دریادلان بی‌نشان / از طنین اذان بر عرشه کشتی تا ناگفته‌هایی از دفاع مقدس
کد خبر: 3924463
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۹ - ۰۳:۱۹
سروقامتان/ ۱

دریادلان بی‌نشان / از طنین اذان بر عرشه کشتی تا ناگفته‌هایی از دفاع مقدس

در دوران دفاع مقدس مناسک دینی طبق روال همیشه انجام می‌شد. صدای تلاوت قرآن در محافل و بانگ دلنشین اذان جهت اقامه نماز یکی از زیباترین و لذت‌بخش‌ترین لحظاتی است که هر درجه‌دار و کارمند نیروی دریایی بر عرشه کشتی تجربه می‌کند.

دریادلان بی‌نشان / از بانگ اذان عرشه کشتی تا بازخوانی ناگفته‌های دفاع مقدس

رشادت‌های دلاوران نیروی دریایی در دفاع از حریم وطن و جلوگیری از تجزیه ایران غیرقابل چشم‌پوشی است. آنان هم‌رزم شهید چمران بودند و در کنار این شهید والامقام با سوءاستفاده کومله‌ها مبارزه کردند. البته در این مصاف و دفاع مقدس شهدایی را تقدیم اسلام و انقلاب کردند، اما مهم حفظ آرمان‌های امام راحل بود که محقق شد.

ایکنا استان مرکزی، به مناسبت هفته دفاع مقدس گفتوگوهایی را با افراد مختلف و تأثیرگذار در 8 سال دفاع مقدس با عنوان «سروقامتان» داشته است که تقدیم مخاطبان میشود. گفتوگو با ناخدا دوم سیدحسن میرناصری، پیشکسوت دوران دفاع مقدس،را در ادامه میخوانید:

میرناصری در معرفی خود چنین گفت: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ؛ خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او پیکار می‌کنند گویی بنایی آهنین‌اند»، (صف/4). ناخدا دوم تفنگدار بازنشسته و جانباز نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی سید‌حسن میرناصری هستم و در مدت 31 سال افتخار سربازی در مناطق جنوب را داشته‌ام و به آن مفتخرم. سال 46 به استخدام ارتش درآمدم و اگر بارها و بارها متولد شوم و بمیرم باز در ارتش خدمت خواهم کرد.

از سربازی خود برای وطنم، حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی ایران و تبعیت محض از امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب بسیار خرسندم و در تمام سال‌های خدمت هیچ‌گاه احساس خستگی نکرده و با وجود اینکه سال‌ها از بازنشستگی‌ام می‌گذرد اگر باز هم نیاز به حضورم باشد در کسوت سربازی امام زمان(عج) و رهبر مقتدر نظام، لباس رزم خواهم پوشید تا دین خود را به انقلاب، رهبر، اسلام و مردم شریف ایران ادا کنم. 17 سال از سال‌های خدمتم را در ارتش جمهوری اسلامی افتخار خدمت داشتم.

ناخدا میرناصری از روزهای خدمت بسیار شیرین سخن می‌گفت و قطع کردن صحبت‌هایش و پرسیدن سؤال کار را سخت می‌کرد. از او درباره لحظه وقوع جنگ و عکس‌العمل نیروهای ارتش در مواجه با حمله صدام پرسیدم که ناگاه چشمانش پر از اشک شد، لحظه‌ای سکوت کرد و گفت: روزگاری جبهه بود و جنگ بود / ترس بر ارتش ایران ننگ بود. ارتشی‌ها چون دلیر و پاک صفت / سر بدادند از برای این وطن. شما مرا به دوران رشادت تمام رزمندگان اسلام بردید. در آن روزها ترس برای تمام مردم ایران و به‌ویژه ارتش همیشه قهرمان جمهوری اسلامی ننگ بود. ارتشی‌های شجاع در مقابل صدامیان تمام قد و تمام عیار ایستادند و از کیان نظام دفاع کردند.

حمله به خرمشهر حمله تازه‌ای نبود

حمله صدام به خرمشهر حمله تازه‌ای نبود؛ چراکه در سال 1320 نیز این شهر مورد هجمه قرار گرفت و روس‌ها در شمال کشور و انگلیسی‌ها در جنوب به نیروی دریایی حمله کردند و تعدادی از قهرمانان نیروی دریایی آن زمان همچون اردلان، نقدی، و بایندُر را به شهادت رسانده و خرمشهر را اشغال کردند. قبل از 31 شهریور سال 59 جنگ‌های مرزی آغاز شده بود و در آن روزها در پایگاه دریایی خرمشهر بودم. از خرمشهر تا خورعبدالله و ورودی خلیج فارس حدود 89 کیلومتر مرز مشرک آبی ایران با کشور عراق است. عراق در آن زمان که انقلاب تازه به پیروزی رسیده بود گمان می‌کرد که فرصت مناسبی است و از مرز خشکی شلمچه به مناطق جنوب‌شرقی حمله کرد و تمام برنامه‌های سیاسی خود را اعمال کرد.

