مهدی حائری‌یزدی؛ فیلسوف حکمت و سیاست
کد خبر: 3909056
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۶
یادداشت/

مهدی حائری‌یزدی؛ فیلسوف حکمت و سیاست

کمتر فیلسوفی از فلاسفه اسلامی در قرون اخیر مجموعه منسجمی ارائه داده است که از وجود و معرفت‌شناسی آغاز و به فلسفه سیاست برسد، اما آیت‌الله مهدی حائری‌یزدی از حکمت یعنی جهان‌بینی خدامحور شروع کرده و به نظریه سیاسی رسیده و این دو را با هم مرتبط کرده است.

دکتر حائری یزدی

آیت‌الله مهدی حائری‌یزدی، فقیه، فیلسوف و استاد دانشگاه‌های کانادا و آمریکا و اولین سفیر ایران در آمریکا پس از پیروزی انقلاب، در سال 1302 در شهر قم به دنیا آمد. وی فرزند آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری‌یزدی، از مراجع تقلید و مؤسس حوزه علمیه قم، است.

مرحوم حائری‌یزدی، علوم حوزوی را نزد امام خمینی، آیت‌الله احمد خوانساری، آیت‌الله میرزا مهدی آشتیانی، آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی و آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری فرا گرفت و در اوایل دهه 30، پس از اخذ درجه اجتهاد مطلق به عنوان نماینده آیت‌الله طباطبایی بروجردی به آمریکا سفر کرد.

وی در آمریکا و کانادا به تحصیل در رشته فلسفه غرب پرداخت و موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه تحلیلی از دانشگاه تورنتو کانادا شد. مرحوم حائری‌یزدی، پایه‌گذار و مؤسس انجمن اسلامی دانشجویان کانادا و آمریکا بود که شهید چمران، صادق قطب‌زاده و ابراهیم یزدی وارد تشکیلات آن شدند. مرحوم حائری‌یزدی از سوی آیت‌اللّه بروجردی، برای عضویت در شورای عالی فرهنگ به دکتر مصدق، نخست‌وزیر وقت معرفی شد و مصدق او را به عنوان مجتهد جامع‌الشرایط شورای عالی فرهنگ، منصوب کرد.

نظریه «وکالت مالکان شخصی مشاع» یکی از نظرات و دیدگاه‎های مرحوم حائری‌یزدی است. او در این نظریه حق حکومت را به تمام اهالی سرزمین که از نظر او مالکان طبیعی آن هستند می‌دهد و حکومت‌گران را نمایندگان و وکلای مردم می‌داند. بر اساس این نظریه، افراد جامعه نسبت به کشور خود نوعی مالکیت شخصی مشاع دارند، اما اداره آن را به وکالت از خود، به شخص حاکم واگذار کرده‌اند.این فقیه و فیلسوف شهیر در 18 تیرماه سال 1378 به رحمت ایزدی پیوست.

آیت‌الله مصطفی محقق داماد، فقیه، حقوق‌دان، فیلسوف و از نواندیشان دینی معاصر و همچنین رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم، به مناسبت سالروز رحلت آیت‌الله حائری‌یزدی، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری ایکنا اصفهان، قرار داده است، به بیان برخی ویژگی‌های فکری ایشان پرداخته است که در ادامه می‌خوانید: 

مرحوم استاد آیت‌الله دکتر شیخ مهدی حائری‌یزدی، چهار ویژگی دارد که او را از دیگر دانشمندان معاصر ایرانی متمایز می‌سازد. نخستین ویژگی اینکه او از لحاظ اصالت وابسته به یک بیت رفیع و شریف روحانی است که در صدر آن بنیان‌گذار حوزه علمیه قم حضرت آیت‌الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری‌یزدی قرار دارد. شخصیتی که به قول علی دشتی، تمام اهتمام و مساعی خود را به کار ‌بست تا پایگاه تشیع در ایران دایر شود و حوزه‌ای تأسیس کند که تربیت‌ کننده علمای شیعی باشد.

تربیت خانوادگی و فضای خانه‌ای که مرحوم آقای حائری در آن رشد و نمو داشته، زمینه‌ساز تساهل و تحمل در شخصیت ایشان بوده است. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم از لحاظ فکری مجتهد آزاداندیشی بوده و در زمان خود چندین قدم از دیگر مجتهدان از لحاظ باز بودن فکر قرار داشته است. پدر مرحوم استاد مهدی حائری‌یزدی با اینکه رئیس تشیع در ایران بود، اما معتقد بود که روحانیون باید به زبان‌های خارجی آشنایی داشته باشند. من از خود مرحوم آقای حائری شنیدم که می‌گفت پدرش معلم خصوصی زبان فرانسه استخدام کرده بودند تا به دو پسرشان فرانسوی بیاموزد. این دیدگاه برای یک مرجع تقلید، آن هم در صد سال گذشته واقعاً پیشروانه و تحسین‌برانگیز بوده است. شاید در آن زمان شاهزادگان و یا خانواده طبیبان فرزندان خود را برای آموزش زبان خارجی تشویق و ترغیب می‌کردند، اما این مسئله در یک خانواده روحانی که با مفاهیم دیگری سر و کار داشته‌اند غریب است و باید گفت که خانواده مرحوم حاج شیخ عبدالکریم از این منظر یک استثنا بوده‌ است.

