فرهنگ عظیم و پهناور اسلام در دامان خود مؤلفان، محققان و پژوهشگران بزرگی را تربیت کرده است، برخی از آثار ارزشمند این عالمان به خاطر عدم توجه نسلها یا در گوشه کتابخانهها خاک خورده و یا اگر به بازار عرضه شده به جهت چاپ نامناسب یا شکل توزیع به دست پژوهشگران نرسیده و مورد توجه آنان قرار نگرفته است. از اینرو بر آن شدیم جهت آشنایی مخاطبان با تفسیر «القرآن و العقل» تألیف آیتالله العظمی آقانورالدین عراقی، گفتوگویی با حبیبالله صابرینسب، از چهرههای قرآنی کشور و استاد دانشگاه ترتیب دهیم که این گفتوگو شامل مشخصات کتاب، مختصری از زندگی مؤلف، روش تفسیر و ویژگیهای متن میباشد.
حبیبالله صابرینسب، از چهرههای قرآنی کشور، در گفتوگو با ایکنا از استان مرکزی، در خصوص تفسیر مرحوم آیتالله سیدنورالدین حسینی معروف به آقانورالدین چنین گفت: نام کتاب تفسیری آن مرحوم «القرآن و العقل» است که تعداد مجلدات آن سه جلد شامل 1659 صفحه و از سوی مؤسسه کوشانپور چاپ و نشر پیدا کرده است.
وی به تشریح مختصری از زندگی آقانورالدین مؤلف کتاب «القرآن و العقل» پرداخت و در این باره بیان کرد: مرحوم آیتالله سیدنورالدین حسینی اراکی مقدمات علمی را در اراک فرا گرفت و برای ادامه تحصیل راهی نجف شد. در نجف به حوزههای درس مرحوم آیتالله حاج میرزا طهرانی و مرحوم آیتالله حاج شیخ محمد کاظم خراسانی (آخوند خراسانی) راه یافت. وی با بهرهوری از محضر این اساتید بزرگوار به مقام والای علم و عمل رسید و در دانشهای عقلی و نقلی اسلامی جایگاهی بس رفیع یافت.
اعلام حکم جهاد
صابرینسب ادامه داد: مرحوم آقانورالدین اراکی زمانشناسی متعهد، عالمی شجاع و مبارز بود. وی همگام و همراه با میرزا محمد تقی شیرازی(ره)، مرحوم سیدمحمدتقی کاشانی و شیخ شریعت اصفهانی(ره) در جنگ جهانی دوم فتوای جهاد علیه استعمار جهانی داده و با جمعی از مردم مسلمان اراک (که در آن وقت ساکن این شهر بودند) رهسپار ترکیه شد و بیش از سه سال در جبهه جنگ به جهاد مشغول بود.
وی افزود: در همین سفر به مدت دو سال با شرایط بسیار دشوار و در بمبارانهای هوایی استکبار جهانی بدون دسترسی به هرگونه منبع تحقیقی با تکیه بر حافظه و دقت عقلی در آیات قرآن به تفسیر کلام وحی پرداخت. چنانچه خود در موارد مختلف تفسیر میفرماید، به جز«معالم الاصول» (که فرزندش سیدعطا تحصیل میکرده) چیزی در دست نداشت.
تعابیر آیتالله العظمی اراکی درباره آقانورالدین
صابرینسب گفت: آیتالله العظمی شیخ محمدعلی مصلحآبادی اراکی(ره) در مقدمهای که بر تفسیر نوشتهاند درباره مؤلف میفرمایند: «... وکان قدس سره: فقیها، متتبعاً، اصولیاً، دقیقاً، متکلماً، عارفاً و مرجعاً وحیداً للفتوی، ذا ریاسةٍ شرعیةٍ دینیةٍ...، فقیهی کاوشگر، اصولی، ژرفنگر، متکلم، عارف و یگانه مرجع فتوا (در بلاد خودش) و صاحب ریاست شرعی و دینی بود». قلبی پاک و اندیشهای بیدار داشت و چونان او را شایسته بود که با حقیقت ساری و جاری در زمان حضرت ولیعصر(عج) ارتباط داشته باشد و همانگونه که آیتالله اراکی مینویسد براساس مکاشفهای که بین ایشان و حضرت حجت(عج) به وجود آمد حضرت (با تبسم و اظهار لطف) به ایشان فرمودند: «تو اویس زمان ما هستی» و خود مؤلف نیز در اشعاری که در اول تفسیر آمده به این مطلب اشاره کرده است.