از ناخدا میرناصری در خصوص تفسیرش از جنگ پرسیدم که اینگونه توصیف کرد: جنگ تنها از سوی نظامیان تفسیر نمی‌شود و تمام اقشار از این واقعه برای خود تفاسیر مختلف دارند. تفسیر ارتشی‌ها از جنگ، دفاع همه‌جانبه بوده و هست و غیر از حفظ ارزش‌های انقلاب و اسلام تفسیر دیگری نمی‌شناختند. دفاع ما دفاعی جانانه بود. وقتی که لشگر 3 عراق تلاش می‌کند خرمشهر را در مدت 3 روز اشغال کرده و به مدت یک هفته در میدان آزادی باشد، ما با تعداد اندکی از تکاوران و تفنگداران نیروی دریایی خرمشهر و بوشهر 45 روز مقاومت کردیم. برخی‌ها می‌گویند دفاعی 34 روزه، اما معتقدم این جنگ 45 روز بود چون عضو پایگاه دریایی خرمشهر بودم و از نزدیک شاهد بودم چگونه خرمشهر عزیزمان به خونین‌شهر بدل شد و ما نظامی‌ها با کمک مردم بار دیگر خونین‌شهر را به خرمشهر تبدیل کردیم.

نقش رزمندگان شجاعی از دل مردم، ارتشی‌های نیروی زمینی و نیروی هوایی را نباید نادیده گرفت. نقش ارتش در دفاع از حریم کشور بسیار حائز اهمیت است. اینکه برخی‌ها جنگ را 34 روز قلمداد می‌کنند و ما می‌گوییم 45 روز به این جا برمی‌گردد که قبل از 31 شهریور سال 59 مناطق مرزی درگیری‌هایی با ارتش صدام داشت. 45 روز در مقابل دشمن مقاومت کردیم. بعد از تصرف خرمشهر، عراق تصمیم داشت از روی کارون پل زده و عبور کند و همین کار را نیز انجام داد. وقتی عراق خرمشهر را تصرف کرد به ذوالفقاری ما حمله کرد آبادان را در محاصره قرار داد و همان عملیات والفجر 8 را که انجام دادیم صدام قصد داشت علیه ما انجام دهد و کاری کند تا نیروهایی که در خرمشهر دارد از طریق پل به آبادان متصل کند. بیرون کردن عراق از خاک ایران بسیار مشکل بود، اما با عنایت خدا، هدایت امام خمینی(ره)، وجود فرماندهان شجاع و رزمندگان یک‌دل، این امر محقق شد.

نقش تکاوران و تفنگداران نیروی دریایی در دفاع مقدس 

در ادامه از ناخدا میرناصری در خصوص رشادت تکاوران نیروی دریایی سؤال کردم و پاسخ داد: تکاوران از منجیل و بوشهر به خرمشهر مأمور شدند و نقش تکاوران و تفنگداران نیروی دریایی خرمشهر نقشی بسیار ارزنده در مقاومت خرمشهر و استراتژی جنگ در زمان خودش بود. اگر مقاومت و دلیرمردی‌های شهدا و رزمندگان نبود قدر مسلم ما به آزادی خرمشهر نمی‌رسیدیم و الحق امام راحل بسیار به جا فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد. اگر مقاومت ارتش، سپاه، مردم و دوستان ما در نیروی انتظامی نبود قطعاً ایران با مشکلات زیادی مواجه می‌شد. ما در مقابل متجاوزان غربی، آمریکایی و دیگران ایستادیم و سرفرازانه سر دادیم. سربازیم و هرگز نهراسیم ز دشمن / گر سر برود ما ندهیم کشور به دشمن. ای خاک مقدس که بود خاک تو ایران / فاسد بود آن خون که برای تو نریزد.

صحبت از ارتش شاید در اذهان تداعی کند که در مورد این یگان قدرتمند اغراق کرده و قصد بزرگنمایی داریم در حالی که سخن از رشادت و مجاهدت این عزیزان تنها قطره‌ای در برابر دریاست و این افراد بی‌ادعا و مخلص قدم در جبهه نبرد گذارده و به فرمان امام و مقتدای خویش لبیک گفتند. زمان جنگ همه بودند و امروز نیز همه هستند.

نقش تکاوران منجیل نیروی دریایی در جلوگیری از تجزیه ایران در سال 58 نیز نباید از یادها فراموش شود و رشادت این غیور‌مردان قابل تقدیر است. در آن زمان عده‌ای در منطقه کردستان حکومت خودمختار تشکیل داده بودند که تکاوران نیروی دریایی برای خاموش کردن غائله به این منطقه اعزام و موفق شدند با هدایت و مدیریت شهید چمران این فتنه دشمن و منافقان را خنثی کنند. پس از آن نیز نقش ارتش در پیروزی‌های مکرر دفاع مقدس غیرقابل چشم‌پوشی است تا جایی که 113 هزار ارتشی به شهادت رسیدند. ارتشی‌ها به لباس نظامی خود به چشم کفن نگاه کرده و همواره به این پوشش افتخار می‌کنند. در جنگ شاهدیم تعدادی از نظامی‌های ما با لباس نظامی دفن شدند و این رسالت ارتش است که خود را در دفاع از وطن مکلف بداند.

