به گزارش ایکنا از لبنان، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة، طی سخنانی در وبینار «کرونا؛ چالش دعا و شفا» که عصر دیروز، دوم اردیبهشت ماه از سوی رایزنی فرهنگی ایران در لبنان و با همکاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در بیروت برگزار شد و با پرسش و پاسخ همراه بود، گفت: موضوع اصلی سخنم در باب عدالت و قطعیت در سنن الهی در عرصه طبیعت و انسان با تأکید بر میدان بیماری و شفا. ارائه من مبتنی بر چند فصل و باب است. اول اینکه اساساً نگاهی که به سنن ثابت و قطعی شده است، نگاه جامعی نیست. به نظر میرسد که سنن، منطق تمام فعل و انفعالات، کنشها و واکنشها و رفتارها و وضعیتهای حاکم بر تمام عوالم طبیعت و انسانیت است.
وی افزود: اساساً سنن نظامهای قانونی حاکم بر خلق خداست و بین سنن و صفات صانع خدا ارتباطی وجود دارد، یعنی سننمندی و منطق سننی آفرینش و خلق و خلقت بیانگر حکمت، علم قدرت و اراده الهی است. اوصاف زیبای خداوند متعال در منطق سننی و منطق اسبابی همه عالم جلوهگر است. تمام اتفاقات عالم تابع سنناند و تنها عرصهای که میتواند از سنن تخلفپذیر باشد، رفتار انسانهاست، یعنی انسانها میتوانند در تضاد با سنن اقدام کنند و اقدام انسان در تضاد با سنن، بی فرجام و شکننده است مانند کسی که بخواهد در برابر سیل، کوه و قدرتهای خارقالعاده زورآزمایی کند.
میرزایی تصریح کرد: انسان در حدی نیست که بتواند بر سنن الهی غلبه کند. سنن الهی، قهری، جبری قطعی و حتمی است در نتیجه وظیفه انسانها نسبت به سنن اولاً شناخت و فهم درست آن و ثانیاً التزام، احترام و تقید به منطق سنن است. خروج از منطق سنن به فروپاشی و متلاشیشدن تلاشهای انسان ختم خواهد شد. تمام عالم مظهر و محضر تحقق سنن است، انسانها در قالب فرد یا جامعه، گروه و اعضا، امت و تمدن میتوانند سننمند و قانونمند حرکت کنند و به همین نسبت پاسخهایی در حد ارتقا، رشد و ترقی خود دریافت خواهند کرد، البته باید توجه داشت سنن الهی حاکم بر پدیدهها متفاوت است یعنی اگر کسی در زندگی خانوادگی بخواهد موفق شود نیازمند شناخت سطح و انواعی از سنن و التزام به آنهاست اما اگر بخواهد در عرصه اجتماعی و گستردهتر توفیق یابد به طور قطع به مجموعه متفاوتتری از سنن نیاز دارد، این گونه نیست که اگر کسی در رفتار خود در مجموعه کوچکتری موفق شد لزوماً به معنای موفقیت او در سطوح بالاتر باشد.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة تصریح کرد: سنن در عرصه اداره نفس، خانواده، جامعه، کشور، ملت و تمدن متفاوت است، امام یک امت نیاز به درک و آگاهی عمیقتری از لایههای بالاتر سنن دارد و بهطور طبیعی حوزه و میادین دانشهای طبیعی و انسانی محل اصلی سنن طبیعی و انسانی است در واقع علوم انسانی و تجربی در بستر سننمندی و قانونمندی عالم طبیعت و انسانیت شناخته شده، رشد و توسعه یافته و معنا مییابند.
وی گفت: علوم انسانی بدون زمینههای سنن در عالم انسانیت رشد نخواهد کرد؛ گرچه ما اکنون از سنن انسانی و طبیعی حرف میزنیم اما واقعیت این است همین سنن طبیعی و انسانی در سطح بالاتر تلاقی پیدا خواهد کرد و به نوعی با منطق هستیشناختی سننمندی روبه رو هستیم که در آنجا سنن صورت یکپارچه و توحیدی دارند و سنن حوزه انسانیات نمیتواند با طبیعیات ناسازگار باشد چنانچه سنن ساحتهای وجودی انسان همین طور است و این ساحتها و میدانها هر کدام به مجموعه خاصی از سنن ارتباط پیدا میکند و چون انسانها واحدها و موجودات یکپارچهای هستند، در درون خود نیاز به فهم توحیدی از سنن دارند تا بتوانند سنن تضمینبخش سعادت انسان را شناخته و در حوزه عمل به آنها عمل کنند.
