امنیت امروز جامعه مرهون جانفشانی شهدایی است که در جبهههای حق علیه باطل ایستادند و با خون خود از کیان اسلام برابر استکبار جهانی دفاع کردند. دفاع از این مرز و بوم تنها به رشادت رزمندگان و ایثارگران در هشت سال دفاع مقدس خلاصه نشد.
گویی روح ایثار، جهاد و شهادت در وجود مردان و زنان ایرانزمین که سرزمین امیرکبیر، ستارخان، باقرخان، شیخ فضلالله نوری و امام خمینی(ره) است موج میزند و این روحیات موروثی به جوانان وطن تزریق میشود، آنان درس ایستادگی را پای منابر و مجالس امام حسین(ع) آموختند و در میدان نبرد آنچنان که فرزندی به سمت مادرش میدود به سمت شهادت حرکت میکردند.
آری، مقصود سخن جوانان دهه هفتادی همچون شهید محسن حججی است که در دلنوشته خود مینویسد؛ «زندهام به امید دوباره رفتن... مپسند... مپسند که اینگونه رنج بکشم... سینهام دیگر تاب ندارد... مگر چند نفر شوق رفتن دارند؟ یعنی بین این همه خوبان روسیاهی چون من راه ندارد؟» او و دیگر شهدای مدافع حرم با توطئه دشمنان علیه سوریه که محور مقاومت شناخته میشد به نبرد با جبهه تکفیر که جهان استکبار آنان را حمایت میکرد رفتند و مردانه ایستادند؛ امروز وقت سکوت نیست و باید رشادت این جوانان که با سن و سال کم از تمام هستی خود برای حفظ اسلام گذشتند از طرق مختلف بیان شود، ایکنا بنا بر رسالت خود گفتوگویی با حسن شمشادی، خبرنگار جبهه مقاومت ترتیب داده است.
«راوی جبهه مقاومت»، «خبرنگار جنگ» و «خبرنگار بحران» پسوند و پیشوندهایی که حالا سالهاست کنار نام «حسن شمشادی» نشسته است. خبرنگار اعزامی که سالها راوی اخبار پرترکش و پرسروصدای عراق و سوریه در بحرانهای مختلف بوده است و خاطرهها دارد از تکتک روزها و شبهایی که با موشک و بمبارانهای دشمن گذرانده است و تنها سلاحش دوربین و میکروفون خبرنگاریاش بوده تا همچون خبرنگاری رزمنده، راوی لحظهلحظه مقاومتها و فتح رزمندگان در منطقه باشد.
گفتوگوی ایکنا استان مرکزی، با حسن شمشادی را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ــ با توجه به اینکه بیش از 4 سال در سوریه مستقر بودهاید و از نزدیک در جریان اتفاقات و رخدادهای این کشور قرار داشتید کمی از مشاهدات عینی خودتان توضیح دهید؟
از مشاهدات عینی و میدانی خبرنگار به ویژه خبرنگار جنگ که نزدیک به 5 سال عمر خود را در سوریه گذرانده است میتوان کتابها نوشت، سوریه بعد از 40 سال آرامش و امنیت مطلق با سوءاستفاده از مشکلات داخلی که سالها روی هم انباشته شده بود و برنامهریزیهای خارجی دچار بحران شد، بسیاری از سیاستمداران گمان نمیبردند این بحران طولانی شده و یا تا این مرحله پیش برود که دست برتر را دولت و ارتش سوریه داشته باشد، همه گمان داشتند چند هفته و چند روز قوام دولت، نظام و ارتش سوریه متلاشی و به پایان میرسد، اما اینگونه نشد.
عدم فروپاشی دولت و ارتش سوریه علل بسیاری همچون دلایل منطقهای و ... دارد، ابتدای اعتراضات بسیاری از مردم اسیر جو و تبلیغات رسانهای شده بودند و آنچه رسانههای عربی، عبری و غربی منتشر میکردند مورد قبول قرار میگرفت، براین اساس تحولات روز به روز سنگینتر و شدیدتر میشد، در نهایت به مرحلهای رسید که شاهد شکلگیری گروهکهای تکفیری، ترورها و انتقامگیریها، انفجار خودروها و انتحاری بستنها بودیم، این تحولات تا بدانجا رسید که گروههای تروریستی در بیش از 70، 80 درصد خاک سوریه حضور داشتند، حال بعد از هشت سال و نیم مقاومت به جایی رسیده است که کمتر از 10 درصد خاک سوریه در ادلب که جبهةالنصره حضور دارد، در دست تروریستهاست، البته ترکیه، قطر و دیگران که بنیانگذاران بحران در سوریه هستند علاقهای به پایان یافتن بحران ندارند، با پیروزی ارتش سوریه، محور مقاومت و متحدان عملاً کار تروریست در سوریه تمام است ولی آنان نمیخواهند این اتفاق رخ دهد.
