به گزارش ایکنا؛ در این شماره از مجله مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث، مقالاتی با عناوین «ارزیابی ادعای آلوسی در باب نسبت تحریف قرآن به شیعه از منظر آیتالله فاضل لنکرانی»، «بررسی تطبیقی دیدگاه آیتالله معرفت و آیتالله فاضل لنکرانی درباره استعمال لفظ در بیش از یک معنا و ارتباط آن با ظهر و بطن آیات قرآن کریم»، «التفسیر الاجتهادی و مصدریة العقل بین آیةالله اللنکرانی و الشیخ محمد عبد»، «بررسی تطبیقی مفهوم عقل و نقش آن در تفسیر قرآن از نظرگاه آیتالله فاضل لنکرانی و مکتب تفکیک با تکیه بر اندیشه میرزا مهدی اصفهانی»، «بررسی تطبیقی تفسیر ظاهر و باطن قرآن از منظر امام خمینی و آیتالله فاضل لنکرانی» و «ارزیابی تطبیقی دیدگاه آیات عظام جوادی آملی و فاضل لنکرانی در رد روایات دال بر تحریف» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «ارزیابی ادعای آلوسی در باب نسبت تحریف قرآن به شیعه از منظر آیتالله فاضل لنکرانی» آمده است: آیتالله فاضل لنکرانی در کتاب مدخل التفسیر پس از آنکه دیدگاه مذهب امامیه را درباره تحریفناپذیری قرآن بیان میکند، به نقد محمود آلوسی (م/1270) مؤلف تفسیر روحالمعانی میپردازد که بهصراحت شیعه را به تحریف قرآن متهم ساخته است. آیتالله فاضل در سه محور ادعای آلوسی را نقد و ابطال کرده است: الف) چشمپوشی آلوسی درباره اجماع امامیه و محققان مذهب در تحریفناپذیری قرآن و نیز علاج آنان از روایات تحریفنما در مدارک شیعی، ب) ابطال ادعای آلوسی درباره اجماع اهلسنت بر عدم تحریف براساس معیارهای آلوسی، ج) ابطال نظریه نسخالتلاوة در علاج روایات تحریفنما در مدارک سنی و اثبات همسانی این نظریه با قول به تحریف. این مقاله کوشیده در هر کدام از این سه محور، دیدگاه آیتالله فاضل را غنا بخشد و با تکمیل، شرح، پاسخهای نقضی و... به گزافگوییهای آلوسی پایان دهد.
نویسنده مقاله «بررسی تطبیقی دیدگاه آیتالله معرفت و آیتالله فاضل لنکرانی درباره استعمال لفظ در بیش از یک معنا و ارتباط آن با ظهر و بطن آیات قرآن کریم» در طلیعه نوشتار خود آورده است: یکی از مسائل اختلافی در علم اصول، مسئله استعمال لفظ در بیش از یک معنا (چندمعنایی) است. خاستگاه این مسئله بیشتر مربوط به الفاظ قرآنکریم است. آیتاللهمعرفت و آیتاللهفاضل به امکان و جواز استعمال لفظ در بیش از یک معنا معتقد هستند. در بحث ظهر و بطن آیات قرآن کریم، آیتاللهمعرفت، مفهومعام برگرفته از آیه را با رعایت سهشرط، معنای باطنی آیه میداند. به عقیده ایشان، معانیباطنی در عرض معنایظاهری و از مصادیق چندمعنایی هستند. دیدگاه آیتاللهمعرفت درباره معنای باطنی قرآن طرداً و عکساً محل تأمل است. از آن جمله، کشف مفهوم عام که شامل معنایظاهری و معنایباطنیِ مذکور در روایات است که در برخی آیات متصور نیست. آیتاللهفاضل ذووجوهبودن آیات قرآن «فإن القرآن حمال ذو وجوه» را بهمثابه احتمالی در ارتباط بطون قرآن معرفی میکند و بطون هفتگانه را از سنخ معانی گوناگون یک آیه نمیداند. ازاینرو ظاهر و باطن قرآن را از مصادیق بحث چندمعنایی نمیداند. از مهمترین وجوه تأمل نسبت به دیدگاه ایشان این است که حمل باطن قرآن بر وجوه مختلفی که مفسران با بیتوجهی به معنایلغوی، قرائنمتصل و منفصل، یا تحمیل یک اعتقاد باطل بر آیات قرآن بیان کردهاند، بسیار بعید است و از محسنات قرآن به شمار نمیآید. در این نوشتار با روشتطبیقی به بررسی دیدگاه آیتالله معرفت و آیتالله فاضل درباره چندمعنایی و ارتباط آن با ظهر و بطن آیات قرآنکریم خواهیم پرداخت.
