مدتی است که گروهی از افراد با انگیزههای گوناگون، عامدانه یا ناآگاهانه و یا به عنوان عکسالعملی در برابر برخی عملکردهای بدبینکننده، ضمن تبلیغ و تمجید از تصمیم رئیسجمهور یکی از کشورهای همسایه شمالی (از جمهوریهای تازه استقلالیافته) و قانون تصویب شده در آن کشور، مبنی بر ممنوعیت ورود کودکان و نوجوانان به مساجد و معابد! یا ممنوعیت حجاب در مدارس دخترانه آن کشور، این شیوه را ستوده و در حقیقت، خواسته یا ناخواسته، نقشههای شومی را در مورد فرزندان معصوم و آیندهسازان این کشور در سر میپرورانند!
آنان مدعی هستند که افراد تا ۱۸ سالگی نیازی به دین و مذهب نداشته و از این رو ضرورتی برای حضور آنان در مسجد، کلیسا و کنیسه وجود ندارد و خود آنان پس از ۱۸ سالگی در صورت تمایل میتوانند دین مورد علاقه خویش را انتخاب نمایند!
در برابر این برداشت ناصحیح، که اصل آن ریشه در یک توطئه حساب شده دارد، چه باید گفت و چه باید کرد؟
تردیدی وجود ندارد که ارائه چنین طرحها و تصویب چنین قوانینی، حتی اگر بر فرض محال در سرویسهای اطلاعاتی دشمنان مسلمین ریشه نداشته باشد، ناشی ازخودباختگی فرهنگی و غربزدگی طراحان و تصویبکنندگان اینگونه طرحها و قوانین بوده و منطقه ما قبلاً نیز شاهد حضور و تاخت و تاز برخی از اینگونه زمامداران بوده که چند صباحی در برابر ارزشهای الهی و موازین دینی قد برافراشتند، اما امروز هیچ اثری از ایشان و تفکرات غربزده آنان نیست...
منتظر صدور حکم سریع دادگاه در مورد پدری که با خشونت و قساوت و برخلاف تمام موازین شرع و قرآن، دختر نازدانه 14ساله خود را به خاک و خون کشید، هستیم، اما به خاطر پیشگیری از تکرار این حوادث غمبار و غیر قابل توجیه در سایهسار قرآن، فرزندان معصوم این سرزمین را دریابیم تا شاهد مرگ اندوهبار جوانان و سرمایههای آینده کشور نباشیم
هنوز حافظه تاریخی مردم ما و مردم مسلمان ترکیه از یاد نبرده است که مصطفی کمال آتاتورک در مورد تغییر پوشش مردم میگفت: «از هر نظر که بنگرید، باید خودمان را با تمدن غرب انطباق دهیم و طرز فکر و زندگی ما باید سراپا رنگ تمدن امروز را به خود بگیرد. ما باید مانند انسانهای قرن بیستم از کفش، شلوار، پیراهن، کراوات و بالاتر از همه اینها، از کلاه لبهدار استفاده کنیم...» (آتاتورک، اولوغ ایگدمیر، ص. 160) و یا رضاخان که یک سالواندی پس از سفر خود به ترکیه (در سال 1935) به محمود جم، رئیس الوزرا خود چنین گفت: «نزدیک دو سال است که این موضوع کشف حجاب سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که حجاب را دور انداختهاند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است! اصلاً چادر و روسری دشمن ترقی و پیشرفت مردم است.» (مهدی صلاح، كشف حجاب، زمينهها، پيامدها و واكنشها، ص. 118)
حالا نیز چندان عجیب نیست، اگر یکی دیگر از رهروان این طریق ظلماتِ خودباختگی، برخلاف مبانی دینی ما و دستورات صریح پیامبر و امامان نور و هدایت از نسل پاک او، چند روزی جولان داده و نسخه جدیدی مبنی بر بدعت پیچیده و قصد اجرای فرمان ابلیس و اربابان پشت پرده خود را داشته باشند!
اگرچه اخیراً به گزارش سامانه رسمی «كمیته دین، تنظیم جشن و مراسمهای ملی تاجیكستان»، آقای «سلیمان دولتاف»، رئیس این كمیته، مدعی آزادی دینی در آن کشور شده ولی چون هیچ گونه اعلام موضع و یا تکذیبی از سوی منابع رسمی در مورد ممنوعیتهای اعلام شده صادر نگردیده باید گفت که در صورت صحت خبر ممنوعیت ورود نوجوانان به مساجد و به تبع آن مانعتراشی جدی در زمینه آموزش قرآن و آشنایی نوجوانان با نماز و معارف دینی، قطعاً جمعیت ۷۷ درصدی مسلمان آن کشور، مسئولیت بسیار سنگینی برعهده داشته و به خواست الهی همانگونه که سلطه ۷۰ساله اردوگاه کمونیسم و الحاد نتوانست آنان را از راه خدا و توحید و مکتب و قرآن باز دارد، به طریق اولویت، تصویب برخی قوانین و مقررات نیز نمیتواند بین آنان با اسلام و قرآن فاصله افکند!
