به گزارش ایکنا؛ بیست و یکمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «معرفت سیاسی» به صاحبامتیازی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و مدیرمسئولی محمدجواد نوروزی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تاملی در منطق حاکم بر روششناسی فقه سیاسی»، «روش فهم حقایق سیاسی بر اساس فلسفه صدرایی»، «واکاوی اضلاع توحید عملی در سپهر سیاست متعالیه اسلامی»، «مبانی تحدید حاکمیت در حکومت دینی (مطالعه تطبیقی دیدگاه امام خمینی و قدیس آکوئیناس)»، «فقه سیاسی شیعه و مسئله انتخابات»، «استلزامات سیاسی «توده» و «تسرع» در اندیشه سیاسی امام خمینی».
فهم حقایق سیاسی بر اساس فلسفه صدرایی
در چکیده مقاله «روش فهم حقایق سیاسی بر اساس فلسفه صدرایی» میخوانیم: «فلسفه سیاسی سرشتی فلسفی دارد و از اینرو روش فهم حقایق آن، همان روش فهم حقایق فلسفی است. روش فلسفه اسلامی عقلی و برهانی است و اگر صدرالمتالهین روش خود را اشراقی خوانده، منظورش استفاده از شهودات خود در تحلیلهای فلسفی بهمنظور ارتقای توان عقل است. ایشان در کنار روش اشراقی، شیوهای را برای استفاده ضابطهمند از آموزهای دینی و عرفانی ارائه داده است که میتواند کمک فراوانی در تبیین و ارزشیابی حقایق سیاسی داشته باشد. مقاله پیشرو، با شیوه توصیفی و تحلیلی، به روش فهم حقایق سیاسی بر اساس مبانی فلسفی صدرالمتالهین پرداخته و درصدد نشاندادن روشی فلسفی برای فهم حقایق سیاسی است. این نوشتار، نخست اشارهای کوتاه به روش حکمت متعالیه دارد و آنگاه به روش ادراک، تحلیل و توصیف، تعریف، و در نهایت به روش تبیین و ارزشیابی حقایق امور سیاسی، بر اساس فلسفه صدرایی پرداخته است.»
اضلاع توحید عملی در سپهر سیاست متعالیه اسلامی
در طلیعه مقاله «واکاوی اضلاع توحید عملی در سپهر سیاست متعالیه اسلامی» آمده است: «سیاست متعالیه اسلامی سیاستی است که اساس تعالی آن توحید، و کارویژهاش بسط توحید در عرصه فردی و اجتماعی است. از این حیث، توحید عملی دارای اضلاع متعدد اجتماعی و اقتضائات سیاسی و مدنی است که تبیین آن، مسئله تحقیق است. نویسنده درصدد است با واکاوی اضلاع آن، مهمترین بسامدها و بروندادهای آن را در سپهر سیاست متعالیه اسلامی تحلیل نماید که در ضمن آن، زوایای تعالی و نیز نقطه تمایز و چالش آن با سیاست متدانیه (غیرتوحیدی و ضدتوحیدی) روشن میگردد. یافته برآمده آن است که توحید عملی به نحو مستقیم یا غیرمستقیم، دارای نقش حقیقی، مبنایی، الهامبخش، تعیینکننده و حاکمیتی در تمامی شئون سیاست، اعم از حیث رفتاری، کارکردی، ساختاری، سیاستگذاری، نظامات سیاسی اجتماعی، سبک زندگی، الگوی توسعه و الگوی تمدنی است. ارتقای توحید نظری به عملی و کاربست اقتضائات آن در سیاست، زمینهساز بسط عینی خداپرستی در ساحت مدنیت، یگانه شدن سیاست و همجهتی آن با اراده و حاکمیت الهی است. نویسنده با اتکا بر عقل و نقل، و با استفاده از روش تحلیل محتوا در حوزه مباحث کلامی و دینی به تحلیل مسئله پرداخته است.»
انتهای پیام