روشهای تفسیری مفسرین
این چهره قرآنی کشور در خصوص روش تفسیری سیدنورالدین حسینی اراکی هم اظهار کرد: پیشتر از انکه به بیان شیوه تفسیری آقا نورالدین بپردازم باید به برخی روشهای تفسیری اشارهای کوتاه کنم. برخی مفسرین (چون روایات، نظیر قرآن شمرده شده و از راسخین و مخاطبین این کلام الهی صادر شده است) برای تفسیر قرآن، فقط به جمعآوری روایات مربوطه بسنده کردند مانند «البرهان، نورالثّقلین، عیّاشی، تفسیر علی بن ابراهیم قمی و الدّرّالمنثور.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: برخی دیگر براساس این که قرآن روشنگر هر چیزی است «تبیان کل شیءٍ» ازاینرو بیانگر خود نیز خواهد بود و قرآن را با قرآن تفسیر کردند که بنای علامه فقید طباطبایی، صاحب «المیزان» براین پایه بوده است. گروه سوم با تدبر و با داشتن اطلاعات پیشین لازم به شناخت عقلی از آیات الهی پرداختند که همین تفسیر«القران و العقل» نمونه آنهاست.
ویژگیهای متن تفسیر القرآن و العقل
صابرینسب در خصوص ویژگیهای متن هم تصریح کرد: در این تفسیر (القرآن و العقل) آیات از ابتدای سوره مبارکه «بقره» تا پایان سوره مبارکه «احزاب» به استثنای چند سوره که از قلم مؤلف افتاده مورد بحث و تفسیر قرار گرفته است، اینک برای روشن شدن شکل کار و انگیزه ما از معرفی این تفسیر، مطالب را ضمن چند بخش دنبال میکنیم.
وی در خصوص مطلب فوق اظهار کرد: اگرچه با این شیوه (تفسیر قرآن با عقل) دیگران نیز به تفسیر قرآن پرداختند، اما این تفسیر را میتوان از روشنترین مصادیق این روش به حساب آورد که همواره در تمام مباحث از براهین و استدلالهای عقلی سود جُسته و بر این مبنا سیر کرده است. بسیاری از تفاسیر مطالبشان شبیه هم بوده و مباحث ابتکاری در آنها کمتر یافت میشود، اما سراسر این تفسیر شامل نکتههای جالب عرفانی و فلسفی است که تقریباً تازه و ابتکاری هستند و برای آشنایان به علوم عقلی بهرههای فراوان دارد.
صابرینسب اظهار کرد: کاری به این بزرگی که تحقیق و منابع فراوانی را میطلبد آنهم از کسی که در میدان جنگ زیر آتشدشمن و بدون دسترسی به هر گونه منبع تحقیق بوده به قول آیتالله اراکی کاری خارقالعاده است.
وی ادامه داد: با آنکه تکیهگاه مؤلف عقل و تدبر است، کوشیده است تا از حدس و گمان و تخمینهای نابهجا دوری گزیده و بر یقینها اکتفا کرده است. چنانچه خود میگوید: «ولایتوهّم احد ان ما ذکرت من وضعی ینافی الاخبار المنافعة من التقسیر بالرأی، لان المراد بالرأی فیها الرأی الظنّی لاالعقلی، فلایشتمل، الادلة العقلیة، کسی توهم نکند که آنچه وضع خود (که دسترسی نداشتن به منابع تحقیقی و ...بود) بیان نمودم، منافات با روایاتی دارد، که منع از تفسیر به رأی میکنند، زیرا مراد از رأی در آن روایات ظن و گمان است و رأی قطعی و مسلم را شامل نمیشود».
صابرینسب اضافه کرد: با این همه در موارد گوناگون این تفسیر از خوانندگان پوزش میطلبد و اظهار تأسف میکند که دسترسی به کتب روایات (که منبع اصلی تفسیر قرآن به شمار میروند) را ندارد، اما از آنجا که مؤلف از معلومات عقلی و برهانی بهره کافی داشته است حق مطلب را ادا کرده و خداوند صدها حقیقت علمی را بر قلم ایشان جاری ساخته است.