راستی نظر اسلام در مورد نوجوانان و ضرورت آشنایی آنان با اصول و مبانی دین و قرآن چیست؟ چرا برخی از پدران و مادران امروزی، آموزش موسیقی را از ۵سالگی، زبان انگلیسی را از ۶ سالگی، نقاشی را از ۵ سالگی، رانندگی را از ۱۳ سالگی، خلبانی پهپاد را از ۷ سالگی، ریاضی را از ۶سالگی و آموزش همه چیز را قبل از موعد، لازم و ضروری میدانند، اما در مورد حجاب میگویند: هنوز بچه است، زوده! در مورد روزه میگویند: هوا گرمه، اذیت میشه! در مورد نماز معتقدند که حالا چند سال دیرتر اتفاقی نخواهد افتاد! در مورد حجاب و حیا و عفت نیز میگویند: هنوز سن و سالی نداره، مشکلی پیش نمیاد!!
منطق و مبنای ما در این مسائل چیست؟
شاید برخی از پدران و مادران از این بیان تکاندهنده پیامبر بزرگ بشریت، حضرت ختم المرسلین محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم خبر ندارند.
پیامبر اکرم(ص) روزی به برخی از کودکان نگاه کرده و فرمودند: وای بر اولاد آخر الزمان از دست پدرانشان، سئوال شد: یا رسول الله! آیا از دست پدران مشرک آنان! فرمودند: خیر! از دست پدران مؤمن آنها! زیرا واجبات دین را به فرزندان خود نمیآموزند و اگر اولاد آنها بخواهند بیاموزند، آنان را منع کرده و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند! من از آنها بیزارم! آنها نیز از من بیزارند. (بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۴ و طبرسى، فضل بن حسن، مکارمالاخلاق)
و یا در بیان دیگری که مولای متقیان و امیر مومنان علی علیهالسلام، دل نوجوان را به زمين خالی و آماده تشبیه نموده و در سفارش به فرزند برومند خویش حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام میفرماید: «إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالأرضِ الخالِيَةِ ، مَا أُلقِيَ فِيها مِن شَيءٍ قَبِلَتهُ ، فَبادَرتُكَ بِالأَدَبِ قَبلَ أن يَقسُوَ قَلبُكَ وَ يَشتَغِلَ لُبُّكَ؛ دل نوجوان مانند زمين دستنخورده و خالی است كه هرچه در آن افكنده شود، آن را ميپذيرد، از اين رو پيش از آنكه دلت سخت گردد و به خودت مشغول شود من به تأديب و تربيت تو شتافتم.» (بحارالانوار، ج 74، ص 201؛ نهجالبلاغه نامه ۳۱)
فرزندانمان و فرزندان ایران زمین را دریابیم و قبل از اینکه قربانی فرهنگ غرب و گرفتار تارهای تنیده شده از سوی برخی از شبکههای به اصطلاح اجتماعی و ماهوارهای و مجازی شوند، از همان دوران طفولیت، آنان را با حقیقت دین و مکتب و انسانیت آشنا سازیم، چرا که اسلام عزیز از قبل از تولد انسان تا آخرین ثانیههای عمر انسان برای او برنامه مدوّن دارد.
چرا برخی از پدران و مادران امروزی، آموزش موسیقی را از ۵سالگی، زبان انگلیسی را از ۶ سالگی، نقاشی را از ۵ سالگی، رانندگی را از ۱۳ سالگی، خلبانی پهپاد را از ۷ سالگی، ریاضی را از ۶سالگی و آموزش همه چیز را قبل از موعد، لازم و ضروری میدانند، اما در مورد حجاب میگویند: هنوز بچه است
اگرچه ما نیز منتظر صدور حکم سریع دادگاه در مورد پدری که با خشونت و قساوت و برخلاف تمام موازین شرع و قرآن، دختر نازدانه 14ساله خود را به خاک و خون کشید، هستیم، اما به خاطر پیشگیری از تکرار این حوادث غمبار و غیر قابل توجیه در سایهسار قرآن، فرزندان معصوم این سرزمین را دریابیم تا شاهد مرگ اندوهبار جوانان و سرمایههای آینده کشور نباشیم...
یقیناً توجه و به کار بستن نصیحت دلسوزانه لسان الصدق، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام که فرمود: «بادِروا أَحداثَكُم بِالحَديثِ* قَبلَ أَن تَسبِقَكُم إِلَيهِمُ المُرجِئَةِ؛ نسبت به آموزش حدیث(و معارف دینی) به نوجوانان خود اقدام کنید قبل از آن که، منحرفان آنان را گمراه سازند» (تهذيب الأحكام ج ۸ ص ۱۱۱ ح ۳۰) میتواند چراغ راه ما و روشنگر مسیرمان باشد.
و در این صراط مستقیم و شاهراه الهی، پدران و مادران، علمای دلسوز، متولیان فرهنگی و به ویژه اساتید و مربیان قرآنی، پیشقراولان و طلایهداران راه هستند.
خادمالقرآن عباس سلیمی
هشتم خرداد ماه سال 1399