ارزیابی نقش گرایش‌های قبیله‌ای در شکل‌گیری قرّاء در «مطالعات تاریخی جهان اسلام»
کد خبر: 3916222
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۵

ارزیابی نقش گرایش‌های قبیله‌ای در شکل‌گیری قرّاء در «مطالعات تاریخی جهان اسلام»

سیزدهمین شماره از دوفصلنامه مطالعات تاریخی جهان اسلام به صاحب امتیازی جامعةالمصطفی(ص) العالمیة منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه مطالعات تاریخی جهان اسلام مقالاتی با عناوین «ارزیابی خبررسانی نشریه حبل‌المتین‌ کلکته در جریان استبداد صغیر(23 جمادی‌الاول 1326ق ـ 27 جمادی‌الثانی 1327ق)»، «ارزیابی و نقد نظریه نقش گرایش‌های قبیله‌ای در شکل‌گیری قرّاء در اواخر خلافت عثمان و دوران خلافت امام علی(ع)»، «بازخوانی تحلیلی تطبیقی مواد پیمان صلح امام حسن مجتبی(ع) با معاویه در گزارش‌های منابع فریقین تا قرن ششم»، «بررسی جنبش‌های اجتماعی افریقیه (عصر والیان اموی و عباسی) با تکیه بر نظریه تحول انقلابی جانسون»، «تحلیل تاریخی دلایل گسترش نداشتن و ماندگاری مذهب تشیع در مغرب اسلامی» منتشر شده است.

از دیگر عناوین مقالات این نشریه «روابط ایران و آلمان غربی در دوره محمدرضا شاه پهلوی و تأثیرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن بر استان بوشهر(مطالعه موردی نیروگاه اتمی بوشهر)»، «سلطه استعمار انگلیس بر مسلمانان سند و پنجاب تا شکل‌گیری پاکستان: علت‌ها و پیامدها»، «فرایند همزیستی تا هم‌گرایی فکری ـ فرهنگی علویان مهاجر با جامعه ایرانی در منطقه جبال»، «مطالعه بینشِ حجاب و پوشش زنان در هنر نگارگری ایران (از دوره ایلخانی تا قاجار)»، «نظام قضایی بخارا از تشکیل حکومت منغیت تا تسلط روسیه (1166 ـ 1285ق/1753 ـ 1868م)»، «نقش وزرای مسیحی در حکومت فاطمیان (296 ـ 567ق/918 ـ 1189م)» و «واکاوی تأثیر برخی باورهای کلامی بر تحلیل تاریخ اسلام با رویکرد آسیب‌شناختی» است.

ارزیابی و نقد نظریه نقش گرایش‌های قبیله‌ای در شکل‌گیری قرّاء

در چکیده مقاله «ارزیابی و نقد نظریه نقش گرایش‌های قبیله‌ای در شکل‌گیری قرّاء در اواخر خلافت عثمان و دوران خلافت امام علی(ع)» می‌خوانیم: قرّاء، گروهی از عالمان و معلمان قرآنی بودند که پس از وفات پیامبرs شکل‌ یافته و به یکی از تاثیرگذارترین گروهها در دو سده‌ نخست تبدیل شدند. ساختار قبیله‌ای جامعه عرب‌ و عملکرد قرّاء در مهمترین بزنگاه‌های تاریخ اسلام به تحلیل کارکردهای قرّاء و رابطه آن با نظام قبیله‌ای اهمیت فزاینده‌ای بخشیده است. لذا بازشناسی و اثرپذیری از ساختار اجتماعی جامعه عرب و‌ استقلال هویتی ایشان، مسأله‌ای است که پاسخ بدان می‌تواند نقشی مهم در جرح و تعدیل و شناسایی یکی از مهمترین لایه‌های اجتماعی جامعه‌ صدر اسلام ایفا نماید. پژوهش حاضر که در صدد نقد رویکرد قبیله‌محور در تبیین عملکرد قرّاء است، می‌کوشد ابتدا این دیدگاه را شرح دهد و سپس با رویکرد توصیفی- تحلیلی و مراجعه به منابع تاریخی، نقاط ضعف و قوّت این نوع نگاه را نمایان سازد و به رویکردی مشخص از ماهیت و عملکرد طبقه قرّاء برسد. نتیجه بررسی‌ها نشان می‌دهد که قرّاء نه گروهی از اعراب گردآمده حول گرایش‌های قبیله‌ای، بلکه طبقه‌ای از جامعه اسلامی بودند که بر اساس مفاهیم قرآنی هویت خود را می‌شناختند. بر این اساس قرّاء علی‌رغم ساختار قدرتمند نظام قبیله‌ای در جامعهی قرون نخستین اسلامی، خود را محدود به سنت‌های اجتماعی موجود نکرده و کوشیدند با حفظ استقلال عملکرد خود در عرصه‌های مختلف،‌ هویت اجتماعی خویش را حول محور خوانش خود از قرآن صورت‌بندی نمایند.

