دیپلماسی علم فراتر از مرزهای سنتی روابط بین‌الملل است
کد خبر: 4118098
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۵
احمد پاکتچی بیان کرد:

دیپلماسی علم فراتر از مرزهای سنتی روابط بین‌الملل است

سفیر ایران در یونسکو گفت: بعد از جنگ جهانی دوم که سازمان یونسکو شکل گرفت، این هدف را دنبال می‌کرد که بتواند علم را به مثابه یک عامل پیوند دهنده فراملی مبنایی برای رسیدن به صلح جهانی و شکوفایی در عرصه بین‌الملل قرار دهد.

احمد پاکتچی

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «از دیپلماسی عالم تا دیپلماسی فرهنگی» امروز یکشنبه 9 بهمن‌ماه برگزار شد.

احمد پاکتچی، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و سفیر ایران در یونسکو، در این نشست سخنرانی کرد.

در ادامه گزیده سخنان وی را می‌خوانید؛

بنده درباره نقش سیاست علمی یونسکو در سپهر ارتباطات میان فرهنگی صحبت می‌‌کنم. ابتدا لازم است عرض کنم وقتی درباره چیزی به نام دیپلماسی علم صحبت می‌کنیم در واقع درباره نوعی از دیپلماسی صحبت می‌‌کنیم که درکی جدید از دیپلماسی است و شاید تا چند دهه قبل وقتی از عبارت دیپلماسی صحبت می‌شد این تصور وجود داشت که دیپلمات بودن یک شغل است و کسانی می‌‌توانند در این شغل انجام وظیفه کنند که درس روابط بین الملل خوانده و تجربه حضور در سفارتخانه‌ها و وزارت خارجه دارند و در واقع در آن زمان درک محدودی از دیپلماسی وجود داشت.

درک‌های مختلف از دیپلماسی علم

در طول چند دهن گذشته شاهد تغییراتی مفهومی در فهم دیپلماسی هستیم و این امر به صورت جدی مورد توجه کشورهای جهان قرا گرفته که دیپلماسی می‌تواند ابعادی فراتر از دیپلماسی سیاسی داشته باشد و طبیعتآً بخشی از آن، دیپلماسی علم است. بخش دیپلماسی علم در این نوع روابط متکی بر روابط دانشگاهی و ارتباطات میان دانشمندان است و باعث شده که مباحث مربوط به علم درون حوزه عمومیِ روابط بین ‌الملل برای خودش جایی باز کرده و ارتباط علمی میان کشورها به بخشی از ساختار سیاستگذاری جهانی تبدیل شود. طبیعتا یکی از جاهایی که می‌‌توانیم این موضوع را به خوبی مشاهده کنیم همین سازمان یونسکو است که بنده در آن انجام وظیفه می‌کنم.

ما با سه درک از دیپلماسی علم مواجه هستیم؛ گاهی منظور، علم در دیپلماسی یا به بیان بهتر دیپلماسی علمی است. مانند بسیاری از حرفه‌ها که در گذشته مبتنی بر تجربه شخصی بودند و به مرور زمان، علم در آنها اهمیت پیدا کرده دیپلماسی نیز به مرور زمان دچار چنین تحولاتی شده است. این درک از دیپلماسی علم، موضوع امروز بحث ما نیست. اما اگر علم را به معنای نهادهای علم در یک جامعه شامل دانشگاه و دیگر شاخه‌های نهاد علم در نظر بگیریم وقتی موضوع دیپلماسی علم مطرح می‌‌شود با دو درک متفاوت مواجه می‌شویم؛ برخی درکشان دیپلماسی برای علم و برخی درکشان علم برای دیپلماسی است.

وقتی از دیپلماسی برای علم صحبت می‌کنیم یعنی ما سازوکار دیپلماتیک موجود در کشور را فعال کنیم و از دیپلمات‌ها بهره ببریم تا در کنار جلب منافع اقتصادی و سیاسی و انواع مختلف منافع دیگر برای کشورمان بتوانیم توان چانه‌زنی و مذاکرات دیپلماتیک را به کار بگیریم تا بتوانیم در کشور جلب منافع علمی کنِم و جایگاه علم را در کشور ارتقا دهیم اما بسیاری از مواقع تصور بر این است که دیپلمات‌های حرفه‌ای که در حوزه روابط بین‌الملل آموزش دیده‌اند قرار است چنین کاری را در لیست کارهای خود قرار دهند و در کنار کارهای سیاسی و ژئوپلتیک به جلب منافع علمی هم بپردازند.

