حمید بهمنی؛ کارگردان سینما در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه زندگی شهید چمران میتواند الهامبخش کارهای فاخری در سینما و تلویزیون باشد، اظهار کرد: چمران را باید یکی از شهدای اسطورهای این سرزمین نام برد. این شهید راحتی و آسایش در آمریکا را رها کرده و در دوران اختناق و سرکوب شدید در لبنان پرچم مبارزه علیه اسرائیل را برافراشت. درباره چنین شخصیتی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در فیلمها و سریالها اشاراتی شده، ولیکن این حجم از برنامهسازی زیبنده زندگی پربار این شهید سرفراز نیست.
وی افزود: آنچه درباره زندگی شهید چمران در برخی کارها نشان داده شده بیشتر معطوف به کارهای وی در هشت سال دفاع مقدس است، درصورتیکه مبارزات وی در لبنان حماسهآفرین بوده و میتواند منبعی خوب برای تولیدات نمایشی باشد. درباره داشتههای علمی شهید چمران تابهحال حرفی زده نشده است، درصورتیکه وی همانند شهید فخریزاده دانشمندی بزرگ بود.
کارگردان «گلوگاه شیطان» ادامه داد: چندی پیش قرار بود جلیل سامان سریالی بر مبنای زندگی این شهید بسازد؛ کاری که امید میرفت یک اثر درخور توجه باشد، اما مشخص نیست چرا روند تولید این کار متوقف ماند! درباره سازنده کارهایی با موضوع شهدا، چون شهید چمران نیز باید دقت کرد که کارگردان درک لازم را پیرامون موضوع داشته باشد.
دفاع شهید چمران از ارتش
بهمنی با تأکید بر اینکه برخی شبهات را باید با زبان فیلم و سریال پاسخ داد، توضیح داد: برخی میگویند شهید چمران پیرو نهضت آزادی بود، ولی رفتار و سیره ایشان نشان میدهد، چمران ولایتمدار بود و برای رسیدن به این آرمان هم در نهایت به مقام والای شهادت نائل آمد. درضمن موضعگیریهایی که وی در ابتدای انقلاب داشت انتظار میرود بازگوکننده زوایای ناگفته این شهید باشد. برای مثال به دفاع ایشان از نیروهای متعهد ارتشی اشاره میکنم.
این فیلمساز متذکر شد: جذابیت شهید چمران تنها برای خودیها نبود، بلکه کسانی که مشکلدار بودند هم بهواسطه اخلاق حسنه ایشان جذب وی میشدند. چمران همچنین شاعر و نقاشی چیرهدست بود. این مهارت ایشان را شاید بسیاری نداند، پس نیاز است تا با ساخت کاری فاخر این موضوع در معرض دید مردم قرار گیرد. در همین رابطه، چند سال پیش سفری به اهواز داشتم. در این سفر تابلوی از این شهید دیدم که زیبایی آن خیرهکننده بود. در این اثر، دریایی خروشان نقاشی شده بود که از میان آن اسبی بالدار به سمت افق پرواز میکرد. این کار جدا از زیبایی بصری، نگاه عرفانی این شهید را هم نشان میداد.
نگاه به وجوه عرفانی زندگی شهید چمران
وی در پاسخ به این سؤال که دوست دارد چه بخشی از زندگی شهید چمران را دوست دارد، کار کند؟ گفت: وجه چریکی و رزمندگی شهید را اکثراً میدانند، بنابراین اگر قرار باشد فیلمی درباره ایشان بسازم، سراغ بخش عرفانی زندگی چمران خواهم رفت. درضمن تلاش میکنم در فیلم یا سریالم تمام زندگی وی را مدنظر قرار دهم، چون ابتدا باید مردم زندگی شهید چمران را از کودکی تا شهادت درک کنند، سپس به مقاطع مختلف زندگی ایشان دقیق شوند.
وی اضافه کرد: نکته مهم دیگری که حتماً در کارم لحاظ خواهم کرد زندگی وی در آمریکاست. این بخش از زندگی شهید به ما میگوید زندگی در غرب به معنای غربزدگی نیست، بلکه میشود هم از داشتههای علمی غرب استفاده کرد هم اینکه به آرمانهای اسلامی و انقلابی وفادار ماند، حتی غرب میتواند برای افرادی، چون چمران مسیری باشد تا بهواسطه آن بر وجوه دینی و انقلابیش افزوده شود.
شهدا فرازمینی نیستند
این کارگردان با تأکید بر اینکه از نگاه فرازمینی به شهید باید پرهیز کرد، یادآور شد: شهدا جدای از مردم نیستند، بلکه جزئی از آن بوده که بهواسطه ایمان و باورشان به مقام شهادت نائل آمدهاند، پس اثری که میخواهد تصویرگر چهره شهدایی نظیر چمران باشد، نباید تصویری فرازمینی از او نشان دهد. گواه این امر نیز زندگی شخصی شهید چمران است. وی در ازدواج اولش همسری آمریکایی داشت، ولی در ادامه بنا به دلایلی زندگی مشترک آنها به پایان رسید و ایشان با یک خانم لبنانی ازدواج کرد. این اتفاقی است که در زندگی بسیاری از مردم ممکن است رخ دهد، پس اثری که در این رابطه ساخته میشود دقیقاً باید چنین چیزی را نشان دهد.
وی یادآور شد: پرداختن به زندگی شهدا باید بر پایه تحقیقات کامل باشد، وگرنه اگر بخواهیم به بهانه واقعگرایی هر چیزی را نشان دهیم ممکن است موجب برخی سوءبرداشتها شویم. در حقیقت کارهای تولیدی باید همانند فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا، به شکلی دقیق شخصیت شهدا را ارزیابی کنند تا بیننده بتواند هم وجوه شخصی قهرمان را ببیند، هم با داشتههای دیگر او آشنا شود.
دوری از الگوهای هالیوودی
کارگردان «آن مرد آمد» در انتها تأکید کرد: نگاه به شهدا باید با الگوهای هالیوودی فرق داشته باشد. در کارهای آمریکا شکلی ابرقهرمانی به شخصیت داده میشود که منطبق بر واقعیت نیست. این جنس کار نه با فرهنگ ما جور درمیآید نه اینکه امکانات حرفهای ما اجازه این کار را میدهد، پس همانگونه که گفتم بهترین شکل، آثاری نظیر «چ» است که میتواند بازهم تکرار شود.
انتهای پیام