سخنران وبینار بیروت ادامه داد: همچنین سنن حاکم بر انسانیات در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، روانی، فرهنگی و ... با سنن طبیعی سازگار و مرتبط است؛ بلکه به یک معنا یکی هستند، منطق سنن تکوین یا تشریع گرچه متفاوت است اما در لایه بالاتر هر دو، دو روی یک سکه هستند ولی تشریع منطق باید و نباید منطقی ارزشی، توصیهای و معیاری حاکم بر رفتار ظاهری و باطنی انسان است، آن گونه که انسان در زندگی و تعامل با طبیعت و موجودات با فروپاشی و شکنندگی مواجه نباشد.
وی تصریح کرد: در حقیقت تشریع همان منطق تعامل درست با تکوین است و مرحله تکوین شباهتی به هستیشناسی دارد و از طرف دیگر در بحث سنن باید به مسئلهای اساسی اشاره کنیم و آن این است که ما مأمور به ایمان آوردن به کلیت و جامعیت سنن هستیم و مؤمن واقعی کسی است که به همه سنن الهی ایمان دارد ایمان از نظر منبع و منشأ سنن و اینکه سنن طبیعی و انسانی با این اتقان حیرتانگیز و استحکام عقلانی سودمند، نافع و پیچیده حتما آفرینندهای دارند که حکیم و خداوند متعال است. بنابراین ایمان به منشأ سنن، ایمان به خود سنن است یعنی ما باید سنن را باور کرده و بشناسیم و به درستیِ کار سنن ایمان پیدا کنیم. فعالیت و کُنشگری این سنن در خدمت انسانی قرار میگیرد هیچ کسی از امتثال امر سنن الهی آسیب ندیده و از طغیانگری و عصیان به سنن الهی سودی نبرده است.
حجتالاسلام والمسلمین میرزایی بیان کرد: ایمان به سنن شبیه به ایمان به قضا و قدر الهی است اما قضا و قدر که در اینجا در قالب چهره سننمند آفرینش و آفریدگار تفسیر میشود، باید از کمال، جامعیت، همیشگی و فراگیری بهرهمند باشد، جامعیت و فراگیری در این ایمان سبب میشود رفتار انسان در زندگی از استحکام و حکمت برخوردار باشد اما گاهی اختلالهایی در نوع نگاه انسان به سنن الهی پیش میآید. بحث شفا و بیماری یکی از اختلالها این است که انسان به سننی که منجر به بیماری یا مشکلات میشود باور پیدا کرده و آن را قبول کند.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة تأکید کرد: انسان باید باور کند که فساد و افساد طبیعت که به رفتار انسانها برمیگردد به خاطر طغیانگری انسان از منطق سننمند طبیعت است، در اینجا به این مسئله ایمان میآوریم؛ اما در مرحله معالجه و اصلاح، از سننمندی و قانونمندی و قطعیت این سنن در عرصه اصلاح، علاج و شفا غفلت میکنیم مثل این که یک نفر باور دارد و میفهمد بر اثر بیاحتیاطی در بخشی از زندگی به بیماری دچار شده است اما دقت در سنن درمانی و سنن برای درمان نمیکند و اختلال ایمان در سنن برای او پیش میآید و فکر میکند اگر بیمار شده است از طریق ذکر آن را معالجه کند در صورتی که خدا برای بیمارشدن منطقی سننمند قرار داده است.
وی گفت: انسانها در مواقع خاصی بیمار میشوند و این تخلفپذیر نیست اگر انسان در یک شرایط صد در صد مشابه و متشابه قرار بگیرد، ممکن است همان آسیبی را که شخص دیگری دیده است، او هم ببیند و به همان بیماری و آسیب روحی یا بدنی دچار شود، اما سننمندی طبیعت تنها در عرصه بیمارشدن نیست، بلکه در عرصه برونرفت از بیماری نیز هست. در نتیجه ما باید به این دقت کنیم که ایمان ما به سنن باید ایمانی کامل باشد و خدای متعال فرموده است که برای پیشگیری از بیماری در دایره سنن، حدود، مرزها و حریمها حرکت کن یعنی بخور، بخواب و با جامعه ارتباط داشته باش. منطق حلال و حرام تعیین کننده مرزهای سنن تشریعی و منطق فاسد و صالح و ضار و نافع تبیینگر مرزهای سنن طبیعی هستند.