بازخوانی تحلیلی تطبیقی مواد پیمان صلح امام حسن مجتبی(ع) با معاویه

در طلیعه نوشتار «بازخوانی تحلیلی تطبیقی مواد پیمان صلح امام حسن مجتبی(ع) با معاویه در گزارش‌های منابع فریقین تا قرن ششم» آمده است: یکی از مهم‌ترین حوادث صدر اسلام و شاید مهم‌ترین کنش سیاسی امام حسن(ع)، صلح ایشان با معاویة‌بن‌ابی‌سفیان است. از اساسی‌ترین چالش‌های موجود در گزارش‌های مرتبط با آن، تفاوت‌ها و تناقض‌های حاکم بر گزارش‌های مواد پیمان صلح است. محققان برای دستیابی به گزارش‌های اطمینان‌بخش در این حوزه، از شیوه‌های مختلفی بهره برده‌اند؛ ولی به نظر می‌رسد، از شیوه مطالعه تطبیقی بین‌المذاهب در تحلیل مواد و تعهدات مندرج در آن ـ که احتمال می‌رود بخشی از تشتت حاکم بر آن ریشه در گرایش مذهبی مورخان و گزارشگران صلح داشته باشد ـ تاکنون استفاده ‌نشده است.

این مقاله، در صدد برآمد تا با شیوه‌ تطبیق بین‌المذاهب، گزارش‌های مرتبط با مواد پیمان صلح را تحلیل نموده، ضمن دستیابی به گزارش‌های همسو و یکنواخت و رفع تشتت حاکم بر گزارش‌ها، میزان نقش‌آفرینی گرایش مذهبی مورخان در پیدایش اختلافات را ارزیابی نماید و در نهایت، بررسی‌ها حکایت از آن داشت که با بازخوانی گزارش‌ها بر اساس گرایش مذهبی مورخان، تشتت حاکم بر آن‌ها مرتفع گردید و البته نشان داده شد که صلح از منظر مورخان شیعه و اهل‌سنّت، تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای دارد.

تحلیل تاریخی دلایل گسترش نداشتن و ماندگاری مذهب تشیع در مغرب اسلامی

نویسنده مقاله «تحلیل تاریخی دلایل گسترش نداشتن و ماندگاری مذهب تشیع در مغرب اسلامی» در چکیده نوشتار خود آورده است: پس از تماس اسلام با مغرب در جریان فتح­های اسلامی، اهالی مغرب به­دنبال عملکرد نخبگان جامعه و به­تناسب، ویژگی­های ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی خویش، پذیرای اندیشه‌های فرقه­ها و مذاهب اسلامی گردیدند. مذهب تشیع نیز از این قاعده مستثنا نبود. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه‌ای، با در نظر گرفتن مؤلفه‌هایی همچون عملکرد نخبگان جامعه و شرایط اجتماعی مغرب، موانع موجود در مسیر رشد و توسعه تشیع در مغرب را بررسی و تحلیل نماید که از این موانع، می‌توان به ناکامی رهبران شیعی در اغنای خواسته‌های مردم، موضع فقهای مالکی، موضع خصمانه خلافت عباسی و امویان اندلس با شیعه و فعالیت‌های صوفیان به‌عنوان رقیبی قَدَر، همخوانی خوارج با خُلق‌وخوی اهالی مغرب، طبع سرکش و استقلال‌طلبی قبایل بربر، گریز بربرها از تعصبات مذهبی و گرایش به عقاید ساده و بی‌پیرایه، اشاره کرد.

با تبیین آسیب‌شناسی تشیع در مغرب اسلامی، می‌توان دریافت که چرا در بین فرقه­های شیعی، تنها زیدیه، اسماعیلیه و موسویه به مغرب راه یافتند و همین فرقه‌ها نیز در مقایسه با نحله و مذاهبی همچون مذهب مالکی و مسلک تصوف، از اقتدار و ماندگاری کمتری برخوردار بوده‌اند.

