احسان به دیگران، نقطه طلوع انسانیت
کد خبر: 4019016
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۴
محمدجواد حاج‌ علی‌اکبری بیان کرد:

احسان به دیگران، نقطه طلوع انسانیت

حجت‌الاسلام حاج‌ علی‌اکبری در شرح دعای بیستم صحیفه سجادیه بیان کرد: وقتی تمایل خیررسانی و احساس محبت به دیگران قوی‌تر شود، انسان درصدد احسان به دیگران برمی‌آید و وارد منطقه عمل می‌شود و وقتی موفق به اقدام شود به همان اندازه طعم انسانیت را می‌چشد.

حجت الاسلام حاج علی اکبری

به گزارش ایکنا، جلسه درس‌هایی از صحیفه سجادیه با محوریت شرح دعای بیستم صحیفه با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علی‌اکبری، رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه، شامگاه دوشنبه 15 آذر در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد.

گزیده‌ای از مباحث این جلسه را می‌خوانید؛

«وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَیّ فِی رِزْقِک، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَک وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یدِی الْخَیرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِی الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْر»

معلوم شد کسی که به سوی منازل سعادت ابدی و بهجت جاودان حرکت می‌کند و قله‌های انسانیت را هدف‌گیری کرده است، باید پنج ویژگی برای خودش فراهم کند، منتهی در کنار هر یک از این پنج مطلب عالی و راهبردی در مسیر سعادت، پنج آفت هم او را تهدید می‌کند پس هر کدام از این کمالات را از خدای متعال می‌خواهد باید توجه داشته باشد که مبتلا به آفت و آسیب نشود، چون آن آفت و آسیب، آن فضیلت را از دسترس انسان خارج می‌کند، بلکه باعث سقوط بیشتر سالک می‌شود بنابراین همزمان این آسیب‌شناسی هم اهمیت دارد.

مورد اول از آن پنج مسئله، بهره‌مندی و ثروت بود که نقطه خطرناکش مسئله نظر است. یکی از دوستان معنای تازه‌ای برای نظر مطرح کرد، به نظرم می‌رسد قابل بررسی است. آن معنا این است که فتنه نظر عبارت از فتنه مهلت و استدراج است یعنی برای انسان یک وسعتی فراهم شود ولی دچار غفلت شود. مورد دوم این بود که انسان از خدا عزت بخواهد و عزت یکی از عناصر اصلی تامین‌کننده حیات طیبه است. اگر یکی از عناصر جدی‌اش وسعت رزق است، عامل دوم تامین‌کننده حیات طیبه عزت است. خطرش هم کبر است. مورد سوم مسئله عبادت عاشقانه است یعنی انسان نسبت به انواع و اقسام جلوه‌های بندگی حس خوبی داشته باشد و عاشقانه نماز بخواند و قرآن تلاوت کند. هر کدام از این بهره‌مندی‌ها برای انسان پیش‌برنده است. خطر آن هم عجب و خودشیفتگی است. عجب عبادت را فاسد می‌کند. مورد چهارم این است که حضرت می‌فرماید: «وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یدِی الْخَیرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ» یعنی به دست من برای مردم خیر جاری شود ولی خیری که به دیگران می‌رسانم با منت گذاشتن بر آنها نابود نشود.

انسانیت اسیر پوسته سختی به نام حیوانیت است

اولا انسان زمانی شهد انسانیت را می‌چشد که از دایره جاذبه‌های حیوانی و طبیعی خارج شود. وقتی انسان در حصر جاذبه‌های دنیایی و شهوانی است، این منطقه، منطقه حیوانیت است. تا اینجا باشد، شهد انسانیت را نچشیده است. از چه لحظه‌ای شیرینی انسانیت را می‌چشید؟ از وقتی که از این حبس بیرون بیاید و از این اسارت آزاد شود. انسان از چه زمانی وارد منطقه انسانیت می‌شود؟ وقتی از این منطقه خارج شده باشد و این پوسته یا هسته را بشکند. دیدید در ذات یک دانه، استعداد درخت شدن هست ولی به شرط اینکه دانه بشکند و آن استعداد آزاد و رها شود والا تا وقتی آنجا هست این استعداد همراه آن هسته می‌پوسد. انسانیت هم اسیر یک پوسته سختی به نام حیوانیت و غرایز است. تا زمانی که این پوسته نشکند انسان رها نمی‌شود و رویش نیست و تا رویش نباشد فلاح و کمال نیست. از وقتی چشمت به رویت دیگران باز شد و حس محبت به دیگران در وجودت شعله گرفت و تمایل به احسان به دیگران در تو به وجود آمد، نقطه آغاز است و باید قدر آن دانسته شود.

هرچه این احساس و تمایل قوی‌تر و جدی‌تر شود و هرچه این تمایل خیررسانی به دیگران و احساس محبت به دیگران قوی‌تر شود، انسان درصدد احسان به دیگران برمی‌آید. آن وقت شما برای اینکه به دیگران خیر برسانید اقدام می‌کنید و وارد منطقه عمل می‌شوید و وقتی موفق به اقدام می‌شوید به همان اندازه طعم انسانیت را می‌چشید و از آنجاست که انسانیت انسان طلوع می‌کند. خدای متعال فطرت انسان را این‌گونه خلق کرد. فطرت انسان یک حقیقتی از عالم الهی است. این‌گونه فطرت انسان شروع به رشد می‌کند. پس تا این هسته نشکند این دانه که استعداد انسانیت است، آزاد نمی‌شود و تا آزاد نشود شکفته نمی‌شود و تا شکفته نشود نمی‌بالد و تا نبالد به فلاح نمی‌رسد. پس همه اینها مبتنی بر شکستن هسته است. چقدر این مطلب عالی و دقیق است.

امام سجاد(ع) در این جمله از خدا چه می‌خواهد؟ خطاب به پروردگار متعال می‌فرماید: «وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یدِی الْخَیرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ». در این جمله چند نکته وجود دارد. یکی استفاده از تعبیر «اجر» یعنی «جاری کن» است. نکته دوم «للناس» است. نکته سوم «عَلَی یدِی الْخَیرَ» است. «اجر» یعنی من توجه دارم هرچه هست از سوی تو است. قرآن می‌فرماید: «ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ». قطمیر پوسته هسته خرما است. آیه می‌فرماید اگر سراغ غیر خدا بروید مالک پوسته هسته خرما هم نیستند. بنابراین ما در این دعا سراغ کسی رفتیم که همه خیر به دست اوست و می‌خواهیم نماینده او بشویم. البته نمی‌خواهیم این نمایندگی مقطعی باشد بلکه می‌خواهیم دائمی باشد و دائم از آن خیر بجوشد و سرازیر شود.

نکته دوم «للناس» است. اینجا نگفته است «للمومنین» یا «للارحام» بلکه فرموده است «للناس». وسیع‌ترین کلمه که در قرآن استفاده شده است کلمه ناس است یعنی تمام مردم را پوشش می‌دهد؛ فارغ از اینکه از چه نژادی باشند و اهل چه نحله‌ای باشند. همه مردم عیال الله هستند و سر سفره حضرت حق هستند، چه ایمان داشته باشند و چه ایمان نداشته باشند. پس نکته دوم تعمیم و عمومیت است.

نکته سوم در «علی یدی» است. یک وقت می‌گوییم خدایا خیرت را به مردم برسان، یک وقت می‌گوییم «به دست من خیر برسان». این اشاره به همان وساطت و خلافت و نمایندگی است. کلمه «الخیر» هم شامل انواع و اقسام خوبی‌ها و نیکی‌ها و احسان‌ها می‌شود.

انتهای پیام
captcha