گاهى ما امر به معروف و نهى از منكر مىكنيم ولى نه تنها به اين اصل ارزش نمىدهيم بلكه ارزشش را پايين مىآوريم. الآن در ذهن عامه مردم، به چه مىگويند امر به معروف و نهى از منكر؟ يك مسائل جزئى، نمىگويم مسائل نادرست (بعضى از آنها نادرست هم هست) ولى اينها وقتى در كلّش واقع شود زيباست.
مثلًا اگر امر به معروف و نهى از منكرِ كسى فقط اين باشد كه آقا! اين انگشتر طلا را از دستت بيرون بياور، اين در جاى خودش درست است، حرف درستى است اما نه اينكه انسان هيچ منكرى را نبيند جز همين يكى، جز مسئله ريش، جز مسائل مربوط به مثلًا كت و شلوار. حال وقتى كه نهى از منكر ما در اين حد بخواهد تنزل كند، ما اين اصل را پايين آوردهايم، حقير و كوچك كردهايم.
آن آمر به معروف و ناهى از منكرهايى كه در كشور سعودى هستند، آبروى امر به معروف و نهى از منكر را بردهاند؛ فقط يك شلّاق به دست گرفته كه كسى مثلًا [كعبه يا ضريح پيغمبر را] نبوسد. اين ديگر شد نهى از منكر!
ولى حسين(ع) را ببينيد! امر به معروف و نهى از منكر، كار او بود از بيخ و بن. به تمام معروفهاى اسلام نظر داشت و فهرست مىداد و نيز به تمام منكرهاى جهان اسلام. مىگفت: اولين و بزرگترين منكر جهان اسلام خود يزيد است. (ادامه دارد)
انتهای پیام