به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی «پژوهش های زبانشناختی قرآن کریم»، مقالاتی با عناوین «کاوشی تاریخی در معانی مادۀ قرآنی «أ ن ث» با رویکرد مسیرشناسی ساخت»، «بازشناسی مفهوم «کظم» در سیاق آیات قرآن کریم»، «بررسی شناختی استعارههای حوزة مفهومی اسماء زمان در قرآن کریم»، «بررسی ساخت اطلاع «اشتغال» در ترجمههای فارسی قرآن کریم»، «قالبهای معنایی فعل «أبصَرَ» در قرآن کریم و بررسی ترجمۀ آنها بر پایۀ نظریۀ معناشناسی قالبی چارلز فیلمور»، «پژوهش ریشهشناسانۀ واژۀ ربّانیّون در قرآن کریم»، «مفهومشناسی ضَلّ در گفتار موسی(ع) در قرآن کریم با تکیه بر سیاق» و «تحلیل روابط بینامتنی علم الهی در قرآن کریم و صحیفۀ سجادیه» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «کاوشی تاریخی در معانی مادۀ قرآنی «أ ن ث» با رویکرد مسیرشناسی ساخت» میخوانیم: ماده قرآنی «أ ن ث» و مشتقات آن، بخش مهم بار معنایی مربوط به نگرش جنسیتی را در قرآن کریم حمل میکند و از همین رو، مداقه در معنای آن، در حل مسائل مربوط به جنسیت، مهم و کارگشا است. در منابع لغوی و تفسیری بر مبنای واحدانگاشتن ریشۀ ماده «أ ن ث»، نوعی ارتباط معنایی از نوع تلازم میان جنسیت مؤنث و سستی برقرار شده که گاه به صراحت از آن سخن آمده و در بسیاری از مواقع، به طور ضمنی در نظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر، کوشش میشود با بهرهگیری از روشهای معناشناسی تاریخی، بهویژه مسیرشناسی ساخت و گونهشناسی ساخت معنا، نسبت میان جنسیت مؤنث و معنای سستی از حیث ریشه، کاویده و میزان موجهبودن این رابطه ارزیابی شود. نتیجۀ کاوش این است که ارتباط میان این دو معنا، حاصل اشتراک لفظی کهن در زبان سامیِ مادر است و سابقۀ مرتبطدانستن دو معنا در حد اشتراک معنوی، به دورۀ اسلامی و حدود دو قرن پس از نزول قرآن کریم باز میگردد. بر اساس این، کاربردهای قرآن را نمیتوان با این پیوند متأخر فهم کرد و ارتباط برقرارشده را به نظام معنایی قرآن کریم نسبت داد.
در طلیعه نوشتار «بازشناسی مفهوم «کظم» در سیاق آیات قرآن کریم» میخوانیم: در کتابهای لغت سه معنای محوری «فروخوردن خشم یا اندوه»، «امساک و جمعکردن» و «ضبط و حبس کردن در باطن برای آشکارنشدن» برای مادة «کظم» ارائه شده است؛ بهصورتی که معانی تمام استعمالات آن در قرآن کریم، احادیث نبوی و اشعار شاعران نزدیک به عصر نزول قرآن به آن معنا پیوند یابد. نوشتار حاضر با بررسی میزان روایی این معانی در کاربردهای قرآنی مادة کظم نشان میدهد هر کدام از این معانی برای قرارگرفتن در جایگاه معنای محوری مادة کظم با کاستیهایی روبهرو هستند. این پژوهش بر پایة وجود ارتباط میان مفاهیم در سیاق آیات قرآن کریم بهعنوان یک متن منسجم و بدون از پیش مسلم انگاشتن وجود معنای محوری برای مادة کظم، کوشیده است معنای محوری جدیدی برای این ماده پیشنهاد دهد. مفهوم کظم در تمام شش سیاق از آیات قرآن به کار رفته است و بررسی آن روشن میکند معنای «اقدام بهمنظور تغییر وضعیتی سخت و نامطلوب و تبدیل آن به وضعیتی مطلوب» معنای محوری مادة کظم تلقی میشود. بر اساس این، «کاظم» شخصی است که میکوشد شرایط سخت خود را به سمت وضعیتی مطلوب تغییر دهد و «مکظوم» شخصی است که دیگری او را از صحنهای سخت و نامطلوب میرهاند. علاوه بر آیات قرآن، این معنای محوری در احادیث نبوی (ص) و اشعار شاعران نزدیک به زمان عصر نزول قرآن، معنایی سازگار و پذیرفتنی به دست میدهد.
نویسنده مقاله «بررسی شناختی استعارههای حوزة مفهومی اسماء زمان در قرآن کریم» در طلیعه نوشتار خود آورده است: استعارههای مفهومی در زبانشناسی شناختی ریشه دارند. کارکرد این نوع استعارهها، برجستهسازی مفاهیم انتزاعی و معانی پنهان آنها با استفاده از شگرد مؤلفهسازی است. زمان ازجمله مفاهیم انتزاعی پرکاربرد در قرآن کریم است. این جستار از رهگذر روش توصیفیتحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به رشتة تحریر درآمده و در گردآوری دادهها از روش MIP سود جسته شده است. این پژوهش در نظر دارد انواع استعارههای مفهومی اسماء زمان را در قرآن، مشخص و محورهای معنایی بهکارگیری آنها را تبیین کند. نتیجة جستار حاضر به این امر اشاره دارد که در ساختار استعارههای مفهومی اسامی زمان از جسم انسان، ارزشهای او و محیط زندگیاش بهمنزلۀ حوزههای مبدأ استفاده شده و همچنین براساس عمومیت، پنج الگوی استعاری شکل گرفته است که در میان آنها، حوزههای مکان و حرکت، بیشترین بسامد استعاری را دارند. این استعارهها محورهای معنایی چون هدفمندبودن خلقت، ارزشمندی و نظم آن را برجسته ساختهاند.
