امام حسین(ع) با ظلم حاکمان اموی مخالفت کرد و به همین دلیل ماهیت واقعه عاشورا اسلامخواهی، اصلاح امور جامعه و ظلمستیزی را دربرمیگیرد.
این واقعه در طول تاریخ اسلام همواره مورد توجه و الهامبخش بسیاری از انقلابیون و ظلمستیزان بوده است و هرساله با فرارسیدن ایام محرم، شیعیان و محبان سیدالشهدا(ع) با برپایی مراسم عزاداری یاد و خاطره آن حضرت و یارانش را زنده نگه میدارند.
برای بررسی بیشتر دلایل و اهمیت واقعه عاشورا و درسهای آن برای جهان امروز، خبرنگار ایکنا با حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا ملانوری، رئیس دانشکده علوم و معارف قرآنی دانشگاه ادیان و مذاهب، گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ به نظر شما چه عواملی منجر به واقعه عاشورا و شهادت حضرت امام حسین(ع) با فاصله اندکی بعد از پیامبر(ص) شد؟
این مسئله نیز همانند هر اتفاق تاریخی دیگر عامل واحدی ندارد، بلکه مجموعهای از دلایل در این واقعه نقش داشتهاند که میتوان آنها را گونهشناسی و به دستههای مختلفی تقسیم کرد؛ مثلاً عوامل عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، روانی یا اخلاقی که در پیدایش این واقعه نقش داشتهاند میتوان جداگانه بررسی کرد. بزرگان و شخصیتهای علمی از مناظر گوناگونی این مسئله را تحلیل کردهاند، اما اگر بخواهم به چند عامل اشاره کنم، قطعاً یکی از آنها دنیاخواهی و قدرتطلبی برخی افراد همانند عمر سعد است که برای دستیابی به حکومت ری در مقابل امام ایستادند. همچنین میتوان انتقامجویی را بیان کرد. گروهی که قبلاً در جنگهایی همانند بدر، احد، حنین و... شکست خورده و افرادی از ایل و طایفه آنها کشته شده بودند، کینه اهل بیت(ع) را به دل داشتند. لذا به دنبال انتقامجویی بودند تا به این هدف در مقابله با اهل بیت(ع) دست یابند.
جهل؛ ریشه بسیاری از مشکلات و گرفتاریها
به نظرم شاید زیباترین تحلیل در این زمینه، تحلیل امام صادق(ع) باشد. ایشان در زیارت اربعین میفرمایند: «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ؛ و جانش را در راه تو بذل كرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند.» از این عبارت به خوبی مشخص میشود که جامعه آن روز در گرداب جهالت و ضلالت غرق بود.
طبق آیات قرآن کریم، جهل ریشه بسیاری از مشکلات و گرفتاریهای بشر است. البته منظورم جهالت اولی نیست، چراکه در قرآن به جاهلیتی اشاره شده که جاهلیت قدیم است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ و در خانههایتان بنشینید و آرام گیرید (و بیحاجت و ضرورت از منزل بیرون نروید) و مانند دوره جاهلیت پیشین با آرایش و خود آرایی بیرون نیایید، و نماز به پا دارید و زکات (مال به فقیران) بدهید و از امر خدا و رسول اطاعت کنید. خدا چنین میخواهد که هر رجس و آلایشی را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند»(احزاب، 33). منظور این است که قبل از اسلام، جاهلیتی به نام جاهلیت اولی در بین مردم بود و جاهلیتهای دیگر پس از آن آمده است.
دلایلی همانند بتپرستی، زنده به گور کردن دختران، جنگهای قبیلهای طولانی که قبل از اسلام وجود داشت از جمله جاهلیتهای اولی بودند که با بعثت پیامبر(ص) برطرف شدند. برای مثال بتپرستی تبدیل به خداپرستی شد و اختلافات قبایل تبدیل به دوستی و نیز زنده به گور کردن دختران ریشهکن شد، اما بعد از رحلت پیامبر(ص)، جامعه دچار جاهلیت جدیدی میشود و فرمایش امام صادق(ع) به این نوع از جاهلیت اشاره میکند.
در این شرایط دیگر خبری از بتپرستی نیست، اما جاهلیت مدرن رواج مییابد که همانند بتپرستی نیست، اما در آن طاغوتپرستی وجود دارد. در این نوع از جاهلیت معاویه میگوید که باید نماز جمعه را روز دیگری بخوانید و خیلی از مردم هم آن را میپذیرند. در این شرایط پیروی کورکورانه از یک حاکم ظالم جای بتپرستی قبلی را میگیرد و نتیجه آن هم شهادت امام معصوم است که حتی شکرگزاری برخی انسانها را در پی دارد.
کوتاهی و سستی خواص و نخبگان
لذا مهمترین عواملی که میتوان در کنار تحلیلهای دیگر برای جنگ و شهادت امام حسین(ع) نام برد، جهالت و ضلالت است که مردم را تحت تأثیر تبلیغات دروغین قرار میدهد. دلیل دیگر کوتاهی و سستی خواص و نخبگان جامعه آن زمان در عمل به تکلیف و انجام وظیفه بود. کسانی که حقانیت امام حسین(ع) را باور داشتند، باید در عرصه سیاسی با آن بزرگوار همراه میشدند و با دشمنان میجنگیدند، اما تاریخ گواه آن است که بسیاری از خواص و نخبگان از امام حسین(ع) حمایت نکردند و بیتفاوت ماندند یا در برابر آن حضرت ایستادند.
