به گزارش ایکنا؛ در دوم مرداد سال 67 کمتر از یک هفته بعد از پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، دشمن بعثی دست به حملات گسترده بیشتر از پیش به خاک کشور زد.
این حملات که گفته میشود با توانایی 4 برابر بیشتر از روزهای نخستین جنگ انجام شد به این علت بود که تصور میشد نیروهای ایرانی دیگر توان مقابله و جنگ ندارند و با کوچکترین حملهای کار یکسره میشود.
دشمن از جنوب با تمام امکانات هوایی و زرهی و از غرب با استفاده حمایت نظامی و پیاده نظام منافقین به خیال تصرف تهران به ایران حمله کرد اما با حضور مجدد رزمندگان اسلام و ایران در دفاع از کشور، چنین خواب و خیال متوهمانهای را بر باد داد و به همگان نشان داد که مردم این مرز و بوم، حتی بعد از 8 سال جنگ، بدون هیچ کمکی و با دست خالی؛ اگر دوباره به خاکش تجاوز شود نه تنها تسلیم او نمیشوند بلکه مجدانه با تمام قوت خویش از میهن خود دفاع میکنند. این تجاوزات در جنوب با نام عملیات «غدیر» و در غرب با عملیات «مرصاد» دفع شد.
این پاسخ سريع و قاطع، بسيار تكاندهنده و هشيارانه بود و تلفات سنگينی را به نيروهای متجاوز در منطقه غرب و جنوب وارد کرد. در اين عمليات، صدها كيلومتر از سرزمينهای کشور که در مدت سه روز به اشغال متجاوزين درآمده بود، بازپس گرفته شد و رزمندگان موفق شدند علاوه بر آزادی شهرهای اسلام آباد، کرند، پل ذهاب و قصر شیرین در غرب، بخشهايی از استان خوزستان در منطقه عمومی شلمچه، جاده خرمشهر، اهواز، پادگان حميد، جفير و پاسگاه زید را آزاد ساخته و دشمن بعثی را تا مرزهای بينالمللی عقب رانده و آماده عبور از مرز برای تنبیه متجاوزین شوند اما با تدبیر و فرمان حضرت امام (ره) با قدرت بر مرز بینالمللی مستقر شده و نیروهایی که در تعقیب دشمن از مرز عبور کرده بودند به پشت مرز فرا خوانده شدند.
وقتی که دشمن با این ظرفیت جدید نظامی-دفاعی ناشناخته از ایران مواجه شد از موضع ناتوانی و ترس از قدرت دفاعی کشور، مجبور شد در ۱۱ مرداد رسما قطعنامه را از نگرانی اینکه مبادا ایران حملات جدیدی را شروع کند، بپذیرد. به این ترتیب آتش جنگ هشت ساله با اقتدار ایران و ضعف دشمن رو به خاموشی رفت.
اگر این عملیاتها و دفاع جانانه به ویژه در روزهای آخر جنگ نبود معلوم نیست سرنوشت کشور و منطقه در چه شرایطی ادامه پیدا میکرد.
انتهای پیام