«محمد رسول الله» تنها فیلمی است که در سینمای ایران با محوریت پیامبر رحمت(ص) ساخته شد. این فیلم قرار بود جای فیلم «الرساله» را در دنیا بگیرد، اما این امر محقق نشد. درباره چگونگی تولید این اثر ایکنا گفتوگویی با محمد مهدی حیدریان، رئیس سابق سازمان سینمایی و مجری طرح این فیلم، گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه شوید.
ایکنا ــ چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد. چرا در این مدت سینما نتوانسته تصویرگری مناسبی از حضرت رسول(ص) داشته باشد؟ آیا تولید یک فیلم برای کارنامه سینمای ایران کافی است؟
متأسفم سینمای ایران بعد از ۴ دهه نتوانسته، وظیفه خود را در حوزه دین و معارف در سینما به درستی انجام دهد. شاید دلیل این مسئله را باید در دو علت جویا شد. ابتدا، متفاوت و متفرق بودن آرای اصحاب نظر درباره ترسیم پیامبر و ائمه اطهار(ع) در حوزه تصویر است. دلیل دوم اینکه اهل علم و معرفت که خلاقیت لازم را هم داشته باشند و بتوانند زبان را به تصویر تبدیل و پیام را بدین شیوه منتقل کنند کمتر به این مسئله ورود کردهاند.
سهم بخش اول در این میان پررنگتر است، حوزه تمدنی غرب در این باره از طریق ارائه تصویر وارد گفتوگو شده است. لذا در این حوزه پیشرفتهای زیادی داشتهاند، هرچند در این میان مانعی هم نداشتند، چون صاحبنظران دینی آنها نیز از ظرفیت سینما برای تبلیغ آموزههای خود کاملاً استفاده کردهاند. آنها کار خود را برای تصویرسازی از پیامبران با نقاشی و مجسمهسازی شروع کردند، حوزههای که ما به شدت از آن پرهیز داشتیم. در ادامه آنها به حوزه فیلمسازی ورود کردند، هر چند زمانی حریمی را برای ورود به این عرصه قائل بودند، اما در ادامه شرایط را کاملاً باز گذاشتند و باید گفت از آن سوی بام افتادند و هر سه یا چهار سال فیلمی درباره پیامبران تولید کردند.
در زمان حال همه دریافتهاند زبان تصویر، زبانی گسترده است، همانگونه که قبلاً کلام بخصوص در حوزه شعر و داستان این مسئولیت را برعهده داشت، ولی امروز تصویر زبان مسلط است، اما اینگونه به نظر میرسد که ما هنوز به این نتیجه نرسیدهایم که از این زبان استفاده کنیم و هنوز تلاش میکنیم به روش خطابه و کلام پیام را به مخاطبانمان منتقل کنیم، در حالی که شیوه برقراری ارتباط با مخاطبان کاملاً تغییر کرده است.
از زمانیکه هنر وارد عرصه تأمل شده و تولید آثار هنری عمومیت پیدا کرده است و فقط عده خاصی در این زمینه ورود نمیکنند نیز دچار آسیب دوچندان شدهایم. همچنین در زمان حال مصرفکننده با تولیدکننده فاصله چندانی ندارد، زیرا مصرفکننده در برخی مواقع با بازنشر یک اثر، تولیدکننده محسوب میشود یا اینکه من به عنوان مخاطب بنا بر سلیقه خودم تولید اثر جدیدی را سامان میدهم. با این توضیح دیگر تولیدکنندگی یک امر ویژه و خاصی نیست و چون اهل حکمت به این عرصه ورود نکردهاند دستمان در این حوزه خالی است، درحالیکه مسلمانان دستشان برای ارائه پیام و ارتباط با مخاطب بسیار پر است.
سیاستگذاران تصویر باید اجازه مییافتند و اجازه میدادند که این ظرفیت بالقوه به بالفعل تبدیل شود. گام اول باید بین صاحبان نظر در حوزه دین صورت گیرد و اشتراک نظری در این زمینه پیش آید تا همانند برخی آثار سینمایی دچار مشکل نشویم، چون برخورد ما با آثاری مانند رستاخیز که با محوریت ائمه تولید میشود باعث خواهد شد در حوزهای که حرف اول را در جهان میزنیم منفعل عمل کنیم. اما وقتی اجازه نمیدهیم سینماگران به قلههای پیام نزدیک شوند دیگر چه انتظاری از این حوزه داریم؟
براساس اطلاعات به دست آمده ۸۵ درصد اطلاعات و پیامها را تصویر تشکیل میدهد. این امر هم میتواند از طریق تلفنهای همراه رخ دهد و هم تلویزیون و سایر رسانههای ارتباطی میتوانند در این امر مؤثر باشند و اهمیت آثاری تصویری اینجاست که بیش از پیش اهمیت مییابد. سینماگر که قادر نباشد با زبان بینالمللی سخن بگوید پس نمیتوان از او انتظار بیش از این داشت. در همین راستا باید هرچه سریعتر عزم خود را در حوزه تصویر جزم کنیم تا قادر باشیم در بازار گسترده جهانی، برای خود سهمی در نظر بگیریم تا بهتر دیده شویم.