آنان که امام حسین(ع) را به خوبی میشناختند ولی بر اساس شناخت خود عمل نکردند، کم نبودند. بسیاری از کسانی که در مدینه یا مکه آن حضرت را نصیحت میکردند که به سوی کوفه نرود و نیز بسیاری از کسانی که نماینده امام حسین(ع)، یعنی مسلم بن عقیل را در کوفه تنها گذاشتند از همین افراد بودند.
ایکنا ـ با توجه به نکاتی که گفتید آیا عاشورا پیام ثابتی دارد یا پیام آن در هر دوره و برای انسانهای هر عصر و زمانی متفاوت است؟
بستگی به این دارد که چه تحلیل و برداشتی از این واقعه تاریخی داشته باشیم. پیامهای واقعه عاشورا ریشه در فطرت انسان و عقل سلیم دارد. لذا با چنین اعتقادی، نتیجه میگیریم که مخاطب پیامها و عبرتهای عاشورایی تمام مسلمانان و مردم جهان هستند و مخصوص زمان، مکان و افراد خاصی نیست، چراکه این پیامها در فطرت انسان ریشه دارد.
شاید به همین دلیل بسیاری از متفکران و سیاستمداران غیرمسلمان درباره امام حسین(ع)، آرمانهای ایشان و پیامها و پیامدهای عاشورا کتاب و مقاله نوشته و برداشت و تحلیل خودشان را ارائه داده و از امام حسین(ع) تجلیل کردهاند. همچنین، هر ساله افرادی از اقوام و ملیتهای مختلف از سراسر دنیا در مراسم محرم حضور مییابند و این مسئله نه تنها کمرنگ نشده است، بلکه دائماً بیشتر میشود، چراکه نهضت عاشورا ریشه در فطرت و عقل سلیم دارد.
پیامهایی برای همه دورهها
اگر یک برداشت سطحی از واقعه عاشورا داشته باشیم و دلایل و انگیزه اصلی قیام امام حسین(ع) را نزاع و درگیری دو طایفه یعنی امویان و علویان بدانیم، این واقعه فقط مخصوص همان دوره است و در همان زمان هم خاتمه مییابد، اما وقتیکه پیامها و عبرتهای این نهضت را واکاوی کنیم، به این نتیجه میرسیم که این پیامها برای همه دورهها کاربرد دارند، زیرا پیامهای این رخداد شامل عدالتخواهی، مبارزه با ظلم و ظالم، تسلیمناپذیری و استقامت، شجاعت و شهامت در مواجهه با دشمن، دشمنشناسی و مسئولیتپذیری در قبال سرنوشت جامعه و جهان اسلام، عزتطلبی و پرهیز از ذلت است.
لذا وقتی پیامهای این رویداد تاریخی را بررسی میکنیم، به این نتیجه میرسیم که ریشه در فطرت انسان دارد و میتوان گفت که واقعه کربلا و پیامهای آن مختص زمان و مکان و افراد خاصی نیست، بلکه همه انسانها را مورد خطاب قرار میدهد.
ایکنا ـ به نظر شما مناسک و مراسم عزاداری در ایام محرم چه تأثیراتی بر افراد و رشد اخلاقی جامعه دارد؟
مراسم دینی، برخلاف سایر کارهای اجتماعی که در آن مردم به صورت جداگانه به اهداف اجتماعی یا فردیشان مشغول هستند، با برقراری نوعی روابط عاطفی باعث انسجام و یکپارچگی بین شرکتکنندگان میشود، مخصوصاً در ایام محرم، چون گروهها و افراد در کنار یکدیگر دست به فعالیتهای واحدی میزنند و خود را از دیگران جدا نمیدانند و وحدت و یکدلی بیشتری بین شرکتکنندگان ایجاد میشود.
در حقیقت این همبستگی از طریق احساسات مشترک و تبعیت از این مراسم صورت میگیرد و شرکتکنندگان را به هم متصل میکند. از سوی دیگر از آنجا که سنن و آداب دینی در مراسم مذهبی با عزاداریهای جمعی و شورآفرینیهای خاصی همراه است، شرکتکنندگان با این عمل مذهبی نوعی احساس تطهیر و نزدیکی به خدا میکنند. در نتیجه سبب نشاط آنها میشود. پس حضور در این مراسم با توجه به ویژگیهای خاص آن موجب تقویت، تحرک، آرامش و تجدید حیات فردی میشود.
علاوه بر این، حادثه عاشورا به لحاظ برخورداری از ارزشهای دینی چون ظلمستیزی، عدالت خواهی، آزادگی، یاری دادن به مظلوم، مودت، ایثار و دیانت، ضمن برقراری تعامل و تجمیع افراد و گروهها، سبب پیوند نسلها و نیز انتقال فرهنگ عاشورا از نسلی به نسل دیگر شده است. همچنین این مراسم افراد را برای الگوپذیری و تبعیت از زندگی امام حسین(ع) به عنوان یک مدل متعالی آماده میکند. البته میزان تأثیرپذیری در این افراد متفاوت است و به میزانی که افراد حضور همهجانبه و آگاهانهای در مراسم دینی داشته باشند از این کارکردها بهرهمند میشوند.
انتهای پیام