به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از استان مرکزی، نوشتن پدیدهای است که همه انسانها برای انجام کارهای روزانه و برقراری ارتباط با دیگران به آن نیاز دارند و این امر سبب شده که ایرانیان برای خط پارسی نوعی رسمالخط خوانا و زیبا به نام نسخ و نستعلیق بهوجود آورند.
هنر خوشنویسی بازتابی از معنویت، سادگی، ذوق و اندیشه و بیانکننده رابطه تنگاتنگ انسان با زندگی است. هنری که مرور بر شناسنامه کهن و پربارش را میبایست با شناخت اندیشه زلال و دستهای پرتوان شیفتگان آن دنبال کرد. هنر خوشنویسی همانند سایر هنرها، هنر اصیل ایرانی است که متاًسفانه در گذشته و بیشتر از آن در حال حاضر کمتر مورد توجه قرار دارد و همواره بهجای اینکه فراخور شأن بلند و تاریخی آن مشمول مهر باشد مورد بیمهری قرار گرفته است.
مجید جدیدی، از هنرمندان بنام و اساتید ثلث ونسخنویس استان مرکزی با اشاره به تاریخچه این هنر اصیل، خط را اثرگذارترین عامل انتقال فرهنگ دانست و درخصوص پیشینه خط نسخ گفت: خطاطی به شیوه نسخنویسی در دوره صفویه و قبل از آن رواج چشمگیری داشت و از علاءالدین تبریزی، محمدابراهیم قمی و میرزا احمد نیریزی میتوان بهعنوان معتبرترین نسخنویسان مشهور این دوران نام برد و خوشنویسان بعد از این اساتید میراثداران این بزرگان هستند.
اوج هنر خوشنوسی در ایران
وی با بیان اینکه خوشنویسی در ایران، در دوران قاجاریه به اوج شکوفایی خود رسید، اظهار کرد: در دوران قاجاریه هنر خوشنویسی بهویژه خط نسخ از اقبال خوبی برخوردار بود و به نوعی خوشنویسان دوران قاجاریه از پرکارترین خوشنویسان دوران محسوب میشوند؛ لیکن در اواخر این دوره از زمان ناصرالدین شاه به بعد هنر خوشنویسی کمفروغ شده و از آغاز قرن چهاردهم یک خلاً اساسی در این هنر ایجاد شد و از آن زمان به بعد بود که ما نسخنویس معتبری نداشتیم.
جدیدی افزود: بعد از خلأا مذکور و در نیمه دوم قرن چهاردهم قمری با تلاشهای استادان احمدنجفی زنجانی و مرحوم فضایلی و در ادامه نیز باظهور اساتیدی چون استاد صمدی و موحد رونق بیشتری یافته و غبار غفلت از چهره این خطوط زیبا زدوده شد.
وی در ادامه اظهار کرد: در کشور ما که فرهنگ و هنر، ریشهای چند هزار ساله دارد خط و هنر خطاطی از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ اما متأسفانه از بدو تأسیس انجمن خوشنویسان ایران بهدلیل اینکه اکثریت افراد و اساتید حاضر در انجمن از نستعلیقنویسان بودند خط نسخ و ثلث و حتی خطوط کاربردی دیگر مثل رقاع و محقق جایگاهی در انجمن نداشته و این امر از بیتدبیریها و غفلتهای تاریخی هنر این سرزمین است که باعث افول این هنر محبوب شده است.
جدیدی افزود: خوشبختانه پس از ظهور و بروز دارالکتابه زیر نظر شورای عالی قرآن و حمایتهای صورت گرفته حرکتهای نسبتاً خوبی در زمینه نسخنویسی ایجاد شد و دارالکتابه بهصورت تخصصی به خطوط ثلث و بیشتر و پررنگتر از آن به نسخ پرداخت و این مهم باعث ایجاد رونق نسبی در این زمینه شد و امید میرود که با برنامهریزیهای اصولی بتوان بسیاری از کمکاری و غفلتهای گذشته را جبران کرد.
وی در ادامه افزود: پیدایش و نفس تشکیل مرکزی به نام دارالکتابه بسیار به جا و خوب بوده و زحمات زیادی هم برای آن کشیده شده؛ ولی با نگاهی به روند دو سه ساله فعالیت آن و دقت در اهداف تشکیل این مرکز که رسیدن به تربیت کاتبان شاخص بهمنظور کتابت قرآن درسطح و استاندارد، معرفی قرآن ملی و همچنین ثلثنویسانی که توانمندی پاسخگویی به نیازهای کشور در بخشهای کتیبه نگاری و کتابت سفارشات مهم باشند، نشان از اثرگذاری بنیادین این مرکز ندارد.
هنرمند خوشنویس استان ادامه داد: دارالکتابه به نوعی همان شیوه انجمن خوشنویسان را در آموزش پیش گرفته و توان و انرژی خود را معطوف آموزش نیروهایی میکند که هم انجمن خوشنویسان و هم مراکز خصوصی توان تعلیم آن سطح را دارند و تاکنون هم انجام دادهاند و به عبارتی میتوان بهصورت دقیقتر گفت که مهمترین دستاورد دارالکتابه شناسایی و تجمع هنرجویان نسخ و ثلثنویس و برگزار نمودن همان کلاسهای انجمن خوشنویسان با همان اساتید و هنرجویان در محل دارالکتابه است با این تفاوت که این کلاسها بصورت ماهیانه و بعضاً فصلی برگزار میشود و در مراکز یاد شده به صورت هفتگی است.
