نوجوانان از سرمایههای هر نظام و حکومتی به شمار میآیند و قطعاً کشور ما نیز از این امر مستثنی نیست و با توجه به اینکه ایران کشوری اسلامی است علاوه بر ابعاد آموزشی در حوزههای مختلف به ابعاد تربیتی، دینی و اخلاقی نیز توجه ویژه میشود. متأسفانه دشمن قصد دارد با ورود به حوزههای گوناگون ازجمله دینگریز کردن آنان به تمام اهداف خود ازجمله دور نگه داشتن از تحصیل و آموزش برسد. دین در لغت به معنای جزا و پاداش و در اصطلاح به معنای مجموعهای از عقاید، اخلاق، قوانین و مقررات اجرایی است که خداوند سبحان آن را برای هدایت بشر فرستاده تا انسان در پرتو تعالیم آن، هوی و هوس خودرا کنترل و آزادی خود را تأمین کنند؛ از این رو با توجه به اهمیتی که موضوع دین در زندگی نسل نوجوان دارد میتوان به علل بیتفاوتی آنان نسبت به دین پرداخت.
تقلید کورکورانه از جمله عللی است که میتواند به تربیت درست و اسلامی ضربه وارد کند. والدین باید در تربیت فرزندان خود کوشا باشند و از اندیشههای کهنه که برای تربیت آنان از سوی والدینشان استفاده شده است پرهیز کنند. همیشه وجود الگوها و سرمشقهای بزرگ در زندگی انسانها و وسیله مؤثری برای تربیت نوجوانان بوده است و انسان طبعاً الگوگر است که در تمام ابعاد زندگی میخواهد، شخصی را الگوی خود سازد و به دنبال او حرکت کند، ولی اگر فرهنگ صحیحی در جامعه نباشد الگوهای کاذب، جایگزین الگوهای صحیح شده و در این رهگذر، ضربات سنگینی بر انسانیت وارد میگردد(امینی، 1372،ص30).
متأسفانه نگاه نسل نوجوان ما به خارج از مرزهای فرهنگی ایران معطوف شده است و همه مکلف هستیم این مسیر را به سمت درست هدایت کنیم. مسئولان فرهنگی، قرآنی و معلمان آموزش و پرورش در هدایت نوجوانان به مسیر صحیح و ترسیم افق روشن از زندگی توأم با دین و قرآن سهیم هستند و نباید از مسئولیتها شانه خالی کنند. ما در برابر نسل اثرگذار آینده مسئولیم و نباید اجازه دهیم دشمن برای نسلهای ما برنامهریزی کند تا بتواند روی آنان اثر بگذارد.
در اهمیت این مسئله آمده است: زمانی که قابیل برادرش هابیل را کشت درمانده شده بود که جسد را چگونه پنهان کند و در آن حال کلاغی را دید که چیزی را در زیر خاک پنهان میکرد و قابیل به تقلید از آن کلاغ جسد را در زیر خاک پنهان کرد. تقلید کورکورانه از نیاکان، منطق سستی است که مشرکان در برابر پیامبران اقامه میکردند. قرآن در خصوص این نوع تقلید در آیه 150 سوره مبارکه «بقره» میفرماید: «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَ وَ لَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لاَ يَهْتَدُونَ، و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد میگويند: نه، بلكه از چيزى كه پدران خود را بر آن يافتهايم، پيروى مىكنيم». این آیه، یکی از مصادیق راه شیطان که تقلید کورکورانه است، بیان میکند پیروی و اطاعت عقلانی مانعی ندارد. مورد انتقاد قرآن، تقلید از کسانی است که نه خود دارای تعقل بودهاند و نه هدایت انبیا را پذیرفتهاند.
نیک میدانیم استفاده بدون تعقل و تدبر از اندیشههای نو و پرهیز از اندیشههای کهنه مانع رشد و تکامل انسان میشود؛ چراکه برای پذیرفتن یا رد موضوعی باید تحقیق کرد و از طریق مطالعه به هدف اصلی رسید. باورهای پیشینیان که با معیارهای عقلانی سنخیتی ندارند نباید پذیرفته شوند؛ چنانچه به مردم جاهلیت گفته شد باید از خداوند پیروی کنید، اما آنان اصرار به حرکت در مسیر نیاکان خود داشتند؛ بنابراین انسانها باید افرادی را برای الگو انتخاب کنند که او را به سوی کمال سوق دهد.
متأسفانه شاهدیم دنیای غرب به وسیله الگوسازی از طریق رسانههای جمعی و دیگر ابزارها درصدد زائل کردن عفت و حیای نسل نوجوان و جوان ما است. این درحالی است که با الگو قرار دادن شخصیتهایی چون حضرت ابراهیم(ع) و دیگر نوجوانان و جوانان صدر اسلام که نمونه آن را کم نداریم نسل نوجوان و جوان را به سوی اندیشههای سالم و ترویج شخصیتهای برجسته دعوت کرد.
داشتن آرزو و رؤیا جزء جداناشدنی انسان هستند و همه ما برای زندگی خود آرزوهایی داریم و این ویژگی فقط برای انسان تعریف شده است و سایر موجودات این شاخصه را ندارند. داشتن آرزو نیز باید هدفمند باشد و برای تحقق آن گام به گام پیش رفت، اما باید دقت کرد چه آرزویی؟ گاه داشتن آرزوهای محال و دستنیافتنی روح انسان را خسته کرده و برای تحقق آن ممکن است مسیر زندگی به ورطه نابودی و تباهی کشانده شود؛ چراکه زندگی همه ما دارای دو بعد رؤیا و واقعی است و ذهن نیز تداعیکننده رؤیاهاست و بنا بر این اصل سعی میکنیم به آنچه در ذهن داریم دست یابیم.
آرزوها و رؤیا مانند هر مفهوم دیگری از جنبه های مختلف بر خوردارند و باید بتوان بین آرزو و دنیای واقعی تعادل ایجاد کرد. داشتن آرزو در زندگی پرواز ذهن به سمت آرمانهای ایدهآل و مطلوب در زمینههای مختلف از جمله مالی و ... است، هرچه در مسیر رسیدن به آرزوها واقعیتر پیش رویم نتایج بهتری نیز به دست خواهد آمد. درست است که داشتن آرزوهای بزرگ برای نوجوان ایجاد انگیزه و تحرک کرده و مسیر موفقیت را برای مشخص میکند، اما این مرحله اولیم قدم است و برای رسیدن به آرمان اصلی باید تلاش شبانهروزی کرد؛ چراکه ماندن در پله اول برای مدت زمان طولانی بدون تلاش برای رسیدن اثرات مخربی را به دنبال خواهد داشت؛ از این رو با توجه به اینکه دوران نوجوانی یکی از دورانهای حساس زندگی است و افراد د ذهن خود آرزوهای متعدد را میپرورانند باید کمکشان کرد تا این اهداف هدفمند پیش رود تا در سالهای پیشرو با آسیب مواجه نشوند.
همانطور که همه میدانیم پس از اتمام دوران کودکی فرد قدم در دوران نوجوانی با بحرانهای خاص خود میگذارد و وظیفه همه مربیان، معلمان، والدین و مسئولان فرهنگی این است که بستر ورود به این مرحله را برای او و خانوادهاش فراهم کنند. گاه والدین با زوایای این دوران آشنایی کافی ندارند و با برخوردهای نادرست به نوجوان صدمههای جبرانناپذیری میزنند. در واقع با ورود فرد به دوران نوجوانی سبک جدیدی از زندگی برای او مشخص میشود باید بتواند از این سبک استفاده کرده و مسیری روشن برای خود و آیندهای ترسیم کند.
متأسفانه تک فرزند بودن بسیاری از دانشآموزان و وجود مشغله کاری والدین باعث شده است تا نوجوانان گرایش بسیار به فضای مجازی داشته باشند و این فضا علاوه بر محاسنی که دارد دارای معایب و مضراتی نیز هست که باید مورد توجه قرار گیرد. در این هنگام والدین باید وقت بیشتری با نوجوان خود بگذرانند تا نیازهای احساسی او از طریق والدین تأمین شود. در این سن والدین باید به تربیت دینی نیز توجه بیشتری داشته باشن و با استفاده از مشاوران دینی و تربیتی سعی کنند فرزندان خود را در مسیر دین و قرآن حفظ کنند. وظیفه مسئولان به ویژه آموزش و پرورش نیز این است که با معرفی الگوهای نوجوان سایر همکلاسیها و هم مدرسهایها را به سمت قرآن هدایت کنند.
صدا و سیما و رسانههای گروهی از دیگر عواملی است که جذب نوجوان به مباحث دینی یا دینگریز کردن نوجوانان نقش مهمی دارد و متأسفانه کمتر به این مسئله توجه میشود. نقش نوجوان در بطن خانواده از جمله مواردی است که رسانههای ما به آن نمیپردازند و نوجوان در فیلم و سریالها نقشی برای خود پیدا نمیکند؛ از این رو فرد جذب گروهی میشود که به او اهمیت داده و او را مورد تعریف و تمجید قرار میدهند. خانواده و مسئولان باید بسیر هوشمندانه رفتار کنند تا افراد از این دوران با کمترین آسیب عبور کنند. تربیت دینی نوجوانان که نسل فردای نظام را تشکیل میدهند از اهمیت بسیاری برخوردار است و نباید از کنار این مهم به سادگی عبور کنیم.
نوجوانان ما الگوهایی همچون حسین فهمیده و بهنام محمدی دارند که اگر این الگوها درست از طریق رسانه به ویژه صدا و سیما معرفی شوند قطعاً از این بحران سنی به سلامت عبور خواهند کرد. مادران شهدا از جمله افرادی هستند که میتوانند روی نوجوانان ما اثرگذار باشند. تشریح زندگی شهدای دانشآموز و دانشجو از زبان مادران اثر خوبی بر روح و روان نسل نوجوان امروز دارد و تا فرصت باقی است باید از این عناصر گرانبها نهایت استفاده را برد. نوجوانان امروز از نسل فهمیده هستند و باید برای تربیت دینی آنان بیش از پیش تلاش کرد.
یادداشت زهرا حاجکاظمی، پژوهشگر قرآن و حدیث
انتهای پیام