در چکیده مقاله «بررسی تطبیقی تفسیر ظاهر و باطن قرآن از منظر امام خمینی(ره) و آیتالله فاضل لنکرانی» آمده است: ضررورت و اهمیت پرداختن به مباحث علوم قرآنی، مقدمهای برای رسیدن به محتوای قرآن و پردهبرداشتن از مقاصد اصلی آیات است. یکی از مباحث مهم و مؤثر علوم قرآنی در فهم و تفسیر قرآن، چیستی ظاهر و باطن قرآن است که از جمله موضوعات پیچیده در میان مفسّران و اندیشمندان قرآنپژوه در علوم قرآنی به شمار میرود. حضرت امام خمینی در جایگاه یکی از صاحبنظران در این مبحث، اصطلاح ظاهر و باطن را ریشه گرفته از روایات دانسته که بسیار مورد توجه و تأکید ائمه اطهار(ع) بوده است. از دیدگاه ایشان، حقیقت قرآن بهمراتب، دچار تنزلاتی شده تا به صورت ظاهر و در ظرف الفاظ قرآن درآمده است. این مراتب تنزلات، همان باطن قرآن است. با وجود اینکه رویکرد غالب حضرت امام در تفسیر باطن آیات قرآن، رویکردی عرفانی است، ایشان نسبت به ظاهر قرآن نیز اهتمام ویژهای داشتند. آیتالله فاضل لنکرانی نیز مسئله ظاهر و باطن قرآن را میپذیرد، اما اصل اول در تفسیر ایشان، تعهد نسبت به خصوصیات ظاهری قرآن است. از دیدگاه ایشان، عقل به منزله یک مختصص متصل، ظهور را از معنای حقیقی در معنای مجازی قرار میدهد. در این پژوهش میخواهیم مبانی این دو اندیشمند وارسته را در تفسیر ظاهر و باطن قرآن کریم بکاویم.
در طلیعه نوشتار «ارزیابی تطبیقی دیدگاه آیات عظام جوادی آملی و فاضل لنکرانی در رد روایات دال بر تحریف» آمده است: قرآن، حاکمیت مطلق بر تمام روایات و اندیشهها دارد. روایات دال بر تحریف نیز با قرآن و نص صریح معصومین در تضاد است و به ما دستور داده شده است از آنها اعراض کنیم، زیرا جعلی و باطلاند. تحریف به دو شکل معنوی و لفظی انجام میشود. تحریف معنوی به معنی تفسیر سخن برخلاف مقصود گوینده است و تحریف لفظی به معنای کموزیادکردن الفاظ است که به اتفاق آرا مسلمانان این نوع تحریف در قرآن تحقق نیافته است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی _ تطبیقی و به شیوه کتابخانهای با نقد سندی و متنی روایات تحریف از دیدگاه آیات عظام فاضل لنکرانی و جوادی آملی به اثبات جعلیبودن اینگونه روایات پرداخته است و این نتیجه حاصل گردید که روایات دال بر تحریف فاقد اتصال سندی معتبر بوده و از راویانی نقل شده که فاسدالمذهباند و از بعضی کتب مجهولالحال نقل شدهاند و روایاتی که عنوان تحریف در آنها اخذ شده، مقصود تفسیربهرأی کردن است و اضافات بیانشده در روایات، تبیین و تأویل آیات را میرساند و اختلاف قرائات ربطی به تحریف ندارد.
انتهای پیام