به گزارش ایکنا، سومین پیشهمایش عرفان اهل بیتی(ع) با موضوع «نسبتشناسی اندیشههای عرفانی علامه حسنزاده آملی با مکتب اهل بیت(ع)» شب گذشته 28 مهرماه با حضور دو تن از پژوهشگران عرفان اسلامی، حجج اسلام علی امینینژاد و سیدعلی حسینی آملی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
امینینژاد در این نشست اظهار کرد: من ابتدا چند نکته مقدماتی تقدیم میکنم. نکته اول اینکه استخوانبندی مباحث عرفان نظری سه بحث است: یکی مسئله توحید در وجود است که به وحدت شخصیه معروف است و در لسان حضرت استاد حسنزاده آملی اغلب با عنوان توحید صمدی قرآنی یاد میشد تا نشان دهند نگاه توحیدی برخاسته از آیات و روایات است. یکی بحث علم پیش از ایجاد است که در قالب نظریه اعیان ثابته مطرح شده است و یکی هم بحث انسان کامل است. این سه بحث اساس مباحث عرفان نظری را تشکیل میدهد. آنچه میخواهیم محل بحث قرار دهیم مسئله اول است.
وی افزود: مسئله دیگر این است که زبان دین یک زبان معجزگون است و اگر شایسته است نشستی در خصوص زبان دین در حوزه معارف برگزار و به این ظرایف بپردازیم. گزارههای دینی و قرآنی اصولی را در القای معارف رعایت میکنند که در مباحث متعارف مثل مباحث فقهی وجود ندارد، مثلا زبان دین در بیان معارف تشکیکی و ذومراتب است اما در مسائل فقهی اینطور نیست. زبانی که معصومین(ع) در حوزه بیان معارف رعایت میکردند این است که به عنوان تشکیکی مباحث ارائه میشود. مثلا در بحث توحید در آیات و روایات از اینجا که خدا هست شروع میشود ولی مراتب تبیین مسئله توحید با رعایت استعدادهای مختلفی که در جامعه وجود دارد پیش میرود تا به نهجالبلاغه و برخی آیات قرآن میرسیم که توحید به شکوهمندی مطرح میشود.
پژوهشگر عرفان اسلامی ادامه داد: چرا تلقی خوبی از مباحث توحید عرفانی در حوزههای علمیه وجود ندارد چون اجتهاد در حوزه معارف راه نیفتاده است. اگر «لاتنقض الیقین بالشک» هشت سال درس و بحث لازم دارد آیه «قل هو الله احد» درس و بحث لازم ندارد؟ طرح این مباحث مقدمات لازم خودش را میخواهد. ما نیازمند فرآیند اجتهادی در حوزه معارف هستیم. این فرآیند اصول فقه ویژه خود را میخواهد. همچنین باید رجال متناسب با این حوزه، درایه متناسب با این حوزه مطرح شود و علما نظرشان را بگویند. آن وقت ذخایر قرآن و روایات در حوزه معارف ظرفیت خود را نشان خواهد داد.
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که در خصوص مسئله توحید عرفانی گفتوگوهای فراوانی شده است. مثلا رسائل توحیدی علامه طباطبایی هست. حضرت استاد حسنزاده نیز در مواضع متعدد آثارشان به این بحث یعنی نگاه به مسئله توحید از منظر آیات و روایات پرداختند. چقدر در آثار ایشان تفسیر سوره توحید محل توجه قرار گرفته است. مسئله توحید صمدی قرآنی یعنی خدایی که کمال محض است و هیچ نقصانی نداشته باشد. ما دنبال خدایی هستیم که کمال محض باشد و هیچ نقطه نقصی نداشته باشد. فاقد کل مفقود یعنی همه کمالات در او جمع است. خود ایشان میفرماید حق صمد، بسیط الحقیقه کل الاشیا است. آیتالله جوادی آملی نیز در آثار مختلفشان نه طایفه از آیات و روایات که در مسیر فهم توحید عرفانی است ارائه فرمودند. استاد یزدانپناه هم در کتاب مبانی و اصول عرفان نظری وقتی به بحث توحید عرفانی از منظر آیات و روایت میپردازد، به شش گروه از آیات و روایات قابل طرح در این زمینه اشاره کردند.
