به گزارش ایکنا؛ چهلمین جلسه درس خارج فقه روابط اجتماعی با ارائه آیتالله علیرضا اعرافی با موضوع حب و بغض برگزار شد. اعرافی اظهار کرد: در حوزه محبت بعد از اینکه مقدمات چندگانهای ذکر کردیم، به ادلهای پرداختیم که میتواند با بحث محبت مرتبط باشد. یکی از ادله آیه 10 سوره حجرات است که میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ؛ در حقيقت مؤمنان با هم برادرند پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد، اميد كه مورد رحمت قرار گيريد». در این آیه شریفه تا به حال چهار مطلب بیان کردیم و در ادامه، مطلب پنجم را در تکمیل بحث اخوت مطالبی عرض میکنیم. نکته پنجم در ذیل آیه شریفه و در تکمیل مباحث اخوت این است که مبنای اخوت و مفهوم اخوت همان مشارکت در یک محور و اساس و مبناست؛ یعنی مشارکت دو یا چند نفر در یک محور مشترک.
وی افزود: تفاوت معانی و تعدد معانی اخوت به مبنا و اصلی که به عنوان پایه اشتراک دو یا چند نفر اتخاذ میشود، برمیگردد. با توجه به این نکته کلی که قبلاً هم عرض کرده بودیم، اخوت میشود از یک منظر تقسیم بشود به اخوت طبیعی و تکوینی و اخوتهایی که جنبه فکری و اعتقادی دارد. یک زمان آن مبنا و اصلی که موجب مشارکت عدهای میشود، یک امر طبیعی و تکوینی و خارج از اراده و اختیار است. این یک نوع اخوت است که طبیعی و قهری است. یک نوع اخوتهای دیگری نیز انتخابی، اختیاری و تحت تاثیر عوامل اختیاری و ارادی است.
اعرافی در ادامه گفت: اخوتهای طبیعی و قهری مثل اخوت زاده شدن از یک پدر و مادر است یا اخوت ناشی از شیر خوردن از یک زن. اینها اخوت طبیعی و قهری است. نوع دوم اخوتهای فرهنگی و انتخابی است، مثل اخوتی که در این آیه آمده است. اخوت در نوع دوم مبنایش این است که افراد به یک اصل مشترکی پایبند باشند و پیرامون آن اجتماع داشته باشند. این اولین تقسیم در اخوت است. نکتهای که قبلا اشاره شد این بود که ممکن است در یک مواردی حتی این اخوتهای فکری و اعتقادی بر اساس یک تحلیلهای دقیق و پیچیده و باطنی به نوعی مشارکت تکوینی منتهی شوند. در روایات آمده است مومنان و مسلمانان در واقع یک طینت مشترکی دارند که ماورایی و غیرمحسوس است. با همه اینها به ظاهر آن اخوتهای فرهنگی متفاوت با اخوتهای طبیعی است.
وی افزود: با تحفظ بر اینکه ممکن است این احتمال هم درست باشد، ولی باز این اخوتها با هم متفاوت است. اخوت فرهنگی و اعتقادی یک اخوتی است که بر حسب موازین عادی و محاسبات این عالمی و طبیعی متفاوت با اخوت نوع اول است. این نکتهای که عرض کردیم اخوت فرهنگی را به اخوت طبیعی تبدیل نمیکند و باز هم بین اینها مرز وجود دارد.
مدیر حوزههای عملیه در ادامه یادآور شد: طبعاً هر یک از این دو شاخه یک زیرشاخههایی دارند. به عنوان مثال اخوت قهری و طبیعی انواع و اقسامی دارد که مهمترین آن ولادت و رضاع است. مورد دیگری که اخوت ایجاد میشوند زمانی است که افراد از نظر محیط جغرافیایی با هم باشند، مثل مجموعهای از مردمان که در یک منطقه زندگی میکنند. قرآن هم میفرماید: «وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ» یا «وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا». لذا در قسم اول میتواند ملاکهای مختلف طبیعی به عنوان مبنای اخوت به شمار باید.
وی افزود: اخوت ناشی از ولادت خودش مراتب دارد؛ مثل اخوت بین خواهر و برادر تا اخوت فرزندان اعمام و اخوال تا اخوت میان ابنای بشر. به همین خاطر، آیه قرآن، انبیا را برادر اقوام خود نامیده است؛ در حالی که نسبت فرهنگی و اعتقادی و ارزشی با هم نداشتند. این نشانگر کاربرد اخوت تکوینی و طبیعی در ابعاد قبیله و عشیره است.
انتهای پیام