دقایقی با وزیر شعار اراک / تفکر، پشتوانه شعارگویی است

حسن مجاوری متولد سال 1342 در روستای انجدان اراک است تا پنجم ابتدایی را در زادگاه مادری سپری و بعد از آن برای ادامه تحصیل راهی اراک شد و تحصیلات را تا اخذ کارشناسی مدیریت دولتی ادامه داد. از همان دوران تحصیل در دوره راهنمایی هدف‌گذاری را در زندگی آغاز کرد و از هیچ تلاشی برای گام برداشتن در مسیری که انتخاب کرده بود دریغ نکرد. او شعارها را زاده تفکر و تحلیل می‌داند و کلمات ریتم‌دار با هزاران معنای او را در راهپیمایی‌های مختلف از جمله روز قدس بارها شنیده‌ایم و شاید زمزمه کرده باشیم.

همین ذوق، استعداد و اندیشه‌اش باعث شد در استان مرکزی او را با عنوان و لقب وزیر شعار بخوانند و این مبارز 57 ساله خاطرات تلخ و شیرین بسیاری از جمله بودن در کنار بنیان‌گذار انقلاب اسلامی در لحظه به خاک سپردن این مرد بزرگ است که البته از این خاطره به تلخی یاد می‌کند و مرور وداع چند سانتیمتری با امام انقلاب برایش دشوار است، برای شنیدن خاطرات و راهی که طی کرده است با او به گفت‌و‌گو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

حسن مجاوری در خصوص هدف‌گذاری برای زندگی‌اش و شروع گام برداشتن در این مسیر گفت: با شروع شکل‌گیری اعتراض‌ها علیه رژیم پهلوی این موج به کارخانه‌ها، شرکت‌ها ومدارس کشیده شد و آن زمان من مشغول تحصیل در مدرسه آیت‌الله طالقانی دوره راهنمایی بودم که به جمع این اعتراض‌ها در خیابان پیوستم و گام برداشتن در مسیر انقلاب و دفاع از انقلاب را شروع کردم.

وی ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گروهک‌های مختلفی شکل گرفت، اراک هم از این فضیه مستثنی نبود، به دلیل فعالیت کارخانه  آلومینیوم‌سازی و ماشین‌سازی و به دلیل اینکه تکنولوژی این شرکت‌ها از شوروی سابق وارد شده بود حزب توده در اراک در بخش کارخانه‌ها فعالیت گسترده‌ای داشت، همچنین سازمان مجاهدین خلق که به عنوان منافقین شناخته شدند و دیگر گروهک‌ها فعالیت بسیار در اراک داشتند که لازم بود مبارزات ادامه پیدا کند.

مجاوری گفت: در سال 60 حدود 17 سال سن داشتم جز اولین نیروهایی بودم که آموزش نظامی را در سازمان بسیج تحت نظارت سپاه دریافت کرد، از سال 60 در صحنه‌های دفاع از انقلاب اسلامی حضور داشتم. ابتدا به عنوان پاسدار وارد کمیته انقلاب اسلامی شدم و سال 61 در کنار حضور در کمیته مأمور در سازمان تبلیغات اسلامی نیز بودم که این فعالیت تا سال 63 طول کشید و حضور در کمیته نیز تا سال 65 ادامه پیدا کرد و بعد از آن در یکی از کارخانه‌های اراک مشغول به کار شدم.

این مبارز انقلابی اظهار کرد: بعد از تشکیل شورای هماهنگی تبلیغات زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی که برگزاری مراسم‌ها را به عهده داشت وارد این میدان شدم و این فعالیت در جبهه‌ها نیز ادامه داشت.

مجاوری با اشاره به حضور در کنار بزرگانی همچون سردار کاوه نبیری، سردار یعقوب سعیدی و هم اعزام بودن با سردار جهان‌پناه در سال 60 گفت: در دوران دفاع مقدس هر روز شاهد شهادت عزیزانمان بودیم و فعالیت در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی باعث شد مراسم تشیع بیش از 700 شهید را در اراک برگزار و شعار شهادت‌طلبی بدهم و این همین عامل باعث شد که در تمام صحنه‌ها و راهپیمایی‌ها از جمله 22 بهمن و روز قدس حضور داشته باشم و شعار نوشتن و شعار دادن در تمام این موارد همراهم بود.

وی با اشاره به شروع تحصیل دانشگاهی در رشته مدیریت دولتی از سال 69 بیان کرد: نسل جدید یک فتنه دشمن در قالب داعش را مشاهده کردند اما دهه 60 بیش از 10ها گروه با آرم‌های مختلف و هدف واحد ضربه زدن به جمهوری اسلامی فعالیت داشتند و با همه این موارد هم نسلی‌های من درس و تحصیل را رها نکردند؛ چراکه تخصص که نیاز آن روز جمهوری اسلامی بود را فراموش نکردند.

این مبارز انقلابی در تشریح تفاوت شرایط امروز و دیروز تصریح کرد: در دهه 60 الگوی عملی و تجربه و اندوخته قبلی وجود نداشت به همین دلیل در آن زمان می‌بایست هم وضع موجود جفظ می‌شد و هم برای عبور از مشکلات و بحران‌ها برنامه‌ریزی و آینده‌نگری در نظر می‌گرفتیم؛ لذا با این شرایط به طور قطع ادامه تحصیل و پرداختن به آن دشوارتر از امروز بود.

مجاوری با اشاره به شرایط تحریم و کمبودهای داخلی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اظهار کرد: وجود تحریم ها باعث شد که برای تأمین نیاز داخلی، تحصیل و کسب مهارت در شاخه‌های مختلف برای جوانان متعددی هدف‌گذاری شود.