انگیزه اصلی مؤلف
این استاد دانشگاه دفع شبهات از جانب ملحدان درباره قرآن را انگیزه اصلی مؤلف از نوشتن تفسیر یاد شده دانست و تصریح کرد: آقا نورالدین در برخی جاهای کتاب بدین هدف اشاره کرده است: «الا انه لمّا ذکر لی بعض اخوانی و هو جناب الفاضل و الصدیق الکامل «السید عبدالرسول الیزدی»سلمه الله، فی البلدة المقدسة الکاظمیّة، واستدعی منی ان اکتب الردّ علی بعض شیاطین الغرب، الرادّ علی القرآن، بکونه علی خلاف العقل، و حیث وقعت المسافرة و لم یحصل الوصول لی الی الایران و وطنی، و لم اظفر علی ذلک الکتاب او مثله، اردت انظر فی القرآن و اکتب مضمون ما یستفاد منه علی حسب الظاهر، و ذکر ما للعقل فیه دخل، و انه(اما) موافق (واما) غیر مخالف...فکتبت واقمت البرهان علی عدم المخالفة، و من کان له العقل و لم یکن مریضاَ بمرض الغضب و الشهوة و الشیطنة، یجد تمامه علی طبق الانصاف، و موافقاً لما علیه اساطین الحکمة؛ بعضی از دوستانم «جناب فاضل و دوست کامل سید عبدالرسول یزدی(سلمه الله) ساکن شهر کاظمیه، از من تقاضا کرده چیزی در رد بعضی از شیاطین غربی که ادعا کردند قرآن بر خلاف عقل است بنویسم، و اینک که مسافرت پیش آمده و در ایران نیستم که دسترسی به آن کتاب و مانند آن را داشته باشم؛ لذا تصمیم گرفتم که در قرآن نگریسته و مضمون آنچه را که از ظاهر قرآن به دست میآید به رشته تحریر درآورم و مسائلی را که با عقل سر و کار دارند مورد بررسی قرارداده موافقت و یا عدم مخالفت آنها را با عقل بیان نمایم... از اینروی نوشتم و برای موافقت آن آیات با عقل استدلال نمودم و هرکسی را که اندیشهای باشد و به مرض دشمنی و هوا و شیطنت آلوده نگشته باشد؛ مییابد که تمام آیات مطابق انصاف بوده و بر استوانههای حکمت استوار است، از اینرو برای دفع ایرادهایی که گاه گاه در باب مسائل قرآن حتی امروزه پیش میآید سودمند خواهد بود».
صابرینسب بیان کرد: این عالم بزرگ در حالی که به دستی اسلحه با حضور نظامی دشمن به ستیز برخاسته با دست دیگر قلم برگرفته و با هجوم فکری و القائات شیطانی و تبلیغات مسموم آنان مبارزه میکند. او نشان میدهد که عالم اسلامی عقل را با شمشیر، قلم را با اسلحه، علم را با قدرت، حکمت را با شجاعت همراه دارد و به عبارت بهتر اینها را در خدمت علم و عقل قرار داده که اگر چنین شد مکمل همدیگر خواهند شد و اینک این تفسیر و شرایط تألیفش بهترین گواه بر این ادعاست.
وی ادامه داد: مرحوم علامه طباطبایی که دشواری تصحیح مقداری از این تفسیر را تحمل کرده است در ارزشمندی آن چنین نگارش فرموده است؛ «...لم نعثر علی مثله فی التفاسیر العامة و الخاصة، و انه لمفید لدفع الایرادات المتوهّمة فیعصرنا هذا فشکر الله سعید؛ در میان تفسیرهای مسلمانان به چنین تفسیری دست نیافتم که حقّاً برای دفع ایرادهای خیالی زمان ما سودمند است».
این چهره قرآنی کشور در پایان اظهار کرد: قابل تذکر است که آیتالله اراکی در دوران جوانی رسالهای در اثبات معاد جسمانی و ولایت امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان معصوم آن حضرت نوشتهاند که همراه جلد اول این تفسیر به چاپ رسیده است. امید است که این تفسیر که یکی از منابع قابل توجه در فن خود به شمار میآید بیش از پیش مورد توجه پژوهشگران و طلاب قرار گیرد.
انتهای پیام