تغییر در مفهوم دیپلماسی

گاهی نیز علم برای دیپلماسی فهمیده می‌شود. یعنی دستگاه دیپلماسی کشور که تبلور آن در وزارت خارجه است در کنار تمام قدرت‌های سخت و نرمِ سیاسی، اقتصادی، نظامی و امثالهم، ابزاری جدید هم به عنوان ابزار چانه‌زنی و ابزار مبادله به فهرست ابزارهای خود اضافه کرده و می‌تواند در تعامل و ارتباط با کشورهای مختلف از علم نیز به عنوان یک ابزار مبادله و مذاکره استفاده کند یعنی اگر قرار است چیزی برای داد و ستد داشته باشیم یکی از مواردی که در فضای دیپلماتیک به کار ما می‌آید علم است بنابراین علم هم در اینجا به کالایی تبدیل می‌شود که در فضای مبادلات دیپلماتیک و روابط بین‌الملل امکان فروختن و خریدن دارد. بدین ترتیب می‌توانیم به منافعی گوناگون برای کشور برسیم.

واقعیت این است که تمام این تصورات سه گانه که بنده درباره دیپلماسی علم بیان کردم دارای یک خصوصت مشترک هستند و به نوعی جمود در درک نیم قرن از دیپلماسی بطبان زدند چون تا نیم قرن قبل صحبت از افرادی بود که دیپلمات حرفه‌ای بودند و کارشان نیز دفاع از کشور در تعامل با سازمان‌های بین‌المللی بود تا در موقعیت‌های مناسبت با معامله و ابزارهایی که در اختیار دارند بیشترین منافع را برای کشورشان تأمین کنند اما درک جدیدی که در نیم قرن اخیر به حوزه دیپلماسی اضافه شده این است که باید فهم جدیدی از دیپلماسی وجود داشته باشد.

البته صرفاً منظور این نیست که کالاهای قابل عرضه در دیپلماسی تعمیم پیدا کرده بلکه حتی کنشگران حوزه دیپلماسی نیز عوض شده‌اند. خود بنده که هیچ وقت سابقه اینکه یک دیپلمات حرفه‌ای باشم را نداشته و همیشه سرم به درس و مشق بوده است طبیعتاً آدم مناسبی نیستم که دیپلماسی را به معنای سنتی آن در جایی مانند یونسکو جلو ببرم مگر اینکه ما فهم خود را از دیپلماسی عوض کرده و درک کنیم که کنشگران حوزه دیپلماسی می‌توانند افراد متفاوتی باشند. بخش مهمی از دیپلماسی علم به این معنا است که فعالان علمی وارد حوزه دیپلماسی شوند یعنی افرادی که علمی هستند می‌توانند مسائلی را در حوزه دیپلماسی پیش ببرند که از عهده افرادی که صرفاً دوره‌های سنتی و کلاسیک روابط بین الملل دیده‌اند بر نمی‌آید.

اقدامات یونسکو در زمینه دیپلماسی علم

دیپلماسی علم به دنبال این است که از طریق خودِ علم، بین کشورهای مختلف و مردم سرزمین‌های مختلف جهان نوعی ارتباط برقرار کند و در واقع بسیار فراتر از مرزهای سنتی روابط بین‌الملل است بنابراین می‌توانیم نگاهی متفاوت به دیپلماسی علم داشته باشیم. لازم به ذکر است که نسل اول دیپلماسی علم عبارت بود از کنش‌های علمی در راستای تأمین منافع ملی فراتر از مرزها اما نسل جدید عبارت از کنش‌های بین‌المللی در جهت سیاستگذاری جهانی و فرهنگ سازی بین‌المللی و مقابله با چالش‌‌های فراملی است. اینجاست که موضوع دیپلماسی علم بسیار فراتر از این است که برای کشور جلب منافع کند بلکه به دلیل ماهیتی فرامرزی علم، وقتی وارد حوزه دیپلماسی می‌شود ماهیت و کارکرد متفاوتی پیدا می‌کند.

شاید بتوان گفت بعد از جنگ جهانی دوم که سازمان یونسکو شکل گرفت، به نوعی همین هدف را دنبال می‌کرد که بتواند علم را به مثابه یک عامل پیوند دهنده فراملی مبنایی برای رسیدن به صلح جهانی و شکوفایی در عرصه بین‌الملل قرار دهد لذا شماری از مشاوران وزارت خارجه از کشورهای مختلف جهان در آن زمان جمع شدند و تعریفی از دیپلماسی علم ارائه دادند و همین امر به مرور زمان باعث پختگی بیشتر دیپلماسی علم در سراسر جهان شد. سازمان یونسکو نیز به سمتی رفته که نهادهایی تأسیس کند که کار آنها در زمینه علوم است و همین امر در گسترش روابط میان کشورها مؤثر بوده است.

انتهای پیام
captcha