وی با اشاره به فعالیت در حوزه نویسندگی گفت: در محیط دانشگاه و فضاهای دیگر تحلیل‌های مختلف انجام می‌دادم و همین عامل زمینه شروع پرداختن به نویسندگی و نوشتن مقاله‌های متعدد و بررسی انقلاب و اتفاقات از ابعاد مختلف را فراهم کرد.

تحلیل و تفکر پشتوانه شعارهایی که نوشته می‌شود

وزیر شعار استان مرکزی اظهار کرد: فعالیت افراد در عرصه سیاسی و ارزشی در دفاع از نظام به مراتب دشوارتر از دیگر سنگرها است؛ چراکه در سنگرهای دیگر از جمله مداحی پشتوانه تاریخی و ... وجود دارد، اما در میدان شعار اینگونه نیست و نمونه تجربه قبلی در جامعه و دنیا در اختیار نداریم.

مجاوری ادامه داد: فردی که می‌خواهد در عرصه شعار و تبلیغ ورود پیدا کند باید به مسائل منطقه‌ای جهانی و.. اشراف داشته باشد، به عنوان نمونه گاهی یک ساعت قبل از شروع یک برنامه مذاکره تلفنی دو رییس جمهور کل معادله را بر هم می‌زند و نیاز می‌شود که کل شعار در نظر گرفته شده تغییر یابد. برای خلق یک شعار باید آشنایی وسیعی با مسائل وجود داشته باشد و تبعات شعاری که نوشته می شود در همه جوانب باید در نظر گرفته شود.

شعارها، نشان‌دهنده اهداف و نمادها

این مبارز انقلابی اضافه کرد: شعارها هدف‌ها را نشان می‌دهند و نماد هستند، شعارها باتوجه به ارزش‌ها و دیدگاه‌هایی که مردم در عرصه انقلاب داشتند نوشته می‌شوند و در واقع احساسات مردم را تبدیل به شعور می‌کنند که در نتیجه آن از دام دشمنان رهایی یابیم و در همان خط ترسیم شده توسط ولایت‌فقیه حرکت کنیم و در این صورت است که جامعه موفق می‌شود.

جرقه شعارگویی با اولین سالروز پیروزی انقلاب

مجاوری با بیان اینکه در اولین مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی موضوع شعار و پرداختن به آن شکل گرفت، گفت: انقلاب اسلامی ایران یک بعدی نبود و برای پیروزی نظامی یا رشد اقتصادی و... انقلاب انجام نشد، بلکه انقلاب برای برقراری حاکمیت اسلام انجام شد و یکی از شعارهای مهم انقلاب استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود.

وی در خصوص کارکرد شعارها بیان کرد: شعارها صیانت از ارزش‌ها، افشای کمین‌گاه‌های دشمن در طول حرکت خود، جبهه‌بندی و ترسیم خط فکری دشمن، شناسایی و بازگویی محدودیت‌هایی که دشمن برای رسیدن به قله در راه ما ایجاد می‌کند را برعهده دارد و این موارد در قلمرو کارکرد شعارها محسوب می‌شود.

این مبارز انقلابی با اشاره به شعارنویسی و شعارگویی از سال 60 خاطر، اظهار کرد: سال 65 تصمیم گرفته شد که تمامی نیروهای داوطلب بسیجی کشور که قرار بود به جبهه اعزام شوند در قالب سپاه حضرت محمد(ص) ثبت نام کنند و تمام نیروها در تهران جمع شوند و بعد از انجام مراسم نمادین به جبهه اعزام شوند، یکی از دو نفر افراد برگزار کنند این مراسم من بودم که با حضور مقام معظم رهبری به‌عنوان رئیس جمهور وقت انجام شد.

مجاوری ادامه داد: در ابتدا شعارگویی را حماسی آغاز کردم و شعار «اسلام را فتح مجدد آمد  سپاه پیروز محمد آمد» را به صورت بداهه سر دادم و بین بیش از پنج هزار جمعیت طنین انداز شد.

خاک‌سپاری امام راحل، تلخ‌ترین خاطره

وی حضور در لحظه خاکسپاری امام خمینی(ره) را از خاطرات تلخ خود یاد کرد و افزود: برای تشیع حضرت امام(ره) به تهران رفتم و در بهشت زهرا(س) بعد از سرودن شعارهای مختلف از سه ردیف کانکس برای رسیدن به جایی که محل به خاک سپردن امام خمینی(ره) بود عبور کردم و خودم را به آنجا رساندم و برای کمک به نیروهایی که حضور داشتند داوطلب شدم و همین باعث شد همانجا بمانم.

این مبارز انقلابی ادامه داد: بعد از ساعاتی پیکر امام خمینی(ره) به مکان خاکسپاری منتقل شدند و من همانجا بالای سر امام(ره) بودم، لحظات تمام شدن تلقین به دلیل ازدحام به سمت مزار مطهر ایشان کشیده شدم و حدود یک ربع در کمترین فاصله به پیکر امام(ره) بودم و بعد از آن بی‌هوش به بیمارستان منتقل شدم.

وی با اشاره به انجام 13 سفر به سوریه و فعالیت در قالب رئیس کاروان، بیان کرد: در خرابه شام در قالب مقاله عظیم فریاد حضرت زینب را طنین انداز کردم، در کربلا نیز در حرم حضرت علی(ع) شعار داده‌ام و مهمترین آن در سال 93 زمان تحویل سال کنار کعبه اجرای برنامه برای حدود 20 هزار حجاج ایرانی را به عهده داشتم و شعار دادم.