ایکنا ــ در یکی از صحبتهای خود بیان کردهاید اعتراضات در سوریه، اعتراضات مدنی نبوده و این ناآرامیها نوعی توطئه برای حذف سوریه از محور مقاومت بوده است، در این خصوص بیشتر توضیح دهید؟
اصل بحران در سوریه برای حذف محور مقاومت به طور کل و در رأس آن سوریه بود، پس از جنگ 33 روزه لبنان در سال 2003 میلادی رأس محور مقاومت که سوریه بود را شناسایی کردند، آنان عوامل موفقیت و ایستادگی لبنان در این جنگ مقابل اسرائیل را مورد بررسی قرار دادند، در مؤلفههای استخراج شده علاوه بر شاخصههای ایمان، شجاعت، ایثار، قرآن و سیدالشهدا(ع) یکی دیگر از شاخصهها این بود که سوریه باعث شد لبنان سقوط نکرده و شکست نخورد، این مهم سرپلی بود برای اینکه ابزار و کمکهای جمهوری اسلامی ایران به حزبالله رسیده و بتواند 33 روز در مقایل رژیم صهیونیستی ایستادگی کند.
پس از انجام مطالعات میدانی انگلیسیها، امریکاییها، اسرائیلیها و سرویسهای جاسوسی، اطلاعاتی و امنیتی، آنان به دنبال حذف سوریه از محور مقاومت بودند و این مهم در سال 2011 کلید خورد، در ابتدای اعتراضات هم خود مردم سوری بودند، اما به تدریج پای نفوذیها به اعتراضات باز شد، به طور مثال اگر کارگران برای عدم دریافت حقوق اعتراض کردند، اعتراض بجایی است، اما اگر عدهای اعتراض به حق و درست کارگران را به بیراهه کشانده و شعارهای سیاسی، تخریب اموال عمومی و دولتی، به آتش کشیدن اماکن دولتی و غیردولتی را هدف قرار دادند اسم آن دیگر اعتراض مدنی و صنفی نیست.
جریان بحران سوریه هم در ابتدای امر مدنی آغاز شد اما در باطن طرحی بود برای اینکه اعتراض را به خشونت کشانده و طوری در جهان وانمود کنند که ارتش و نظام سوریه مردم آن کشور را میکشد تا همه مجامع بینالمللی برای برکناری دولت و ارتش سوریه وارد عمل شوند، از صفر تا صد بحران سوریه حذف این کشور از محور مقاومت بوده است، مقامات امریکایی در اظهارات خود اعتراف کردند که قصد سرنگونی دولت سوریه را داشتند تا این کشور را از محور مقاومت منطقهای خارج کنند.
ایکنا ــ در مورد میزان محبت و اعتقاد مردم سوریه به مردم ایران و شخص مقام معظم رهبری توضیح دهید؟
همه ما مقام معظم رهبری را به عنوان رهبر جهان اسلام میشناسیم، موضعگیریهای ایشان همه بر مصالح امت اسلامی، جهان اسلام و همه مسلمانان جهان صرفنظر از اینکه شیعه، سنی و شافعی هستند، دلالت دارد. آن حضرت در بیانات خود بر وحدت جهان اسلام تأکید ویژه داشته و وحدت جهان اسلام را رهبری میکنند، حال افرادی فتنهجو برای عدم تحقق وحدت جهان اسلام توطئههایی را صورت داده و ترفندهایی را به کار میبرند تا به وحدتی که مدنظر ایشان است نرسیم. سوریه هم خارج از منظومه و قاعده منطقهای و جهانی نیست.
وقتی نگاه به ایرانیها در سوریه مطرح میشود باید نگاه واقعبینانه داشت، نگاه سوریها به ایرانیها به سر است، عدهای ایرانیها را از روی دوست داشتن به رسم اعراب روی سر میگذارند، عده دیگر هم نگاهشان به سر ایرانیهاست و علاقه به بریدن سر ایرانیها دارند. حال باید بدانیم درصد کدام بر دیگری غلبه دارد، واقعیت میدانی و مشاهدات بنده دال بر این است که همان درصدی که پشت سر بشار اسد هستند، سیدحسن نصرالله و محور مقاومت را میپسندند و با اسرائیل دشمنی دارند همان درصدی هستند که ایرانیها را روی سر میگذارند، درصد دیگری هم خواسته و یا ناخواسته در جبهه اسرائیل، امریکا، عربستان، قطر، ترکیه هستند که نگاهشان به ایرانی نگاه خوبی نیست، اکثریت در سوریه همین افراد بودند، اما بعد از اینکه با داعش، جبهةالنصره، جیشالمجاهدین، کتائب فاروق و... آشنا شدند بازگشته و پشت سر نظامشان قرار گرفتند.