جدیدی اظهار کرد: اگر دارالکتابه بنا دارد به اهدافی که برای آن تاًسیس شده برسد باید به شیوهای دیگرعمل نموده و با حمایت از برگزاری دورههای تخصصی، ارائه سفارش و مشخصاً تأمین مالی هنرمندان انرژی خویش را متمرکز و تخصصیتر کند.
هنرمند خوشنویس استان مرکزی در ادامه افزود: در حال حاضر بعضی از هنرمندان بهعنوان مدرسین کلاسهای آموزشی دارالکتابه استفاده و توان و انرژی آنها معطوف به این امر که موازی کاری و غیرضروریست شده و ارتباط تعدادی دیگر هم با توجه به عملکرد و دورشدن از اهداف آن مرکز کمرنگ و قطع شده است؛ در صورتیکه دارالکتابه برنامهریزی دقیقتر، استفاده از تمام ظرفیتهای کشور و تمرکز بر افراد و استعدادهای شاخص است که میتواند به اهداف ترسیم شده خویش دست یابد.
جایگاه هنر خوشنوسی در استان مرکزی
این استاد نسخنویس در ادامه با اشاره به جایگاه هنر خوشنویسی در استان، یادآور شد: نسخ و ثلث در استان مرکزی نیز به تبع دلایلی که مطرح شد از رشد و توسعه خوبی برخوردار نیست و تعداد معدود و کمی در این بخش تربیت شدهاند که آن هم مرهون تلاشها و اقدامات قابل تقدیر استادانی چون سید اسدالله رضوانی فرد، مرحوم حجتالاسلام صالحی و ...است.
وی بیان کرد: متأسفانه هنر خوشنویسی در استان مرکزی از هیچ جایگاه قابل توجهی برخوردار نیست و هیچگونه حمایتی هم از سوی مسئولان نمیشود و این هنر امروزه به دلایل مختلفی همچون گذشته با اقبال عمومی مواجه نبوده و از مرحله رکود به نزول رسیده است و بیتدبیری برخی مدیران ذیربط و ایجاد انشقاق در جامعه خوشنویسی مزیدی بر علل و ضربهای جبرانناپذیر بر این پیکره این هنر وارد کرده است.
جدیدی ادامه داد: زمان اوقاف و امور خیریه از جمله سازمانهایی است که میتواند نقش ارزندهای در احیای این هنر اصیل ایرانی برعهده داشته باشد؛ لیکن طی چند سال اخیر در مرمت و بازسازی ابنیههای مذهبی، مساجد و اماکن متبرکه دقت کافی در اصول هنری و زیبایی شناختی از سوی این سازمان صورت نمیگیرد و بعضاً در قالب مرمتها از افراد غیرمتخصص استفاده میشود که خود بهعنوان یک آسیب و چالش جدی در این حوزه بهشمار میرود و نیاز است تا همانگونه که در امور فنی دقت لازم داشته و دفاتر نظارتی خوبی که در مسائل عمرانی و سازهای در ادارات اوقاف فعال هستند بخشی را هم در نظارت بر جنبههای هنری داشته باشند؛ زیرا باید بدانیم آنچه ازدوره فعلی برای تاریخ میماند در آینده قضاوت میشود.
هنرمند خوشنویس استان اعلام کرد: مسلماً در دوران صفویه و قبل از آن بسیاری از ظرفیتها و امکانات امروزی وجود نداشت؛ ولی باز میبینیم که بسیاری از بناهای تاریخی از آن دوران برای ما به یادگار ماندهاند؛ اما اکنون به جرأت میتوان گفت که در آینده بهدلیل عدم توجه و شناخت کافی، استفاده از افراد غیر متخصص و نبود دید هنری و زیبایی شناختی نسبت به این هنر هیچ بنای شاخصی متعلق به دوران کنونی وجود ندارد.
جدیدی با بیان اینکه هرج و مرج و تشتت در معماری امروز ما بهشدت به چشم میخورد ادامه داد: مردم ما امروز آنگونه که باید از جلوههای هنری و معماریهای کنونی لذت لازم را نمیبرند؛ چراکه اغلب این هنرها با فطرت آنها سازگار نیست و اکثراً به جای توجه به وجه هنری و معنوی وجه اقتصادی آن مورد توجه قرار دارد.
وی اظهار کرد: سپردن ابنیههای مذهبی برای مرمت و بازسازی بهدست افراد غیرمتخصص و بعضاً دانشجویان کم سابقه که اخیراً به مراتب به چشم میخورد ماندگاری بناهای مذکور را تحتالشعاع قرار خواهد داد و بعضاً به جای مرمت به تخریب آنها منجرخواهد شد؛ لذا لازم است تا سازمانهای ذیربط بهویژه میراث فرهنگی نسبت به این امر دقت و توجه بیشتری داشته باشند.
این هنرمند خوشنویس استان در پایان، اظهار کرد: هنر مقولهای غریب و مظلوم در بین ماست؛ وقتی جای مظاهر فاخر هنری را در مساجد و اماکن متبرکه بنرهای چاپی و بعضاً اشکال امروزی گرفتهاند حرفی برای گفتن باقی نمیماند و اینها همه واقعیتهایی است که با اندکی اهتمام و دقت برطرف میشود و باید برایشان چارهاندیشی کرد.