به گزارش خبرنگار ایکنا، همزمان با هفته وحدت و در آستانه میلاد پیامبر گرامی اسلامی، حضرت محمد مصطفی(ص)، وبینار گفتوگوهای بین مذاهب اسلامی؛ «الزامات وحدت اسلامی در جهان معاصر» از سوی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، دانشگاه بینالمللی اهل بیت(ع) و خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) عصر امروز، چهارشنبه 28 مهرماه برگزار شد.
متن سخنان مولوی اسحاق مدنی؛ نایب رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در این وبنیار به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا
خدا را شکرگزاریم که چنین کتاب راهنمای آسمانی را بر آخرین پیامبرش نازل فرمود که تقریباً همه آن راههایی که برای نجات بشری لازم است، در آن وجود دارد و همه را برای ما بیان کرده است.
من قبل از اینکه صحبتم را شروع کنم بر خود لازم میدانم به همه بزرگوارانی که در این جلسه مبارک حضور دارند، سلام عرض کنم به ویژه خدمت آیتالله سیدحسن خمینی عرض ارادت دارم.
در این آیه خداوند برای ما وحدت را الزامی قرار داده و چنگ زدن به ریسمان خدا واجب شمرده شده است و از تفرقه و اختلاف ما را منع کرده است. نکاتی هم هست که بر الزامات وحدت اشاره دارد؛ اولین چیزی که باید به عرض سروران گرامی برسانم این است که قبل از این آیه، آیهای هست که ما را به تقوا دعوت میکند؛ تقوای الهی در واقع برای همه عبادات و فرمانبرداری از فرامین خداوند لازم است ولی خصوصاً برای وحدت بسیار مهم است.
اصل وحدت را همه دوست دارند و میپسندند ولی عمل به وحدت کار آسانی نیست، چون این اختلافاتی که در دنیا وجود دارد یک سری منافعی برای هر گروه و هر فرقه دارد که دست برداشتن از این منافع کار آسانی نیست. هر گروه و فرقهای اگر دنبال منافع شخصی خود برود، هیچ موقع به وحدت دست پیدا نمیکنیم، چون فکر میکنند که اگر وحدت داشته باشند، منافع خود را از دست میدهند. فقط کسانی میتوانند وحدت داشته باشند که از منافع شخصیشان دست بردارند و یک فکر بالاتری داشته باشند. انسانی که به منافع شخصی فکر میکند هیچ موقع به وحدت نمیرسد؛ زمانی وحدت به دست میآید که افراد دست از منافع شخصی بردارند و اهداف والاتر خود را نگاه کنند و منافع بالاتری که برای کل جامعه است و خصوصاً منافعی که برای اسلام است را در نظر بگیرند که جز از راه تقوا میسر نیست.
شما ببینید اینجوری نبوده که بزرگان ما، سلف صالح ما و سلف صالح شیعه و سنی اختلاف نداشتند، بلکه آنها هم اختلاف داشتند. بالاخره اختلاف یک چیز طبیعی است. هر انسان اندیشه و فکرش با دیگری متفاوت است و اختلاف حتماً در هر جامعهای به وجود میآید ولی آن بزرگانی که اختلاف داشتند، برای پیشبرد اهداف اسلام با هم یکی شدند و نه تنها دست از اختلاف برداشتند بلکه خیرخواه یکدیگر شدند. شما ببینید از این قول حضرت عمر چقدر آدم میتواند به عظمت این موضوع پی ببرد و این مسئلهای نیست که شیعه و سنی او را انکار کند؛ ایشان فرمودند، وای به آن روزی که برای من یک مشکلی پیش بیاید و مسئلهای مطرح بشود که حل آن سخت باشد و حضرت علی(ع) در میان نباشد؛ یعنی ایشان حضرت علی(ع) را برای خودش حلال مشکلات میدانستند و همیشه با ایشان مشورت میکردند و با مشورتهای ایشان بود که خیلی مسائل لاینحل حل میشد و خیلی جاهایی که عمر با صحابه مشورت میکرد، آخرین نظری که به فکر ایشان ساطع بود، نظر حضرت علی(ع) بود. چنانکه در جنگ قادسیه که یکی از فرماندهان اسلام به ایشان نامه نوشت که جنگ بسیار حساس شده و شما خودتان بیایید، شاید مجاهدین روحیه بگیرند، با اکثر کسانی که اهل مشورت بودند، مشورت کردند و تقریباً نظر اکثر افراد این بود که شما بروید، اما آخرین کسی که به ایشان مشورت دادند، حضرت علی(ع) بودند. وقتی که از ایشان سؤال کردند چه کار باید بکنیم، ایشان گفتند شما نباید بروید، عمر پرسید چرا؟ و ایشان فرمودند اگر شما بروید و خدای ناخواسته آنجا اتفاقی بیفتد و مشکلی برای شما پیش بیاید، این مردم کجا میروند؛ متفرق میشوند و بدترین شکست برای اسلام میشود. شما اینجا بمانید اگر به فرض هم لشکر اسلام شکست بخورد، میآیند به شما پناه میآورند و یک کسی هست که جمع و جور میکند و خلیفه و مسئول امری هست و عمر به نظر ایشان عمل کرد. با وجود اینکه سر جانشینی رسول گرامی اسلام(ص) اختلاف داشتند، ولی ایشان شک نکرد و هیچ موقع به دلشان این شک و شبهات نمیآمد که ایشان توطئهای میکنند. حضرت علی(ع) هم با وجود اختلاف هیچ موقع به ذهنش نمیآمد که کاری بکنند که کار ایشان تمام بشود در حالی که اگر عناد داشتند و به آن تفرقه توجه داشتند، میگفتند برو تا قال قضیه کنده شود، ولی این کار را نکردند.
