از نگاه جامعه تا بغض‌‌های فروخورده در سایه‌ سیاه یک بیماری
کد خبر: 4103753
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۹
به مناسبت روز جهانی مبارزه با ایدز

از نگاه جامعه تا بغض‌‌های فروخورده در سایه‌ سیاه یک بیماری

ستاره، بانویی است که به امید کاهش دردهای جسمی بدون هیچ پیشینه‌ای گرفتار اعتیاد و به دنبال استعمال مواد مخدر به بیماری اچ آی وی مبتلا می‌شود. او برای دور ماندن از نگاه اطرافیان شهر خود را ترک کرده و راهی سفری بدون آینده‌ای روشن شده است.

اج آی وی

روزهای منتهی به روز جهانی ایدز شاهد نصب بنرها و پلاکاردهایی با موضوع ایدز این بیماری خطرناک و خانمان‌سوز هستیم. رسانه‌ها نیز در این مدت با دعوت از پزشکان متعدد به این بیماری می‌پردازند و همه متفق‌القول می‌گویند اگر رفتارپرخطر، عدم استعمال مواد مخدر و استفاده از وسایل شخصی فرد آلوده به اچ آی وی مثبت را رعایت کنیم از شر این بیماری در امان خواهیم بود. اما حقیقت چیز دیگری است و همه ما با شنیدن این نام و شناختن فرد مبتلا به بیماری از او کناره می‌گیریم و این امر بدان معناست که واقعیت با فضای حاکم بر جامعه بسیار متفاوت است.

شاید نوشتن این گزارش کاملاً اتفاقی بود و برحسب آشنایی و دیدن بانویی به صورت تصادفی در اتوبوس شرکت واحد نوشته شد که شرح ماوقع به این گونه است:

حدود 10 روز قبل طبق معمول هر روز که از جلسه به منزل بازمی‌گشتم بانویی حدوداً 40 ساله کنارم نشسته بود که سر صحبت را با من بازکرد و بعد از گفت‌و‌گوی اولیه پرسید شاغلم که جواب دادم بله خبرنگارم. در مورد نحوه فعالیتم در خبرگزاری پرسید، توضیحاتی برایش ارائه دادم و در طول آن مدت با اشتیاق گوش داد و گفت: بسیار عالی است که مجموعه‌ای با محور قرآن کار رسانه‌ای انجام می‌دهد. صحبت‌ها تا آخر مسیر ادامه داشت تا اینکه من از ماشین پیاده شدم. چند قدمی از اتوبوس دور نشده بود که متوجه شدم خانمی پشت سرم صدایم می‌کند و بازگشتم و متوجه همان خانم شدم، اول گمان کردم با من هم مسیر است، اما گفت: دلم می‌خواهد با شما در مورد مطالبی صحبت کنم و با کلی استرس، اضطراب و ترس از برخورد من گفت مبتلا به بیماری اچ آی وی هستم و وقتی متوجه شدم در خبرگزاری قرآنی کار می‌کنید نمی‌دانم چرا به شما اعتماد کردم و دوست داشتم در این مورد حرف بزنم تا شاید نوجوان و جوانی به این درد مبتلا نشود کناری ایستادیم و مشغول صحبت شدیم. شرح این گفت‌و‌گوی کوتاه خدمت مخاطبان ارائه می‌شود.

خودش را ستاره معرفی کرد و با بغض و صدای گرفته گفت: حدود 20 سال قبل ازدواج کردم و صاحب دو دختر زیبا شدم و از این بابت خدا را شاکرم. اوایلی که ازدواج کردم زندگی بسیار خوبی داشتم و زود بچه‌دار شدم، آن زمان 18 سال بیشتر نداشتم، پس از چند سال در رفت‌و‌آمدهای دوستانه با یکی از همکاران همسرم به این بیماری دچار شدم. آن زمان به دلیل زایمان دردهای استخوانی داشتم که این خانم با خوراندن تریاک به من دردهایم را آرام می‌کرد و با پیشرفت این موضوع متوجه اعتیاد خود شدم تا جاییکه بدون اطلاع همسرم مواد تهیه کرده و گاه نیز تزریق می‌کردم. همسرم بسیار خوب و فهمیده بود وقتی متوجه اعتیاد من شد از من خواست ترک کنم آن زمان چیزی جز یک اسم از ایدز نمی‌دانستم. با کمک همسرم برای ترک مواد مخدر بستری شدم و بعد از مدتی نیز کمپ را به قصد منزل ترک کردم.