ایکنا ــ در شرایط امروز و تحولات جهان، آینده محور مقاومت را چطور ارزیابی میکنید؟
محور مقاومت به طور رسمی با پیروزی انقلاب اسلامی، تدوین قانون اساسی و سخنرانیهای حضرت امام شکل گرفته است، این محور مقاومت با همه سختیهایی که داشته است روز به روز رو به پیشرفت و تکامل است، برای رسیدن به این مرحله تحریمهای بسیار، قرارگرفتن در لیست تروریستها، محروم شدن از مزیتها، به پا کردن آشوبها را پشت سر گذارده است و ریشهدارتر شده و از حرکت روبه جلو متوقف نشده است. تنه انقلاب و جبهه مقاومت ایران به ریشهای متصل است که هر روز قویتر، عمیقتر و بالاتر میرود. زمانی نمیتوانستیم به صراحت از حمایت جبهه مقاومت لبنان سخن به میان بیاوریم اما امروز بدون هیچ ملاحظهای اعلام میکنیم از لبنان، گروههای مقاومت فلسطین، مبارزان با اسرائیل، رزمندگان افغان و پاکستانی و ... حمایت میکنیم. این حمایتها و دانستن دشمنان به این معنا نیست که با ما کاری ندارند، نه، آنان هنوز هم خواستار قطع کردن ریشه نظام ما هستند اما محور مقاومت روز به روز در حال توسعه است. وقتی همه دنیا جمع شدند سوریه را از محور مقاومت خارج کنند جمهوری اسلامی ایران در رأس محور مقاومت قرار داشت از دولت، ارتش و مردم سوری دفاع کرد و در حال حاضر قریب به سه سال است که هیچ مقام امریکایی، سعودی و ... سخنی از رفتن بشار اسد به میان نمیآورد.
ایکنا ــ تحلیل شما از تحولات اخیر در عراق چیست؟
تحولات عراق از زمان سقوط صدام سال 2002 تا 2019 آغاز شده است، صدام دیکتاتوری بود که با ظلمهای بسیار نارضایتی را در سطح جامعه ایجاد و کشورش را دچار جنگهای داخلی کرد و در نهایت از بین رفت، مردم ایستادگی کرده و با سیاستهای هوشمندانه مراجع عظام عراق و حمایتهای کشورهای منطقه قدرت را در دست گرفته و قانون اساسی را تدوین کردند، آنان در قانون اساسی به علت داشتن بافت این کشور قدرت را بین ادیان، مذاهب، قومیتها، جریانهای سیاسی از استانهای مختلف تقسیم کردند تا قدرت دست نهاد، گروه، جریان، آیین و مذهب خاصی نباشد.
اتفاقات امروز عراق برای امروز و دیروز نیست، سابقه درگیری در این کشور بارها وجود داشته است، شبیه این تحولات و اعتراضات در چند سال گذشته را شاهد بودهایم، این درگیریها نشان میدهد که در کنار آنچه در خارج از کشورعراق همچون سوریه از تحولات، آشوب و ناآرامیها حمایت میکنند بستر و زمینه بروز ناامنی در کشور وجود دارد. بسیاری از زیرساختهای عراق، امکانات رفاهی و بهداشتی و پزشکی در این کشور پس از صدام نابود شده است و دولتها توان برقراری امکانات و تجهیز زیرساختها را نداشتند، علاوه بر این موارد در ساختار حکومتی و اداری عراق که از زمان صدام میراثدارند فساد مالی بیداد میکند و مردم از بیکاری رنج میبرند.
رخدادهای کشور عراق هشداری برای ما ایرانیهاست، نباید فکر کنیم تافته جدابافتهای هستیم و خطر و آسیب در کمین ما نیست، مردم ما نیز در چند شهر در سال 96 با اعتراضات اقتصادی وارد خیابان شدند، اما این اعتراضات توسط عوامل فرصتطلب منحرف شده و به حمله به فرمانداری و ... ختم شد، گاه مردم برای مطالبات به حق در چارچوب قانون اعتراض دارند، اگر هوشیار نباشیم همین اعتراضات به ظاهر ساده و به حق به بیراهه کشیده شده و دشمنان از همین بستر برای ضربه زدن به نظام برای ما نقشه و توطئه طراحی کرده و روی موجهایی که درست میکنند سوار میشوند.
