مؤمن به شفاعت، ظلم نمی‌کند و زیر بار ظلم نمی‌رود
کد خبر: 3700789
تاریخ انتشار : ۰۵ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۴
یادداشت وارده؛

مؤمن به شفاعت، ظلم نمی‌کند و زیر بار ظلم نمی‌رود

گروه معارف- از بررسی آیات و روایات این نتیجه حاصل می‌شود که ظلم یکی از موانع اصلی شفاعت است و جامعه‌ای که مؤمن به شفاعت باشد نه ظلم می‌کند و نه زیر بار ظلم می‌رود؛ بلکه در مقابل مطلق ظلم می‌ایستد و بعضاً مقابله هم می‌کند.

به گزارش ایکنا از استان مرکزی، فرهنگ مجموعه پیچیده‌ای است از علوم، اعتقادات، هنر، افکار و عقاید، صنایع و عادات و رسومی که انسان به عنوان عضو یک جامعه آن را از فرا می‌گیرد و در قبال آن تعهداتی بر عهده دارد.1
پر واضح است که اعتقادات و آموزه‌های دینی مردم، فرهنگ دینی آنان محسوب می‌شود. «شفاعت» به عنوان یکی از اعتقادات دینی، می‌تواند نقش موثری در پویایی فرهنگ اسلامی ایفا کند. صرف‌ نظر از معنای شفاعت، در آیات قرآن و روایات معصومین(ع)، مواردی به عنوان موانع شفاعت ذکر شده است که بعضی از این موانع، تاثیر مستقیم بر بالندگی فرهنگ جامعه اسلامی دارند.
نمونه آن ارتکاب به اعمال منافی عفت است. شخص مؤمن، معتقد و امیدوار به شفاعت برای دستیابی به شفاعت شافعان در روز قیامت خود را ملزم می‌کند که به این اعمال مبتلا نشود. عدم ارتکاب به این عمل، خود بخود سبب ارتقاء اخلاقی جامعه و حفظ عفت عمومی می‌شود. نتیجه این استنکاف، ارتقاء فرهنگ جامعه اسلامی در سایه عمل به یکی از تعالیم و دستورات شرع مقدس است.
شفاعت به عنوان یکی از اعتقادات مهم مسلمانان بویژه شیعیان دارای ابعاد گسترده‌ای است، در این مقال سعی می‌شود با پرداختن به تبیین مهم‌ترین موانع شفاعت از منظر قرآن و روایات، ارتباط هر یک از موانع را با فرهنگ اسلامی بیان شود.

قرآن کریم و ائمه اطهار(ع)، از زوایای متعددی به این موضوع نگاه کرده و به موانع مختلفی از جمله: ظلم، نفاق، ترک اطعام مساکین، بازیچه قرار دادن دین، شرب خمر،غش و فریبکاری و زنا اشاره دارند.