در سالهای اخیر کمتر مجوز ورود به این امر صادر شده است. البته در حوزه مکتوب هم اختلافنظر وجود دارد، اما وقتی این اختلافات به حوزه تصویر میآید دیگر آنچنان تأویلپذیر نیست. البته ممکن است تصویرهای هم ساخته شود که تأویلپذیر هم باشد، اما سخن ما در مورد اکثریت آثار است و به همین دلیل به چند فیلم و سریال در زمینه معصومین(ع) بسنده کردهایم.
درباره فیلم محمد رسول(ص) به عنوان تنها اثری که در سینمای ایران با محوریت حضرت رسول(ص) تولید شده، باید بگویم اگر ایده و اجازه مقام معظم رهبری نبود، این فیلم هم تولید نمیشد، زیرا با یک جملهای که رهبری بیان کردند و فرمودند اگر میتوانید بسم الله و ما تلاش کردیم تا با بیشترین توان و امکانات به این حوزه ورود کنیم.
درباره چرایی انتخاب این برهه از زندگی پیامبر(ص) باید گفت، قرار نبود این فیلم در قالب یک تک اثر تولید شود میخواستیم، حداقل سه فیلم در این زمینه بسازیم. در همین رابطه مقام معظم رهبری بیان کردند وقتی این فیلم ساخته شود تازه شروع کار است و باید فعالیتهای فراوانی در این حوزه انجام شود، اما شرایط با اتفاقاتی که رخ داد برای ادامه فعالیت میسر نشد. درباره شیوه پرداختمان باید بگویم روزی درباره همین فیلم خدمت آیتالله جوادی آملی رسیدیم. ایشان بیان کردند شما مورخ نیستید. پس در تاریخ خط به خط نگردید، بلکه به گونهای فیلمتان را بسازید که هر فردی آن را دید بگوید حضرت رسول(ص) دقیقاً همان شکلی میتواند باشد که در این فیلم مشاهده میکنیم، در جایی دیگر نیز بیان کردند، اگر قرار بود پیامبری امروز به رسالت برشد، مطمئناً زبان تبلیغش تصویر بود. در کنار چنین دیدگاهی، نگاههایی هم وجود دارد که دائم در حال پرهیز دادن هستند.در فیلم اول تصمیم داشتیم شرایط جاهلی را تا به آنجا که امکان دارد نشان دهیم. دوم میخواستیم تصویری از کودکی حضرت رسول را، برای همه مردم دنیا تصویر کنیم، زیرا فقط به مخاطبان ایرانی فکر نمیکردیم و قصد داشتیم نقل قولهای مغرضانه و تحریفها را تصحیح کنیم. درباره انتخاب کارگردان هم باید بگویم تلاش شد فیلمسازی انتخاب شود که بهترین گزینه برای ساخت فیلم درباره کودکی حضرت رسول باشد.ایکنا – با نهایت احترامی که برای مجید مجیدی قائلم، آیا با توجه به تجربه داوود میرباقری در ساخت آثار فاخر دینی، بهتر نبود این اثر را او میساخت؟
از نگاه من بهترین انتخاب در حوزه تصویرگری دوران کودکی حضرت رسول(ص) مجیدی است، چون این عرصه، محل شعر و غزل است، پس فردی را میخواهد که بتواند به زیبایی کودکی ایشان را نشان دهد، البته اگر قرار بود قسمت سوم این فیلم ساخته شود و در آن به رسالت پیامبر بپردازیم من نیز با شما هم عقیده بودم، ولی همانگونه که گفتم برای کودکی رسول الله(ص) بهترین انتخاب مجیدی بود. البته اگر قسمتهای بعدی ساخته میشد، نوع روایت مجیدی به ما میفهماند که چرا رسول خدا در برخی مواقع به جنگ تن میدادند و این جنگیدن ناشی از رفعت ایشان بود، زیرا از کودکی ایشان را درک کرده بودیم.
ایکنا – فیلمسازی که میخواهد فیلم یا سریالی با محوریت صدر اسلام بسازد، چه ویژگیهای باید داشته باشد؟
کارگردانی که قرار است اثری با محوریت زندگی ائمه بسازد لازم نیست، حتماً خود اسلام شناس باشد، بلکه فقط کافی است در کارش تبحر داشته باشد، چون با رعایت الزامات تاریخی و روایتی یک فیلمساز متبحر قادر است که تصویر درستی را ارائه دهد.
