شاید برای شما هم جالب باشید بدانید سال 1354 قانون تأسیس شرکت راه آهن شهری تهران و حومه (مترو) تصویب و در سال 1356 عملیات اجرایی آن آغاز شد. اما سال 1377 یعنی 23 سال بعد بهرهبرداری از قطار سریع السیر تهران – کرج آغاز شد.
البته سابقه بحث و گفتوگو درباره احداث قطار شهری در تهران به بیش از 110 سال قبل باز میگردد. تأسیس تراموای شهری از جمله نکات پیشبینی شده در امتیاز نامهای بود که بارون ژولیوس دو رویتر در عهد ناصرالدین شاه روی کاغذ آورد. اولین طرح شبیه به متروی امروزی که برای تهران طراحی و اجرا شد، طرح واگن اسبی بود که از حرم حضرت عبدالعظیم تا میدان حُر امروزی کشیده شده و تا سال 1310 نیز دایر بود.
همه اینها یعنی مترو دیر به پایتخت ایران رسید که اگر زودتر رسیده بود، اکنون ایستگاههای بیشتری داشت و کل شهر تهران و نه فقط بخشهای محدودی از آن را پوشش میداد.
اما دیر رسیدن مترو به تهران دلیل نمیشود که خود نیز بیتوجه به اهمیت وقت و زمان شهروندان، عاملی برای دیر رسیدن و تلف شدن وقت هزاران نفر در طول روز باشد.
حرف از کم بودن ایستگاهها، قطارها و واگنها نیست که اگر بخواهیم در این خصوص صحبت کنیم اولین پاسخ مسئله تحریم است. حتی اکنون سخن از خرابی پلههای برقی که سبب آزار کهنسالان و مادران باردار و کودکان و ... میشود هم نیست. بلکه صحبت از خدمات مترو برای مسافران در ارائه بلیط است.
صبح زود است و با عجله وارد مترو میشوید و میخواهید از گیت بلیط عبور کنید؛ اما کارت شارژ مترو شما خالی است و باید شارژ شود. به سراغ دستگاههای شارژ الکترونیک میروید اما کار نمیکند. دستگاه بعدی را امتحان میکنید، باز هم کار نمیکند. یک دستگاه میماند و صف طولانی مسافران برای خرید بلیط مترو. به سراغ متصدی میروید اما متصدی نه تنها برای درست کردن دستگاه عجلهای ندارد بلکه با حوصلگی اعلام میکند که دستگاه خراب است و باید درست شود.
در صفی میایستید که به اندازه دیر کردن و کسر کار خوردن برای یک کارمند طولانی است. برای دانشجویی که در صف ایستاده، این صف به اندازه دیر رسیدن به کلاس و برای یک پرستار به اندازه دیر رسیدن به شیفت کاری و برای معلم و استاد به اندازه محروم ماندن دانشآموزان و دانشجویان طولانی است.
هنوز نگاهت را از متصدی برنداشتهای که میبینی بالاخره با آرامش تمام از صندلی خود بلند شده و به طرف دستگاه میرود و در کمال تعجب فقط دوشاخه دستگاه را به برق میزند و بازمیگردد؛ همین. این زمانی که روزانه از صدها نفر در مترو تلف میشود و اضطرابی که اول صبح کاری به ما وارد میشود، قربانی بیتوجهی افرادی است که وقت دیگران برای آنها ارزشی ندارد.
تهران به عنوان شهری که ادعای ام القرای جهان اسلام را دارد، باید با نگاهی تیزبینانهتر در مدیریت شهری ورود پیدا کند. این روزها خراب بودن دستگاههای شارژ کارت بلیط مترو به ویژه در ایستگاههایی که با تعدد مسافران کارمند و دانشجو مواجه است به امری معمول تبدیل شده و پاسخ قانعکنندهای در مورد چرایی این نقص از سوی متصدیان امر در ایستگاهها شنیده نمیشود.
یکی از دهها نوع اسراف به ویژه در کشور ما و نسبت به بسیاری از مردم، اسراف و هدر دادن وقت است؛ عمری که آنقدر مفید است که با لحظهای از آن میتوان به امور مختلف علمی، اقتصادی، معنوی، خانوادگی و .. سامان داد. در واقع یکی از برترین و مهمترین سرمایهها و داشتههای انسان که مانند دیگر داراییهای او اعم از مال و ثروت در سایه آن به دست میآید و نعمتی که هر لحظه در اختیار وی بوده و آن را مصرف میکند، زمان است. پس شایسته است مدیریت شهری به عنوان یکی از سازمانهایی که با هدف خدمت به شهروندان فعالیت میکند برای این حق الناس مهم که همان وقت انسانهاست اهمیت بیشتری قائل باشد. گویا حواس متروی تهران به حقالناسی که از وقت مردم بر گردنش میماند نیست.
زهرا ایرجی
انتهای پیام