ظلم به عنوان مانع شفاعت
«ظلم‏» در لغت، به معنای ‏کار بی‌جا انجام دادن2 و خروج از حد میانه‌روی است.3 ظلم به این معنا، جامع همه رذایل، و ارتکاب هر یک از زشتی‌های شرعی و عقلی را شامل است. و این، ظلم به معنای اعم است.4
برای ظلم، معنای دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از: ضرر و اذیت رسانیدن به ‏غیر، از قبیل: کشتن و یا زدن، دشنام و فحش دادن، غیبت کردن، تصرف کردن مال ‏غیر به ناحق و یا غیر اینها از کردار یا گفتاری که باعث اذیت دیگری شود و این، ظلم به معنای اخص است.5 بیشتر آنچه در آیات و روایات، و عرف مردم ذکر می‌شود این معنا مراد است. پس اصطلاح معروف «ظلم‏»؛ به معناى رعایت نکردن حق است. در این تعریف، حق جایگاهى محورى دارد. علماى اخلاق، ظلم‏ را به اعتبار کسانی ‌که هر یک به ‏نوعى حقى بر انسان دارند، به انواعى تقسیم کرده‌اند: ظلم‏ به خدا، ظلم‏ به خود و ظلم‏ به دیگران. ظلم‏ در تمام این موارد، به معناى عدم مراعات حقوقى است که انسان در برابر آنها مسئول است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ ... وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً؛ در آن روز شفاعت كسى سودى ندهد مگر آنكه رحمان به او اذن دهد ... و كسى كه بارِ ظلم و ستمى با خود برداشت، مسلماً محروم و نااميد شود».(طه، آیات 109 الی 111)
همچنین در جای دیگر می‌فرماید: «وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمينَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ حَميمٍ وَ لا شَفيعٍ يُطاع؛ و آنان را از روز نزديك بيم ده، آنگاه كه از شدت ترس جان‏ها به گلوگاه رسد، در حالى كه همه وجودشان پر از غم و اندوه است، براى ستمكاران هيچ دوست مهربانى و شفيعى كه شفاعتش پذيرفته شود وجود ندارد.(غافر،18)
شیخ طبرسی در تفسیر این آیه شریفه می‌نویسد: ما للظالمینَ من حمیمٍ؛ دوستی برای ستمکاران نیست. یعنی برای ظالمین کسی نیست که سودشان دهد و لا شفیع یطاع؛ و نه شفاعت کننده‌ای که اطاعت گردد. یعنی در میان ایشان کسی نیست که شفاعت او مورد قبول باشد.6
ظلم و ستم همچون بار عظيمى است كه بر دوش انسان سنگينى مى‏ كند و از پيشرفت او به سوى نعمت‌هاى جاويدان الهى بازمى‏ دارد، ظالمان و ستمگران چه آنها كه بر خويش ستم كردند، يا بر ديگران، از اينكه در آن روز، با چشم خود می ‏بينند، سبكباران به سوى بهشت می ‏روند اما آنها زير بار سنگين‏ ظلم در كنار جهنم زانو زده ‏اند نوميدانه به آنها نگاه مى‏ كنند و حسرت مى‏ برند.7 ظلم در این آیات شریفه صدق بر مشرك و كافر و معاند و منافق و مخالف و ظلمه مي‌كند زيرا يا به خود ظلم كردند يا به غير يا به دين حتى عاصى را هم می‌گيرد فرداى قيامت. وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ‏ شفاعت شفعاء مختص به اهل ايمان است غير مؤمن نه احدى را شفاعت می‌كند نه شفاعتش پذيرفته می‌شود.8
همچنین در روایتی از حضرت رسول الله(ص) آمده است: من سرته حسنته و سائته سيئته فهو مؤمن فان لم يندم على ذنب يرتكبه فليس بمؤمن و لم تجب له الشفاعة و كان ظالما، و الله تعالى يقول: ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ‏9؛ هر کسی که کار نیکویش خشنودش کند و کارهای بدش ناراحتش کند مؤمن است، آن کسی که بر گناهی که مرتکب شده پشیمان نباشد مؤمن نیست و شفاعتی برایش نخواهد بود و ستمکار است و خداوند متعال می‌فرماید ستمکاران را نه دوستی خواهد بود و نه شفیع اطاعت شده‌ای.
بی‌تردید از بررسی آیات و روایات فوق این نتیجه حاصل می‌شود که «ظلم» یکی از موانع اصلی شفاعت است. پس جامعه‌ای که مؤمن به شفاعت باشد نه ظلم می‌کند و نه زیر بار ظلم می‌رود؛ بلکه در مقابل مطلق ظلم می‌ایستد و بعضاً مقابله هم می‌کند. آنطور که واضح است ظلم از عوامل انحطاط جوامع بشری محسوب می‌شود و در بررسی تاریخ به جوامعی بر می‌خوریم که بر اثر ظلم از بین رفته‌اند. در پاره‌ای از روایات به این معنا اشاره شده است که وجود عدالت در جامعه باعث شکوفایی استعدادها می‌شود و مشخص است که ظلم در مقابل عدل است و در جامعه‌ای که ظلم باشد، قطعا استعدادها شکوفا نمی‌شود.
این مسئله باعث به وجود آمدن تقابل بین طبقات جامعه و در نتیجه سبب از هم پاشیدگی اخلاقی و انحطاط آن می‌شود. تاکید بر بحث موانع شفاعت سبب می‌شود که افراد جامعه برای اینکه مورد شفاعت واقع شوند؛ از مرتکب شدن آنها که از مهم‌ترینِ آن عوامل ظلم است بپرهیزند.
ادامه دارد...


پی نوشت‌ها:
1.زمينه فرهنگ‌شناسی تأليفی در انسان‌شناسی فرهنگی و مردم‌شناسی، مؤلف: محمود روح‌الامينی 18، 17، نشر: عطار
2. ابن منظور،محمد بن مکرم؛(1414ق)؛لسان العرب؛بیروت؛دار صادر، ج 12، ص 373.
3.واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی؛(1414ق)؛ تاج العروس من جواهر القاموس؛ محقق و مصحح: شیری؛ بیروت؛ دارالفکر، ج ‏17، ص 448.
4. نراقی،ملا احمد؛(1378ش)؛معراج السعاده؛قم؛هجرت، ص475.
5.همان ص 476.
6.طبرسی، فضل بن حسن، (1360ش)،تفسیر مجمع البیان، مترجمان، انتشارات فراهانی، تهران،ج 21، ص 248.
7.مکارم شیرازی، ناصر؛(1374ش)؛تفسیر نمونه؛ تهران؛ دارالکتب الاسلامیه، ج‏13، ص 307.
8.طیب،سید عبدالحسین؛(1378ش)؛اطیب البیان فی تفسیر القرآن؛تهران؛انتشارات اسلام، ج11 ، ص 364.
9.عروسی حویزی،عبد علی بن جمعه؛(1415ق)؛تفسیر نورالثقلین؛قم؛انتشارات اسماعیلیان، ج 4 ، ص 579.

انتهای پیام

captcha