میرزایی افزود: ما به خاطر خروج و طغیان از مرزهای طبیعت دچار آسیبهای طبیعی و به خاطر خروج از مرزها و حدود فطرت و سرشت و نفس دچار آسیبهای بدنی شدهایم همین خدایی که این سنن را آفریده برای اصلاح تمام این آسیبها سنن دیگری را آفریده است. مثلا اگر انسان با خوردن آب آلوده بیمار شود و برای نجات از بیماری بگوید دو رکعت نماز میخوانم و خدا از دکتر و دارو بهتر است و او خالق دکتر و داروست و من نیازی به اینها ندارم و به پزشک مراجعه نکند. باید گفت درست است که خدا خالق دکتر و داروست اما خود خداوند هم برای این حادثه و بیماری قانونی وضع کرده و برای نجات از امراض روحی و بدنی در طبیعت خواصی برای همین کار قرار داده و ما را با ابزار عقل به سمت استفاده از آنها تشویق کرده است. در نتیجه سنن عقلی روشهایی خداآفرین و خدابنیان هستند؛ تمسک به سنن طبیعی برای بازیابی سلامت باید جزئی از ایمان ما باشد. البته این اختلالها در همه ادیان و مذاهب اتفاق افتاده است.
وی در ادامه تصریح کرد: سننشناسی بخشی از هستیشناسی و الهیات است، برای این که فعل خداوند متعال محکوم به سنن است، منظور از فعل، اراده الهی نیست بلکه منظور طبیعت است و اما این که آیا اراده خداوند خارج از این سننی که ما از آن در عرصه سلامت، بهداشت و طب و در همه عرصهها یاد میکنیم و آن را محکم و متقن و با خطاناپذیری، تخلفناپذیری، قطعیت و حتمیت توصیف میکنیم، به چیزی تعلق نمیگیرد؛ یک مسئله اساسی و مهم است و ما باید به این خیلی توجه کنیم.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة، افزود: در واقع باید دقت کنیم که خداوند متعال هیچ وقت مقید به سنن طبیعی نیست. به این معنا که قدرت خداوند هیچ وقت در محدوده سنن طبیعی محض نیست و او میتواند از این سنن عبور کند، این گونه نیست که خدا جز در دایره سنن طبیعی حرکت نکند، سراسر قرآن نشان از این دارد که معجزات خداوند متعال برای پیامبران معجزاتی بوده که در واقع این معجزات نشانگر خروج اراده الهی از سنن طبیعی بوده است، ولادت حضرت عیسی(ع) به هیچ عنوان داخل در سنن طبیعی نیست و ولادت برخی از اولاد پیامبران به نص صریح قرآن خارج از این سنن است، در نتیجه اراده الهی فوق سنن طبیعی است، یعنی این سنن قوانین خلق هستند نه قوانین خالق، یا قوانین خالق هستند برای قوانین خلق نه برای اراده و ذات، چرا که خداوند اگر اراده کند بدون هیچ یک از این لوازم شفا میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین میرزایی در بخش دیگری از سخنان خود مبحث دعا را مورد توجه قرار داد و گفت: در یک دستهبندی میتوانیم سه نوع دعا داشته باشیم که یکی دعای عام است که طلب هدایت، سعادت و عاقبت به خیری میکند و از دعاهایی است که انسان در برابر خداوند آنها را به زبان میآورد. نوع دوم دعا، دعای خاصتری است و انسان از خداوند توفیق شفا دارد، اما منظور علاج خارقالعاده نیست. منظور این است که شما را در پیگیری کردن دارو و دکتر و ... موفق و اسباب طبیعی شفا را ایجاد کند.
وی در پایان اظهار کرد: نوع سوم دعا وقتی است که ما از خداوند متعال چیزی را درخواست میکنیم که در واقع با اقتضای سنن ناسازگار است. تردیدی نیست که اگر خداوند متعال اراده بر شفادادن کسی کند، این اراده، به وسیله ذات حق تعالی تحقق پیدا میکند و در این تردیدی نیست، اما بنای خداوند بر این گونه شفادادن نیست، گرچه خداوند این مدل شفا را بهعنوان کرامتی برای یک نبی خدا یا امام یا ولی الله یا گاهی برای انبیاء به عنوان معجزه قرار داده است، اما بنای خداوند بر این است که انسانهای مؤمن مبتنی بر سنن الهی در طبیعت و انسانی زندگی کنند نه مبتنی بر کرامات و معجزات، چرا که کرامات و معجزات برای حالات خاص استثنایی و برای تقویت دین الله و تحقق اراده الهی بهصورت خاص است و جزء سنن الهی طبیعی نیست که در زندگی مردم ساری و جاری میشود.
انتهای پیام