امامت در لغت به معنای رهبری است و امام به کسی گویند که گروهی به او اقتدا کنند؛ اعم از اینکه در راه هدایت باشد یا گمراهی. این واژه در قرآن معانی متعددی دارد همچون: پیشوای هدایت یا ضلالت، راه، لوح محفوظ و ...
اما جایگاه امام و مصداق آن از موضوعات بسیار مهمی است که منشأ اصلیترین اختلاف میان مسلمانان شده، جدا از آیات قرآن، این مسئله مهم، بخشی از روایات ائمه(ع) را نیز به خود اختصاص داده است. در واقع شیعه معتقد است بعد از رحلت رسول اکرم(ص)، حضرت علی(ع) جانشین، ولی و وصی ایشان است و زمامداری جامعه به دست مبارک ایشان تداوم یافت و این جایگاه در نسل حضرت فاطمه(س) ادامه دارد اما اهل سنت، معتقد است جانشین پیامبر(ص) توسط عدهای در محل ثقیفه بنیساعده انتخاب شد. اختلاف در جانشینی پیامبر(ص) صرفاً یک بحث تاریخی و کلامی نیست و امروزه بسیاری از آفات و گرفتاریهایی که در جهان اسلام مشاهده میشود ریشه در انحراف موضوع امامت دارد.
کتابهای ارزشمندی چون «عیونُ الاخبار» شیخ صدوق، «اصول کافی» و ... به بحث امامت پرداختهاند، در کلام امام علی(ع) نیز که بخشی از آن در نهجالبلاغه گردآوری شده، بحث امامت به چشم میخورد، به هر ترتیب این مسئله تا امروز بهعنوان یکی از داغترین مباحث کلامی فَریقَین باقی مانده است.
اهل تشیع قبل از مراجعه به کتب، پیش از همه، از خود قرآن برای امامت استدلال میآورد از جمله آیه اکمال که میفرماید: «امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم» و آیات متعدد دیگری که در کنار سخنان اهل بیت(ع) جایگاه امامت را برای مشتاقان حقیقت به خوبی روشن میکند.
همچنین از دیگر ادله و بیانات روشنی که به صراحت مسئله امامت را تبیین میکند کلام امام رضا(ع) است، ایشان بنا بر قول مشهور در 11 ذیالقعده 148 هجری قمری در مدینه متولد شدند. از مشهورترین احادیث در بحث امامت، حدیث «سلسلةالذهب» ایشان است که با وجود جو خفقان و امنیتی آن روزگار، به خوبی مسئله امامت و ارتباط آن با توحید را برای مردم تبیین میکند این حدیث در مسیر عبور از نیشابور به مرو بیان شده و از این جهت به آن «سلسلةالذهب» یا زنجیره طلایی میگویند که راویان آن همگی امامان معصوماند تا به پیامبر(ص) و سرانجام به خداوند میرسد. بر اساس این حدیث، اعتقاد به توحید باعث نجات از آتش جهنم است، ولی شرطی دارد، و آن شرط پذیرش امامت امام رضا(ع) است.
نقلهای مختلفی درباره نحوه و شرایط بیان این حدیث ارزشمند آمده که البته همگی یک محتوا را روایت میکنند از جمله شیخ صدوق در کتاب التوحید چنین نقل کرده است که اسحاق بن راهویه میگوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی مأمون کوچ کند، محدثان جمع شدند، و عرض کردند: ای پسر پیغمبر(ص) از شهر ما تشریف میبرید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: «شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علیبنأبی طالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ که فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مرکب حضرت حرکت کرد با صدای بلند فرمود: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا: البته با شرایطش و من جزو شرایط آنم».
امام رضا(ع) با نقل نام پدران و اجداد خود که هر کدام از دیگری حدیث را روایت کردهاند تا به خداوند برسد، خلفای بر حق را بعد از پیامبر(ص) برای مردم برشمرده است، همچنین ضمن یادآوری مسئله توحید به عنوان راه نجات از آتش جهنم، پیمودن مسیر توحید خالی از شرک را مستلزم و همراه با ولایت اهلبیت(علیهم السلام) میداند.
این حدیث را هم علمای شیعه و هم علمای اهل سنت با سندها و متنهای مختلفی ذکر کردهاند و به خوبی سه موضوع مهم اعتقادی اسلام را مطرح کرده است؛ کلمه «لا اله الا الله» که بیانگر توحید است، «بِشُرُوطِهَا» که به نوعی بیانگر نبوت است و «أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» که بیانگر امامت ائمه معصوم(ع) است. این ارتباط به قدری اهمیت دارد که اساساً برخی معتقدند هدف اصلی امام رضا(ع) از این کلام، بیان همین پیوند میان توحید و ولایت است؛ چرا که غالب مستمعین امام رضا(ع) اهل سنت بودند و چنین نگاهی به ولایت و امامت نداشتند.
یادداشت از زهرا حاجکاظمی، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث
انتهای پیام