اینجا بود که بغضش ترک و با گریه گفت: احساس می‌کردم دوباره می‌توانم به زندگی بازگردم و دختران و همسرم را زیر بال و پر خود بگیرم، اما انسان هرآنچه می‌کند خود می‌کند. به منزل آمدم و چند ماه بعد متوجه ضعف بسیار زیاد در عضلات شدم که به دکتر مراجعه کردم و آزمایش دادم و در این زمان متوجه بیماری خود شدم. دیگر روی بازگشت به منزل را نداشتم و بدون اینکه اطلاعی دهم برای همیشه خانواده‌ام را ترک کرده و به این شهر آمدم.

روزگار ناخوش و ناکوک زندگی را برای ستاره کاملاً تیر و تار کرده است. هر روز برایم به اندازه یک عمر می‌گذرد و هیچ خبری از خانواده و دو دخترم ندارم؛ چراکه وقتی از شهر خارج شدم شماره تماس خود را عوض کردم تا هیچ‌کس نتواند از من خبری بگیرد. شاید هم همه در مورد من فکرهای نادرست کنند یا فکر کنند فوت کرده‌ام، اما هیچ‌کس نمی‌داند روی بازگشت به خانه را نداشتم و آن زمان بهترین راهکاری که به نظرم رسید ترک دیار بود.

از نگاه جامعه می‌ترسم

ستاره گفت: از انگ‌های اجتماعی می‌ترسم اگر کسی بداند به این بیماری مبتلا هستم حتی جواب سلامم را هم نخواهند داد. هرچند که ارتباطی با دوستان و همکاران هم ندارم و دلم نمی‌خواهد از طرف من کسی آزار ببیند. حال روحی خوبی ندارم و هر روز را با ترس سپری می‌کنم؛ چراکه می‌ترسم کسی متوجه شود و مرا از خود براند با وجود اینکه مردم راه‌های انتقال بیماری را می‌دانند، اما بازهم می‌ترسند و من از تغییر رفتارها واهمه دارم. مدام درگیر کابوس هستم و رهایم نمی‌کند. متأسفانه اولین گزینه‌ای که به ذهن مردم می‌آید داشتن روابط نامشروع است و نمی‌توان برای مردم همه چیز  را بازگو کرد.

وی که تمایلی به بازگو کردن نام مرکز دریافت خدمات را نداشت، ادامه داد: روند درمان برای بیماران مبتلا رایگان است، اما ما نیاز به حمایت روحی و روانی نیز داریم که این حمایت را از هیچ‌جا دریافت نمی‌کنیم. روزگار برایم به سختی می‌گذرد. به جایی برای دریافت خدمات مراجعه نکردم و از ترس آبرو و انگ‌های اجتماعی این بیماری را از همه پنهان کردم و نمی‌دانم چرا وقتی اسم قرآن آمد و شمارا دیدم دلم خواست با کسی حرف بزنم و از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید بسیار ممنونم. برایم دعا کنید خدا مرا به خاطر ترک فرزندان، همسر و خانواده‌ام ببخشد خودش می‌داند هیچ چاره‌ای نداشتم. مگر می‌شود مادری دلش نخواهد روی ماه فرزندانش را ببیند. راستش گاهی از دور نگاهشان می‌کنم و سهم من از آغوش مادری فقط اشک‌های از سر ندامت و پشیمانی است.