ایکنا ــ چرا موج اعتراضات در مناطق شیعهنشین رخ میدهد و این تحولات چه اندازه از حمایت امریکا برخوردار است؟
بستر اعتراضات در عراق وجود دارد، اما در اینکه این اعتراضات توسط امریکا، عربستان و اسرائیلیها طراحی و هدایت میشود شکی وجود ندارد، چون این کشور به دلیل حضور در محور مقاومت و رابطه خوب با ایران خار چشم دشمنان است و آنان قصد دارند تا عراق را از محور خارج کنند. دشمنان اجازه نمیدهند تا ما شاهد خاورمیانهای آرام باشیم. اعتراضات اخیر به طور کلی در مناطق شیعهنشین رخ میدهد، آنان جنگ شیعه با شیعه درست میکنند، شیعه، شیعه را میکشد، ما را درگیر خودمان کرده و از بیرون تماشاگر هستند.
ایکنا ــ با توجه به وجود بستر اعتراضات اقتصادی فعلی در ایران مردم و دولت چه کنند تا از سوءاستفاده دشمنان در امان باشند؟
نگاه ما به مردم صرفاً ابزاری نباشد، انتخابات نزدیک است، بهتر است برای جلوگیری از اعتراضات از انتخابات مجلس شروع کنیم، پس از برگزاری انتخابات مردم به حاشیه نرفته و فراموش نشوند، اگر مردمی را به صحنه دعوت میکنیم باید پاسخگوی نیازهای مردم هم باشیم. اقدامات اخیر در قوه قضاییه مثالزدنی است و آقای رئیسی اقداماتی را با جدیت دنبال میکند اما قطعاً تنها نمیتواند پیش رود، رئیس قوه بارها گفته است برای ریشهکنی فساد باید همه جمع شوند. اگر فساد در دستگاههای اداری، حکومتی، حاکمیتی، وزارتخانهها، سازمانها وجود دارد باید ریشهکن شود، بیان این سخنان حرف و شعار نیست بلکه حاصل تجربه 40 سال پس از پیروزی انقلاب در کشور و در منطقه است، اگر قصد داریم درصد نارضایتی مردم به حداقل برسد باید اقداماتی برای ریشهکنی فساد در ادارات حاکمیتی و حکومتی، ایجاد اشغال پایدار، مبارزه با رانتخواریها، رانتبازیها و آقازادهبازیها انجام شود.
برای راضی نگه داشتن مردم باید سعی بر کمتر شدن مشکلات آنان داشته باشیم، اگر برای کمتر نشدن مشکلات خدمت و اقدامی صورت نگیرد باید منتظر روزی باشیم که بستری از ناآرامی در کشور به خیابان کشیده شده و پس از آن به خشونت کشیده شود و دشمنان از این اعتراضات سوءاستفاده کرده و آن را در جریانی که خودشان برنامهریزی کردهاند هدایت کنند. مقام معظم رهبری بارها و بارها تأکید فرمودند اما بعضا گوشی برای تحقق فرمایشات ایشان وجود ندارد یا اینکه با سخنان ایشان شعاری برخورد میشود.
بیانیه گام دوم انقلاب نگاه رو به جلو برای رسیدن به افقها و قلههای بلندتری است که در حال حاضر در آن قرار داریم، با نگاه رو به جلو میتوان مشکلات را حل کرد اما نمیشود اتفاقات رخ داده را نادیده گرفت، اگر بخواهیم به قلههای بلندتر برسیم باید حال را درست کنیم.
ایکنا ــ کلام آخر
در امنیت فعلی ایران خیلی از انسانها، دستگاهها، ارگانها و نهادها دخیل بوده و هستند، بسیاری از جوانان این مرز و بوم رفتند تا ما با آرامش به امورات خود پرداخته و بدون کمترین مشکلی تردد کنیم، مردم ما به لطف نیروهای نظامی، انتظامی، نیروهای امنیتی و وجود رهبری شجاع و فرزانه صدای گلوله نمیشنوند و انتحاری نمیبینند تا از ترس جانشان در خانهها بمانند، اگر امنیت نباشد، فرصتی برای استفاده از امکانات رفاهی، ماشینهای آنچنانی، تفریحی و سفر وجود ندارد، گاه مردم این صحنهها را فیلمی میدانند اما بنده شاهد این ناامنی بودم، شاید روزها و یا شبهایی در بغداد و دمشق تردد داشتم که جز خودم و چندین سگ هیچ کس را نمیدیدم، مردم دقت داشته باشند همانطور که سرگرم روزمرگی خود هستند بدانند این امنیت را مدیون چه انسانهای شجاعی هستند که با وجود خانواده، فرزند و ... دست از جان شسته و به نبرد پرداختند، حقشان است که یاد و رشادت آنان فراموش نشده و با حرفهای دلسرد کننده نظیر اینکه پول گرفتند و رفتند خانوادههای آنان را نیازارند.
انتهای پیام