وی در پایان گفت: بزرگانی که مخالف وحدت شخصیه وجود هستند حرفشان این است که وحدت شخصیه عرفانی عقلا باطل است؛ لذا روایاتی که صریح در وحدت شخصیه است را باید از ظاهرشان برگردانیم. مثلا وقتی در آیات قرآن تعبیر «ید الله» مطرح میشود میگوییم خدا عقلا دست ندارد لذا آیات را تاویل میکنیم. اینها همین اصل را گرفتند، گفتند وحدت شخصیه وجود هم عقلا باطل است. اینجا میخواهم به یک نکته دیگر اشاره کنم. اگر کسی میخواهد وحدت شخصیه عرفانی را با آیات و روایات مقایسه کند اول باید به درک درستی از وحدت شخصیه وجود برسد. بنده ارادتمند این بزرگواران هستم ولی وقتی تقریر وحدت شخصیه ایشان را میشنوم، میبینیم به ساحتی که عرفا میگویند بار نیافتند. کسی که میخواهد این معنا را از منظر آیات و روایات بررسی کند باید توحید عرفانی برایش جا بیفتد. اول باید فهم درستی صورت بگیرد تا ببینیم معنای آیات و روایت چیست. وقتی وحدت شخصیه وجود مطرح میشود عرفا دنبال تثبیت معیت هستند. باید معیت را دست معنا کنیم و معیت را جدی بگیریم اگر معیت، معیت وجودی است باید چه تصوری از آن داشته باشیم.
در بخش دیگر نشست حجتالاسلام حسینی به توضیح درباره دیدگاههای علامه حسنزاده پرداخت و گفت: من از یکی از شاگردان ایشان عرض کردم علامه حسنزاده را برای ما تعریف کنید. گفت آقا ما را موحد کرده است. گفتم «زدنی بیانا». گفت آقا ما را موحد کرده است. گفتم این جمله را فهمیدم حرف دیگری بگویید. گفت در مکتب ایشان حرف دیگری نبود. آن زمان من جوان بودم اکنون که نزدیک ربع قرن در خدمت ایشان بودم گواهی میدهم چیزی غیر از این نبود.
وی افزود: یک رسالهای از ایشان هست که چاپ نشده است و آن رساله اعتقادی ایشان است. یکی از آقایان گفت شما در رساله اعتقادنا چنین مطلبی گفتید ایشان گفت من رساله اعتقادنا ندارم رساله اعتقادی دارم که اعتقادات شخصی من است یعنی من اینطور فکر میکنم. ایشان یک رساله حکمیه هم دارد که چاپ نشده است. خوب است این آثار در فضای عمومی بیاید تا روشن شود دیدگاه توحیدی ایشان چه بود، دیدگاه ولاییاش چه بوده است که قطعا برای اهلش مفید است.
وی تصریح کرد: در رابطه با روایات مستند ایشان میگوید در روایات باب معارف نیاز به بررسی سندی نیست. همین دعای کمیل را نگاه کنید. چه کسی بلد است بگوید «الهی و ربی من لی غیرک». کسانی که این جملات را بلد هستند اهل دروغگویی نیستند کسانی که دروغگو هستند اینها را بلد نیستند. ایشان یک جمله دیگر هم فرموده بودند که من نه تنها به بررسی سندی روایات نیاز ندارم بلکه استناد به کدام امام را هم نیاز ندارم و اگر روایتی برای من بخوانند میگویم برای کدام امام است؛ یعنی به جایی رسیدم نه تنها به بررسی رجالی نیاز ندارم بلکه به اسم امام هم نیاز ندارم. این شأنیت علامه حسنزاده بود.
انتهای پیام