ویژگی دوم مرحوم استاد حائری این است که زمانی که برای تحصیل به غرب رفته طلبه‌ای جوان نبوده، بلکه به مرتبه اجتهاد رسیده بوده و حتی مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی، او را به عنوان یک مجتهد جامع‌الشرایط به نمایندگی از خود در آمریکای شمالی معرفی می‌کند. مرحوم استاد حائری دروس اصول، فقه، فلسفه و عرفان را نزد عالی‌ترین اساتید زمان خود فراگرفته بود. او فقه و اصول را نزد آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله کوه‌کمره‌ای، فلسفه ملاصدرا را نزد امام خمینی و فلسفه مشاء را نزد میرزا مهدی آشتیانی خوانده بود. بدین‌ترتیب زمانی که او به غرب رفته، علوم معقول و منقول را در حد کمال فراگرفته بوده است. در غرب نیز فراگیری فلسفه تحلیلی را از ابتدایی‌ترین پایه آغاز کرد. در واقع اینگونه نبود که در اثر خواندن ترجمه‌های پراکنده از چند فیلسوف مشهور غربی به سمت فلسفه تحلیلی رفته باشد، بلکه به دلیل قرابتی که این فلسفه از برخی جهات با دانش اصول در ادبیات فقهی ما دارد، شروع به تحصیل این فلسفه از الفبای آن نزد بارزترین اساتید زمان خود می‌کند.

ویژگی سوم مرحوم آقای حائری تسلط کم‌نظیر در فلسفه معاصر غربی است. او در رشته فلسفه تحلیلی به حد کمال رسیده بود و فلسفه تحلیلی را عمیق خوانده بود. بسیاری از افرادی که امروزه ادعای تبحر در فلسفه غرب می‌کنند، تاریخ فلسفه غرب را خوانده‌اند نه فلسفه غرب! اگر به رساله و سوابق آنها را نگاه کنید می‌بینید که مطالب و مباحثی از تاریخ فلسفه غرب است. خود من به عنوان طلبه فلسفه گاهی اوقات علاقه دارم تا مشکلات و مسائلی که هنگام مطالعه فلسفه غرب برایم پیش می‌آید را با کسی در میان بگذارم، اما به هر کسی که می‌گویم پاسخ قانع‌کننده‌ای درنمی‌یابم. واقعیت این است که وقتی در اینگونه موارد به مرحوم آقای حائری مراجعه می‌کردیم، دست خالی برنمی‌گشتیم، چرا که دست خودش پر بود. کسانی که در مورد آثار مرحوم آقای حائری داوری کرده‌اند نیز معتقدند که همه آثار مرحوم استاد دکتر حاج شیخ مهدی حائری‌یزدی، چه در فلسفه اسلامی و چه در فلسفه تحلیلی، از قوام و بدعت خاصی برخوردار است. چه اینکه او در آثار خویش هیچ گاه شعار نمی‌دهد و حرف تکراری دیگران را تکرار نمی‌کند. بلکه همواره سخنان خودش را با تکیه بر اصالت فلسفی که فراگرفته بود تبیین می‌کند. این نکته بسیار مهمی است که باید در تحلیل آثار علمی او مدنظر داشت.

ویژگی چهارم مرحوم آقای حائری این بود که از نظر فکر فلسفی با دیگران تمایز داشت و فلسفه‌اش، مثل قدما مجموعه‌ای است که از وجودشناسی آغاز و به سیاست ختم می‌شود. به عبارت دیگر مثل فلاسفه قدیم که درون نظام فلسفی‌شان اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن بود، مرحوم آقای حائری نیز کتاب «حکمت و حکومت» آخرین بخش کارهایش بود که در مجموعه نظام فلسفی‌اش بود. کمتر فیلسوفی از فلاسفه اسلامی در قرون اخیر یک چنین مجموعه منسجمی ارائه داده که از وجود و معرفت‌شناسی آغاز کند و به فلسفه سیاست برسد. شما کتاب «حکمت و حکومت» او را ملاحظه کنید. همین عنوان کتاب که ناظر بر این دو کلمه است این پیام را می‌رساند که از آن جهان‌بینی که جهان‌بینی مبتنی بر حکمت است، به این سیاست می‌رسیم. ایشان از حکمت یعنی یک جهان‌بینی خدامحور شروع کرده و به تعبیر دیگر از حکمت که هستی‌شناسی است، شروع کرده تا به نظریه سیاسی برسد و این دو را با هم مرتبط کرده است.

سیدمصطفی محقق داماد

انتهای پیام
captcha