی و روانی را تعریف کنیم باز هم با این مشکل مواجه هستیم.
وی در تکمیل این بخش از سخنان خود گفت: به طور مثال زمانی که راجع به بیماری آسم صحبت میکنیم، با واژههای دارای تعریف دقیق این بیماری را توصیف میکنیم و یا زمانی که راجع به بیماری دیابت صحبت میکنیم دارای یک تعریف کاملا مشخص است که قندخون باید در یک محدوده معینی باشد و اگر بالاتر برود و این افزایش قندخون به صورت مستمر ادامه پیدا کند، شخص دچار بیماری دیابت میشود.
این محقق و پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه اضافه کرد: اما زمانی که وارد عرصه بیماریهای روانی میشویم مرزبندی بین حالتهای طبیعی و مرض امری بسیار دشوار است و نمیتوانیم به دقت آن را تعریف کنیم که از این به بعد و یا قبل از آن حالت طبیعی روانی است و از اینجا به بعد حالت روانی غیرطبیعی است.
خوئی خاطرنشان کرد: حتی واژههای همچون اضطراب، دلشوره، دلهره، پریشانی و نگرانی را که میخواهیم برای تعریف بیماریهای روانی به کار ببریم دارای معانی شفاف و روشنی نیستند و هر فردی ممکن است تجربه و تعریفی در مورد آن داشته باشد. طبیعتا بحث سلامت و بیماریهای مرضی نیز به همین شکل است. وقتی هم که قرآن کریم به مرض قلب اشاره میکند (فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً) دقیقا انسانهای را توصیف میکند که از سلامت روحی و معنوی برخوردار نیستند.
تفاوتهای حکیم دیروز با طبیب امروز
وی عنوان کرد: اصولا بخش مهم ارکان طب مدرن مبتنی بر نگاه مادی به انسان است و این شاید یکی از تفاوتهای طب امروز با حکمت دیروز باشد. یعنی یکی از تفاوتهای مهم حکیم دیروز با طبیب امروزی این است که حکیم بیمار را در همه ابعاد وجودیش میبیند، به کنش و واکنش بعد فیزیکی و متافیزیکی انسان توجه دارد و میداند که بدون سلامت روحی امکان برخورداری از سلامت جسمی وجود ندارد.
رئیس انجمن علمی داروسازان ایران خاطرنشان کرد: در صورتی که طبیب امروز که طب مدرن را فراگرفته است نگاهش عمدتا نگاه فیزیکی و مادی است و لذا اصولا عرصه سلامت معنوی و طب معنوی خارج ازچارچوب تعریف طب مدرن قرار دارد.