در طلیعه نوشتار «بررسی ساخت اطلاع «اشتغال» در ترجمههای فارسی قرآن کریم» میخوانیم: به دلیل تفاوت زیرساختهای کلامی و کاربردشناختی دو زبان، گاهی در فرایند ترجمه، بخشی از معنا از دست میرود و در ساخت اطلاعِ برخی از ساختارهای نحوی تحولاتی رخ میدهد. اشتغال در زبان عربی ازجمله ساختهایی است که بر معنایی بیش از معنای گزارهای دلالت داشته و به دلیل نحوۀ چینش سازهها با نوعی تأکید یا تقابل معنایی همراه است. با توجه به اهمیت ساخت اشتغال در قرآن کریم، شناخت چگونگی انتقال لایههای معنایی آن در فرایند ترجمه ضروری مینماید. بر اساس این، در پژوهش حاضر، ابتدا تأثیر آرایش واژگانی اشتغال بر ساخت اطلاعی جمله و تغییر آن در فرایند ترجمه، بررسی و سپس راهبردهای ترجمۀ این ساخت در قرآن کریم واکاوی شدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهند در فرایند انتقال ساخت اطلاع اشتغال بهمنزلۀ ساختی نشاندار از رهگذر ترجمه، تحولاتی چشمگیری رخ میدهد و زبان فارسی با وجود آرایش واژگانی آزاد، در انتقال لایههای معنایی اسلوب اشتغال با محدودیت مواجه است. انعکاس تأکید اطلاعی اشتغال در فارسی محاورهای امکانپذیر است؛ اما در گونۀ رسمی زبان فارسی با توجه به امکانات ساختی زبان از میزان نشانداری این ساختِ نشاندار کاسته میشود؛ بهویژه در حالت رفع آغازگر که باید انتقال لایههای معنایی آن را به زبان فارسی ناممکن دانست.
نویسنده مقاله «پژوهش ریشهشناسانۀ واژۀ ربّانیّون در قرآن کریم» در طلیعه نوشتار خود آورده است: واژۀ ربّانیون در قرآن کریم ازجمله واژگانی است که تحلیلهای متنوع و گوناگونی دربارۀ معنا و ساختار لفظی آن صورت گرفته است. نظر مشهور مفسران و لغتپژوهان، این واژه را از ریشة «ربّ» به معنای مالک یا اسمی اشاره به خداوند متعال میداند. واژۀ ربّانی سه مرتبه در قرآن کریم استفاده شده که در دو کاربرد آن، همراه با کلمۀ احبار بوده است که گروهی از علمای یهود بودهاند. در این مقاله، پس از نقل برخی از اقوال دربارۀ معنای این واژه و ساختار لفظی آن در کتب لغت و تفسیر، بازاندیشی دوبارهای دربارۀ معنای این لفظ و ساختار لغوی آن انجام شد؛ از این رهگذر نشان داده شد این کلمه در مواردی که در کنار لفظ احبار قرار دارد، برخلاف تصور رایج از ریشۀ «ربّ» بهعنوان اسمی اشاره به خداوند متعال، اشتقاق نیافته و ریشۀ اصلی اینکلمه، واژۀ «رب» سامی و آفروآسیایی به معنای بزرگ است و ربّانیون به گروهی از بزرگان یهود اشاره دارد و این واژه، کلمهای دخیل و معرّب است.
در طلیعه نوشتار «مفهومشناسی ضَلّ در گفتار موسی(ع) در قرآن کریم با تکیه بر سیاق» آمده است: بافت زبانی واژگان همواره نقش مهمی در تحلیل آیات دارد. قرآنپژوهان و مفسران در تفسیر، ابتدا به معنای واژگان توجه میکنند؛ ولی گاهی غفلت از رابطۀ لفظ با معنا و بیتوجهی به مقتضای حال متکلم و مخاطب، موجب عدم تبیین دقیق معنای آیه یا واژگان شده یا بر ابهام آن افزوده است. بیانات مفسران ذیل گفتار موسی(ع) در آیه «وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّین» (شعراء: 20) متفاوت و دارای ابهام است. برخی از معانی منقول عبارتاند از: سرگشتگی و گمراهی، جهل به معنای نادانی و سفاهت، فراموشی. در این معانی، رابطۀ لفظ و معنا و نوع دلالت معنایی آن ازقبیل دلالت مطابقی، تضمنی و التزامی روشن نیست. این پژوهش درصدد است به بافت زبانی نظیر هستۀ اصلی معنای واژه «ضَلّ» و رابطۀ لفظ و معنای آن در آیۀ یادشده بپردازد و از قراین دیگر، نظیر مقتضای حال و مقتضای متکلم و مخاطب استمداد بجوید تا مفهوم آیه، روشن و تحلیلی گویا از آن ارائه شود.
انتهای پیام