خواست ستاره از مردم تغییر نگاهشان به بیماران ایدز بود که در این رابطه گفت: خواهش می‌کنم مردم اگر متوجه شدند فردی مبتلاست به او انگ نزنند و بدانند شاید این اتفاق برای هریک از ما بیفتد؛ چراکه می‌شناسم بانوانی را که از طرق دیگری به این بیماری مبتلا شدند. نگاه سنگین مردم از مرگ بر اثر ابتلا به اچ آی وی دردناک‌تر است و این نوع برخوردها دل ما به درد می‌آورد.

ستاره در پایان از من که صبورانه و بدون پیش داوری به حرف‌هایش گوش داده بودم تشکر کرد و گفت: کاش رسانه‌ها به این امر بیشتر بپردازند و اطلاع‌رسانی‌ها به یک روز و یک هفته ختم نشود سرنوشتم را بسیار کوتاه برای شما بازگو کردم شاید دختر جوانی بخواند و بداند عاقبت داشتن دوست نادرست و ناصحیح چیست. از دختران جوان می‌خواهم از دامان خانواده هیچ‌گاه جدا نشوند؛ چراکه هیچ جا و هیچ مکانی امن‌تر از خانواده برایشان نیست.

شروع ایدز نتیجه ناگفته‌هاست

حمیدرضا سپهری‌راد، مددکار اجتماعی و مدیرعامل باشگاه «مثبت» اراک، در گفت‌و‌گو با ایکنای استان مرکزی، گفت: این باشگاه از سال ۱۳۹۱ فعالیت خود را در اراک آغاز کرده و به عنوان بخشی از فعالیت‌های سازمان مردم‌نهاد «بشارت سپید آزادی» وظیفه حمایت و آموزش بیماران اچ آی وی مثبت یا همان ایدز در سطح استان مرکزی را برعهده دارد.

حمیدرضا سپهری راد

وی ادامه داد: شیوع ایدز نتیجه ناگفته‌هاست. هرچه بیشتر صحبت و آموزش در این حوزه صورت بگیرد، قطعاً از شیوع و ابتلای نفرات جدید پیشگیری بیشتری خواهد شد. هنوز هم بسیاری از فعالیت‌ها در این حوزه تابوست.

سپهری‌راد اضافه کرد: حاکمیت متأسفانه تا دچار مخاطره و بحران نشود در معضلات آنچنان که باید و شایر ورود جدی پیدا نمی‌کند و اصولاً شیوع این ناخوشی در ایران نتیجه همین کم‌توجهی بود، گرچه درحال حاضر اقداماتی انجام می‌شود، اما قطعاً کافی نیست.

وی ضرورت تولیدات رسانه‌ای قوی در آموزش و پیشگیری از بیماری را مهم توصیف کرد و افزود: تولیدات رسانه‌ای دارای محتوای مناسب و آگاهی‌دهنده که براساس پیشگیری نوین و با دیدگاه سلامت‌محور تهیه شده باشند در کاهش آمار مبتلایان و پیشگیری از توسعه بیماری اثرگذارخواهد بود.

سپهری‌راد بیان کرد: سازمان بهداشت جهانی و زیرمجموعه‌های آن در حوزه ایدز UNAIDS فعالیت‌های بسیاری در کشورهای مختلف جهان در حوزه آموزش، پیشگیری، درمان وحمایت از بیماران اچ آی وی مثبت داشته و دارند. وزارت بهداشت در این خصوص همکاری مستقیم با آنان دارد.

مدیرعامل باشگاه «مثبت» اراک در پایان نقش تعالیم دینی در پیشگیری معضلات و آسیب‌های اجتماعی را در مقایسه با سایر تعالیم تربیتی بدون رقیب دانست و گفت: بسیار کم رفتارهای پرخطر را در خانواده‌ای که برای تربیت فرزندش به تعالیم دینی توجه دارد را شاهدیم. تعالیم دینی همیشه توصیه به تقوی وخویشتن‌داری کرده است که باید مورد اهمیت واقع شود. یکی از راه‌های مهم انتقال ویروس اچ آی وی داشتن ارتباط جنسی محافظت نشده است و قطعا عمل و رعایت اصول دینی بر پیشگیری از ایدز اثر بسیار دارد.

انتهای پیام
captcha