ایکنا ــ چرا مخاطبان داخلی و بینالمللی ارتباط چندانی با این اثر برقرار نکردند؟
برای ما قابل پیشبینی بود که در عرصه بینالملل اینگونه برخورد شود، به ویژه ولیعهد یکی از کشورهای اسلامی که ادعا فراوان برای صاحب نظر بودن دارند، گلایه کردند که چرا در این زمینه از آنها نظر نگرفتهایم و پس از آن حاشیهسازیها به وجود آمد که ایرانیها میخواهند فیلمی درباره پیامبر با محوریت نگاه شیعی بسازند. این هجمه به دانشگاه الازهر هم کشیده شد اما با آنها مفصل گفتوگو کردیم، هرچند در نهایت آنها نمیتوانستند برهانهای ما را بپذیرند که ایران اسلامی، به عنوان کشوری شیعه قصد دارد پیامبر(ص) را به چهره رحمت تصویر کند و به غزوات پیامبر نپردازد، حتی در این زمینه فتوا هم صادر کردند، اما فیلم در کشورهایی که اکران شد تأثیر خود را بر جای گذاشت.
جالب است بدانید یکی از تهیهکنندگان آمریکایی که با ما همکاری داشت میگفت چند مرتبه شیوخ عرب نزد آنها رفته بودند که سفارش ساخت فیلم درباره حضرت محمد(ص) را بدهند، اما آمریکایی به آنها گفته بودند ما نمیتوانیم چنین فیلمی بسازیم، زیرا قادر به درک آن نیستیم. البته شاید به لحاظ تکنیکی برایمان میسر باشد، ولی آنچه را که جهان اسلام انتظار دارد نمیتوانیم بسازیم.
در داخل کشور نیز به نظرم فیلم در استانداردهای آن روز کشور توانست موفق باشد، به ویژه که ما تأکید داشتیم فشاری روی سخت افزار سینمای کشور وارد نشود. به همین جهت تجهیزات نمایشی مستقل برای فیلم خریداری شد تا مشکلی روی شبکه نمایش کشور نباشد. درباره استقبال مردمی همه باید بگویم طبق آخرین آماری که به دست من رسیده این فیلم تا به امروز حدود ۳۶ میلیارد تومان فروش داشته است، هرچند قبول دارم این رقم میتوانست بیشتر از این باشد. باید یادآوری کنم که این فیلم را برای حدود 60 تن از علمای اهل سنت هم به نمایش درآوردیم و جالب است بدانید براساس مصاحبههایی که با آنها صورت گرفته اغلب این فیلم را پسندیده بودند.
ایکنا – پروژه محمد رسول الله با مشکل مالی مواجه نبود، زیرا عوامل هالیوودی هم پشت دوربین حضور داشتند. پس چرا سعی نکردید از بازیگران مطرح خارجی برای چند نقش استفاده کنید تا فیلمتان در داخل و خارج با استقبال بیشتری مواجه شود؟نظر شما درست است. ما هم با همین نگرش به کار ورود کردیم. برای همین با دانیل دی لویس، جانی دپ و... مذاکراتی انجام دادیم. بسیاری از آنها موافقت خود را هم اعلام کردند، حتی ما قرارمان را با آنها گذاشتیم، اما بنا به برخی ملاحظات که هنوز فرصت بیان آن نیست، از این کار منصرف شدیم.ایکنا – فضایی که از زندگی پیامبر در فیلم مجیدی ترسیم شد بیشتر شبیه جوامع مسیحی بود اما در فیلم مصطفی عقاد با وجود بازیگران هالیوودی فضا کاملاً عربی است. لطفاً در این باره توضیح دهید.
آنچه تا به امروز از تولد یا کودکی پیامبر نشان داده شده، همان چیزی است که در آثار هالیوودی میبینیم. برای همین طبیعی است که «ویتوریو استورارو»، فیلمبردار محمد رسول الله، که علاوه بر تصویربرداری نور و نقاشی را هم میشناسد، به تصویری که در ذهنش وجود دارد رجوع کند و این تشابه ناخواسته به وجود آمده است. البته او تمام آثاری را که در این حوزه تولید کردهایم دید، حتی به مشهد رفت، لیکن تلفیق دیدگاه او با آنچه دریافته، چنین بود که دیدیم. درباره تصویرسازی فیلم عقاد در الرساله هم اشکالاتی وجود دارد. برای مثال تصویری که از شعب در فیلم نشان داده کاملاً غلط است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام