امروزه تقریباً تمام ابعاد زندگی انسانها تحت تأثیر شدید رسانهها قرار دارد، بنابراین تربیت که از اصول اساسی و ضروری برای تعالی و پیشرفت همهجانبه جوامع است، باید در رابطه با رسانهها نیز به ویژه از سوی والدین مورد توجه قرار گیرد.
ایکنا بنابر رسالت آموزشی خود نسبت به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در رابطه با «قلدری مجازی» اقدام کرده است تا والدین را با یکی دیگر از جنبههای تربیت رسانهای آشنا کند. در این درس گفتارها سیدسعید حسینی، کارشناس سواد رسانهای به بیان نکاتی مهم در موضوع قلدری مجازی در فرزندان میپردازد.
سیدسعید حسینی در قسمت نخست از این مجموعه به موضوع «شهروندان و مهاجران شهر سایبری» پرداخته است که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید و میخوانید.
ما در استفاده فرزندان از اینترنت، دو دغدغه مشترک بین والدین و مربیان داریم. دغدغه اول استفاده فرزندان از اینترنت است. اینکه ما نگرانیم فرزندمان چقدر از اینترنت استفاده میکند. آیا این میزان استفاده میزان درستی هست یا نه؟ اینکه این قدر از زمان خود را در استفاده از رسانهها تقسیم میکند و اینکه این تقسیمبندی درست است یا نه، مورد نگرانی و اختلاف والدین و فرزندان است. محتوایی که استفاده میکند هم دغدغه بعدی است. اینکه فرزند ما محتوای مورد استفاده مناسب سنش هست یا نه؟ آیا میتواند از این محتوا استفاده درستی کند؟ آیا این محتوا برای او خطرناک نیست؟ اما امروز میخواهیم دغدغه جدیدی را به دغدغههای دیگر اضافه کنیم؛ آیا فرزند من در استفاده از اینترنت با ارتباطات امنی رو به رو هست یا نه؟ اگر فرزند من زمان استفاده از رسانهاش مناسب بشود و از محتوای خوبی استفاده کند، آیا ممکن است باز هم با مشکلی مواجه شود؟
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند؛ فرزند زمان خویشتن باش. پدر محترم، مادر محترم، مربی عزیز، فرزند زمان خویشتن باش در تربیت یعنی چه؟ یعنی باید فرزندمان برای کی تربیت کنیم؟ برای گذشتهای که خودمان نوجوان بودیم و هم سن و سالش بودیم؟ برای حالایی که اکنون زندگی میکنم و فرزندم باید مثل حالای من زندگی کند؟ یا نه فرزندم را باید برای زمانی تربیت کنم که قرار است روی پای خودش بایستد. برای زمانی که نمیدانیم چه فضایی دارد. برای زمانی که شاید برای ما پیشبینیاش خیلی راحت نباشد.
قبل از کرونا خیلی ساده میتوانستیم استفاده رسانه بچههایمان را محدود کنیم. اما کرونا باعث شد که این محدودیتها حدی با مشکل مواجه شود، چون بعد جدیدی از آموزش در فضای سایبر وارد شد. فرزند من اکنون وابسته به فضای سایبر شده است. به واسطه اینکه استفاده بیشتری کرده است. به واسطه اینکه بخشی از فعالیتهای آموزشیاش در این فضا قرار گرفته است.
من باید پیشبینی کنم که فرزندم در ۱۰ سال آینده، ۱۵ سال یا شاید هم ۲۰ سال آینده با چه مدل از زندگی مواجه میشود. چگونه باید زندگی کند و من به شما این قول را میدهم تفاوت عمدهای که خواهد داشت، حضور بیشتر در فضای سایبر است؛ یعنی بعد دوم از زندگیاش. پس من به عنوان یک ولی، باید با این موضوع آگاه باشم و برنامه داشته باشم.
یکی از دانشمندان علوم ارتباطات جمله خیلی قشنگی میگوید؛ فرزندان ما شهروندان شهرهای سایبری هستند. یعنی در این شهر زندگی میکنند. مثال خودمان را بزنیم؛ یعنی ما در یک شهر زندگی میکنیم، یعنی در آن شهر ارتباط دارم، نیازهایم را برطرف میکنم و خیلی از کارهایی که برای شهروند لازم است را دارم. فرزند من هم در فضای سایبر همینطور است. او هم در فضای سایبر ارتباطات و نیازهای خود را تأمین میکند.
باید تعریف کنیم و متوجه شویم این جایگاه به عنوان فرزند سایبری و شهروند شهرهای سایبری چیست. پدر و مادرها کجا هستند. پدر و مادرها دیگر شهروند نیستند و متأسفانه پدر و مادر و مربی به واسطه فاصله سنی که دارند الان مهاجر هستند.
فرق مهاجر با شهروند چیست؟ شهروند همه جای شهر را بلد است، خوبی و بدیهایش را میشناسد و میتواند خیلی خوب از آن شهر استفاده کند، اما متأسفانه مهاجر اینگونه نیست. مهاجر ممکن است نگاهش خیلی متفاوت از شهروند باشد. مهاجر، اطلاعاتش اندازه شهروند نیست و اعتمادش به شهر به اندازه آن شهروند نیست.
مهاجر، شاید جاهایی از شهر را نداند چه کاربردی دارد و فاصله گرفتن از آن شهر راحتتر است. ما باید شهروند بودن فرزندانمان را درک کنیم و بدانیم وقتی آنها میخواهند در این شهر زندگی کنند باید به همان اندازه آموزش ببینند و مقتضیات آن را داشته باشند. همانطور که برای ما مهم است که رد شدن از خیابان را به فرزندمان یاد دهیم، لازم است برایش شرایطی را فراهم کنیم که فرزند ما بتواند این مهارت را در فضای سایبر داشته باشد.
اما یک مشکل وجود دارد و آن هم این است که ما خودمان در این حوزه آموزش ندیدهایم و برای آموزش نیاز به مراجعه به منابع مختلف داریم، در چند کلیپ یکی از همین موضوعات را خدمت شما ارائه خواهم کرد.
انتهای پیام