میرزا تقی فراهانی در ۱۹ دی سال ۱۱۸۵ خورشیدی در روستای هزاوه در منطقه فراهان قدیم و اراک فعلی متولد شد. پدرش کربلایی قربان بود و به دلیل نزدیکی قریه مهرآباد اراک که اصل خاندان قائممقام از آنجا بود با هزاوه موطن و مسکن پدر او، این مرد جزو خدمتکاران میرزاعیسی قائممقام اول معروف به میرزا بزرگ درآمد و بعدها در پیش قائممقام ثانی ناظر آشپزخانه و در پیری قاپوچی او شد. مادر میرزاتقی خان نیز فاطمه بود.
همبازی میرزاتقی خان فرزندان قائممقام اول بودند. نقل است در کودکی ناهار فرزندان قائممقام را این کودک میآورد و تا زمان زمان برگرداندن ظرف غذا در حجره میایستاد و هرآنچه معلم میگفت فرا میگرفت. روزی قائم مقام برای گزینش فرزندانش وارد شد و هر چه از آنها پرسید جواب درست ندادند و میرزا تقی پاسخ میداد. او وقتی هوش و درایت و علاقه وافر این پسر را دید در تعلیم و تربیت وی کوشش کرد و پس از تعلیم و تربیت در سن جوانی به عنوان منشی قائممقام مشغول به کارشد. هنگامی که میرزا ابوالقاسم قائممقام به صدارت محمدشاه رسید، میرزا تقیخان را به برادرزاده خود میرزا اسحاق سپرد. پس از کش و قوسهای بسیار و شهادت اعیان کاشان او را با احترام در جوار قبه حاجی سید محمدتقی دفن کردند، اما چندی بعد عزتالملوک همسر وفادارش حکم انتقال او را به کربلا از شاه دریافت و او را به همان منطقه جهت تدفین منتقل کرد.
آشنایی با ابعاد سیاسی امیرکبیر با جستوجویی ساده در مرورگرها به دست میآید و این روزها که به 170اُمین سالروز شهادت این فرد ماندگار تاریخ ایران و جهان نزدیک میشویم سخنان بیشتری را از گوشه و کنار میشنویم یا میخوانیم. پیشینه شهادت مبلغان دینی به بانوانی همچون سمیه و میثم تمار و به سالهای صدر اسلام بازمیگردد و شاید بتوان پیشینه شهادت سیاسیون و دولتمردان را به امیرکبیر منتسب دانست. این شهید در مبارزه با انگلیس و انحرافات دینی که از سوی آنان در حال انتشار بود سابقه درخشانی دارد و مجاهدت او را نمیتوان از یاد برد.
اصلاحات صورت گرفته از سوی امیرکبیر قابل بازگو کردن است و روحیه جوانمردی و ایثار دیروز و امروز جوانان به همان سالهای دور میرسد. امیرکبیر تمام قد برابر زیادهخواهیها ایستاد و اجازه نداد حق مردم مظلوم ایران ضایع شود. او با تأسیس دارالفنون به ایرانی و ایرانیان بها بخشید و بخشی از اعتبار ایران و عظمتش را پس از علمای اعظام و وجود رهبرانی فداکار و مقتدر همچون امام راحل و رهبری به سیاسیونی همچون امیرکبیر و ... مدیون هستیم، چراکه او مدافع سرمایهداری ملی بود و به هیچ سازشی تن نداد.
در آستانه قرن نوزدهم به نظر میرسد با صدارت امیرکبیر از افول اندیشههای مذهبی همان زمان که تفکر جدایی دین از سیاست توسط انگلیس رواج داشت ممانعت به عمل آمد و با ترویج مبانی معرفتی گامی محکم در برابر اندیشههای نوظهور همچون بهاییت و ... برداشته شد. قریب به 170 سال قبل امیرکبیر سیاست و مبانی دین را بهم آمیخته و با تمام قوا در برابر اندیشههای نوگرایانه ایستاد، آن روز میرزاتقی خان ایرانی با حکمرانی دین مبین اسلام طلب میکرد و این آرزو به از گذشت نزدیک به 130 سال محقق شد. شاید دشمنی جوامع غربی و امریکایی با ایران و نظام جمهوری اسلامی به زمان صدارت امیرکبیر بازمیگردد همان روزهایی که این فرد تأثیرگذار در جامعه یک تنه در برابر ظلم و نگاه بردهانگاری اروپاییها ایستد. در واقع فعل خواستن توانستن است از همان دوران صرف شد و با پیروزی انقلاب به ثمر نشست. به نظر میرسد دشمنی جوامع استکباری با ایران ریشه در دفاع امیرکبیر از تشیع ناب محمدی دارد. ریشه دشمنی جوامع استکباری با ایران در دفاع امیرکبیر از تشیع دارد.
وجود عوامل نفوذی در هر دولتی غیرقابل پیشبینی و غیرقابل انکار است و بارها مقام معظم رهبری نیز به این امر مهم هشدارهایی فرمودند، امیرکبیر در زمان صدارت خود از افراد نفوذی که بنیه دولت دینی را برهممیزد پرهیز میکرد و سعی داشت از نیروها خدوم و دلسوز استفاده کند. او همواره با خرافهپرستی، قمهزنی که از تحرکات و توطئههای سفارت انگلیس برای گسترش این تفکر بود مبارزه میکرد و سعی داشت مردم نسبت به اعمال و رفتارشان در مقابل انگلیس، روس و ... هوشیار عمل کنند و در واقع بصیرت داشته باشند. بصیرتافزایی در مقابله با دشمن از تفکرات ناب این شخصیت کمنظیر تاریخ شیعه است که امروز در قالبهای گستردهتر مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
امیرکبیر را همچون سردار شهید سلیمانی میتوان مصداق آیه «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» دانست. هم اویی که در برابر مردم خاضع و فروتن بود در مقابل دشمنان و ظالمان بسیار دلیرمردانه ظاهر میشد و هیچگاه به اجانب باج نداد. شاید بتوان امیرکبیر را قهرمان مانای تاریخ شیعه و مردی که اصلاحات را به مبانی دینی پیوند زد و خطی جدید در تشیع اسلام نای محمدی باز کرد و او شخصیتی تکرار ناشدنی و تمام ناشدنی است نامید.
از خدمات و اقدامات امیرکبیر که فاصله بگیریم باید ببینیم امروز چه مقدار خود را با ابعاد و خطمشی فکری او پیوند زدهایم؟ امروز نیاز به احیای خطمشی فکری امیرکبیر داریم تا دولتمردان از همه جهات خود را برای مقابله با دشمن قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی آماده کرده و بدانند به قول فرمایش امام راحل «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». نیک میدانیم نمونههایی نظیر میرزاتقی خان فراهانی باید الگویی ثابت و ماندگار برای تعریف نقشه راه باشند. از این رو برای اشاعه فرهنگ ناب دین اسلام باید زندگی بزرگانی همچون امیرکبیر، بیبی مریم، ستارخان و باقرخان و ... در قالب داستانهای متعدد در اختیار قشر نوجوان و جوان قرار گیرد. کاش برسد روزی که شاهد برطرف شدن نگاه جناحی به دولتها و اتحاد و همدلی که هدف اصلی و شاید یکی از آرزوهای صدراعظم ایران بین جوامع اسلامی است باشیم.
یادداشت، از مریم روشن سردبیر ایکنا مرکزی
انتهای پیام