در خیلی از این موارد ما میبینیم که این بزرگان در عین حال که در بعضی از مسائل اختلاف داشتند و مسائل مهمی هم بود، ولی هیچ موقع به تفرقه و اختلاف دامن نزدند بلکه طوری عمل کردند که بین آنها هیچ مشکلی وجود ندارد. حالا بعضی از افراد ساده وقتی این مسائل را آدم بیان میکند، میگویند آنها به خاطر اسلام این کار را کردند ما هم عرضمان همین است که اگر به خاطر اسلام آن بزرگان این کار را کردند، اسلام که امروز بیشتر نیاز دارد که به این مسائل توجه شود؛ آن زمان دشمنان اسلام اینقدر حیلهگر نبودند و به این درجه که امروز مکاران و سازشکاران هستند، نرسیده بودند. وقتی آنها در مقابل آن دشمنان ساده و عموماً در واقع غیر متمدن و غیر پیشرفته به خاطر اسلام وحدت را حفظ کردند، ما چرا نمیتوانیم این کار را برای اسلام انجام بدهیم؟ در حالی که اسلام که امروز نیاز بیشتر دارد که ما به این کار تن بدهیم.
بزرگان ما اختلافات را کنار زده بودند نه اینکه از اعتقادات خودشان برگشته باشند، ولی به خاطر اینکه بتوانند در مقابل دشمن از اسلام حفاظت کنند، یکپارچه شده بودند. چرا امت اسلامی امروز به خاطر منافع خودش وحدت نمیکند، چرا علمای اسلام به خاطر منافع اسلام امروز وحدت نمیکنند، چرا امروز ما نمیتوانیم دست از تفرقه برداریم و چرا نمیتوانیم از این تفرقههایی که در واقع دیگران برای ما بزرگ کردند و دامن زدند دست برداریم؟ که اگر دست برنداریم خدای ناخواسته متهم میشویم که ما قدر اسلام را نمیدانیم و گفته میشود که شما منافع شخصیتان را بر منافع اسلام ترجیح میدهید و آنها را مهمتر میدانید و به اختلافات دامن میزنید تا منافع شخصیتان را به دست بیاورید ولو اینکه هر بلایی سر اسلام و این امت اسلامی میآید بیاید.
واقعیت امر این است که امروز ما اگر چه این حرف را قبول نداریم ولی عملاً برای اسلام اهمیت قائل نیستیم و برای منافع امت اسلامی اهمیتی قائل نیستیم، وگر نه هرگز به این اختلافات دامن نمیزدیم و اینها را ادامه نمیدادیم. اگر چه خدا را شکر الحمد الله ما در یک حدی راضی هستیم که تا به حال کارهایی در این رابطه شده و خیلی از مسلمانان متوجه شدهاند، ولی بازهم دشمنان ما توطئه میکنند و در واقع هر روز چیزهای جدیدی را مطرح میکنند. آنها از گذشته در واقع چیزهایی را علنی میکنند و برای مردم بزرگ جلوه میدهند و کاری میکنند که مسلمانان نتوانند با هم وحدت داشته باشند. چیزی که ما امروز خیلی به آن نیازمندیم، تقوای الهی است.
برخی موارد دیگری هم هست که راه را همواره میکند و خیلی راحت هم هستند؛ یکی اینکه کمی روی زبان و قلممان کنترل داشته باشیم و چیزهای که احساسات یکدیگر را جریحهدار میکند، مطرح نکنیم. ما مشترکات کمی نداریم؛ ما بزرگترین مشترکاتمان همین سربلندی مسلمانان است و ذلتی بزرگ است که همه دستورات از طرف دشمنان داده شود و نقشههای همه مسائل را آنها برای ما پیاده کنند. زبان و قلممان را در اختیار خودمان بگیریم و احساسات یکدیگر را جریحهدار نکنیم؛ نجات، سربلندی و آبرویمان در گرو همین وحدت است.
امیدواریم که انشاءالله امت اسلامی به این وحدت توجه داشته باشد. متأسفانه خیلیها مسائلی را مطرح میکنند که مانع وحدت است، ولی من خدمت آنها عرض میکنم ما نباید از آن بزرگان خودمان مسلمانتر باشیم، وقتی آنها با وجود اختلافات وحدت کردند، ما هم میتوانیم به وحدت برسیم.
امیدواریم انشاء الله روزی برسد که این امت اسلامی حرفی برای گفتن داشته باشد و در جهان آن جایگاهی که باید را کسب کند و آن ارزشی که باید جهان برای برای اسلام و مسلمین قائل شود، را به دست بیاوریم.
انتهای پیام