فرایند همزیستی تا هم‌گرایی فکری ـ فرهنگی علویان مهاجر با جامعه ایرانی در منطقه جبال

در طلیعه نوشتار «فرایند همزیستی تا هم‌گرایی فکری ـ فرهنگی علویان مهاجر با جامعه ایرانی در منطقه جبال» می‌خوانیم: چگونگی همزیستی بین ایرانیان و علویان مهاجر در قرون نخستین اسلامی، پرسش پیش روی این جُستار تاریخی است که به­شیوه توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است. در پی ظلم خلفای اموی و عباسی، علویان از جزیرة‌­العرب و عراق به ایران مهاجرت کردند. ازآنجا‌ که علویان به خاندان نبوت و امامت منسوب بودند، با توجه به مواضع سیاسی و خصایص فردی و اجتماعی، مورد اقبال بومیان قرار گرفتند و چگونگی استقبال ایرانیان از آن­ها همواره مورد توجه مورخان قرار گرفته است.

گزارش‌های منابع تاریخی، مؤید آن است که بومیان در شهرهایی چون: قم، کاشان، آبه و ری، از این مهاجران در زمینه مالی و تأمین امنیت جانی به‌گرمی استقبال کردند که نتیجه این تعامل، به همزیستی و وحدت اجتماعی تجلی یافت و باعث تغییرات قابل ملاحظه‌ای در نحوه زندگی بومیان و مهاجران گردید. این هم­گرایی، عامل مهمی در بسط و گسترش تشیع در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در تاریخ ایران به شمار می‌رود.

واکاوی تأثیر برخی باورهای کلامی بر تحلیل تاریخ اسلام با رویکرد آسیب‌شناختی

در چکیده مقاله «واکاوی تأثیر برخی باورهای کلامی بر تحلیل تاریخ اسلام با رویکرد آسیب‌شناختی» آمده است: ذهن روایتگر مورخ، هیچ‌گاه مانند آینه نبوده است که رویدادها را بدون کمی‌وکاستی، تحلیل و انعکاس نماید. ازاین‌رو، ایده بی‌طرفی در تاریخ‌نگاری، نه شدنی است و نه طرف‌داری دارد. در این میان، به نظر می­رسد پیش‌فرض‌ها و باورها، بیشترین تأثیر را در این باره داشته و باورهای کلامی، عمیق‌ترین اثر را در حوزه تاریخ‌نگاری دینی از خود به جای گذاشته‌اند که بی‌توجهی به عامل مذکور، پژوهش‌های تاریخی، به‌خصوص تحلیل را با مشکل مواجه می‌سازد.

نوشتار حاضر، در پی پاسخ به سه پرسش اصلی ذیل می‌باشد: 1. باورهای کلامی چه تأثیری در تحلیل رویداد‌های تاریخی دارند؟ 2. آیا راهکاری برای ارزیابی تحلیلی نسبتاً صحیح از میان تحلیل‌های کلام‌محور وجود دارد؟ 3. در بهره‌مندی از باورهای کلامی چه موانع و آسیب‌هایی وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت که دستاوردهای پژوهش، حاکی از آن است که تأثیر باورهای کلامی بر تحلیل رویدادهای تاریخی را در مباحثی مانند فرضیه‌سازی و توجیه و تأویل می‌توان مشاهده نمود؛ چنان‌که ارزیابی باورهای کلامی و بررسی استحکام و خاستگاه آنها و توجه به شواهد و قراین تاریخی، کمک شایانی به تشخیص تحلیل صحیح از غیرصحیح بر پایه باورهای کلامی دارد.

حصرگرایی، تعمیم‌گرایی، بی‌توجهی به لُبّی بودن باورهای کلامی، نبود مطالعات تاریخی درباره باورهای کلامی و مسلّم‌پنداری برخی باورهای کلامی را می‌توان از آسیب‌های استفاده از چنین باورهایی در حوزه تاریخ دانست که در مقابل، توجه به خاستگاه باورهای کلامی، لُبّی بودن باورهای کلامی و مطالعات تاریخی، در کاستن این آسیب‌ها مؤثر است.

انتهای پیام
captcha