نیروی دریایی همواره حافظ خلیج فارس بوده و هست و امروز شاهدیم هیچ کشتی نمی‌تواند بدون اجازه وارد خلیج همیشه فارس ما شود. نیروی دریایی صدور نفت عراق را تا پایان جنگ متوقف کرد و این کشور حتی نتوانست یک قطره نفت از سکوهای البکر و الامیه خارج کند. در مقابل از جزیره خارک که روزی یکصد مرتبه وضعیت قرمز اعلام می‌شد صدور نفت یک روز هم قطع نشده و توپخانه‌های ما در مواجهه با دشمن بعث عراق ساکت ننشستند. نیروی دریایی با تمام توان اسکورت نفتکش‌ها را برعهده داشت و در این بین بسیاری از رزمندگان ما برای همیشه در دریا آرام گرفتند.  

خاطره‌ای از شهید محب‌افضلی

از ناخدا میرناصری خواهش کردم خاطره‌ای برایمان بگوید، کمی سکوت کرد و با آه، اما پر از صلابت و افتخار گفت: محب‌افضلی ناوی(سرباز) نیروی دریایی بود، روزی برادر و پدرش با برگه مرخصی از فرمانده آمدند تا با امضای من او را به عروسی خواهرش ببرند. محب‌افضلی 15 روز مرخصی داشت، اما در لحظه آخر از رفتن با پدر و برادرش منصرف شد، همان روز به دلم برات شد که اتفاقی خواهد. پس فردای آن روز دشمن به مقر ما حمله کرد و بسیاری از یگان نیروی دریایی از جمله محب‌افضلی را به شهادت رساند. برای دفاع از حریم کشور، ارزش‌های دینی، انقلابی و ولایت‌فقیه همه پای کار بودند و هیچ‌یک از دلاور‌مردان ارتش حتی برای دیدن خانواده و فرزند تازه متولد شده حاضر نبودند خط مقدم و مقابله با دشمن را رها کنند و با تمام اخلاصی که داشتند از لذت دیدار فرزند، خود را محروم می‌کردند.

این پیشکسوت نیروی دریایی در خصوص تجهیزات در اختیار، توضیح داد: تجهیزات ما در دوران دفاع مقدس بسیار محدود بود، دشمن اول سوسنگرد را تصرف کرد و باید مهمات‌ از هفت‌تپه اندیمشک به خرمشهر و آبادان ارسال و با دشمن نبرد شود. اگر امروز اشک در چشمان من و امثال من مکرر حلقه می‌زند،‌ من برای رشادت جوانان و از خودگذشتگی آنان است. اگر بخواهیم واژه ارتش را معادل‌سازی کنیم در قالب استقامت، رشادت، تجهیزات، شهامت، شجاعت و شهادت تعریف می‌شود. ما نبرد کردیم تا استیلای دشمن بر ما حاکم نباشد، ما و دیگر یگان‌های نظامی کمبودها را با اصالت و شجاعت جبران می‌کردیم.

ناخدا میرناصری در ادامه سخنان خود به خاطره‌ای دیگر اشاره کرد و افزود: نهم آبان سال 59 در خرمشهر به‌ صورت اتفاقی در خانه‌ای دو طبقه با عراقی‌ها ساکن بودیم، استراتژی جنگ می‌گفت اگر در منزلی مستقر می‌شوید در بالاترین طبقه قرار گیرید تا بر دشمن مسلط شوید. منازل اهالی خرمشهر خالی از سکنه بود و مجبور شدیم شب را در ساختمانی استراحت کنیم. طبق برنامه در طبقه دوم رفتیم و پس از چند لحظه متوجه حضور عراقی‌ها در طبقه پایین شدیم، تمام دستگاه‌ها را خاموش کردیم و نوری برای دیدن نداشتیم. دوستی در همان تاریکی نانی پیدا کرد، به من گفت نان پیدا کردم، گفتم بیاور تا بخوریم، نان آنقدر خشک بود که به قول معروف با دندان می‌جنگید در همین حال یکی دیگر از بچه‌ها یک قوطی پیدا کرد که درش باز بود کمی خوردیم و متوجه شدیم مربا است، مربا را خوردیم و صبح متوجه شدیم آنچه شب گذشته زیر دندانمان می‌آمد حشراتی بود که در مربا وجود داشت.

دشمن بیرون نمی‌رفت و پل خرمشهر در حال سقوط بود. امیر سارنگ در دستگاه واکی تاکی اعلام کرد از نظر ما خرمشهر سقوط کرده و تمام کارکنان نیروی دریایی هر طور که می‌توانند از خرمشهر خارج شوند و بدین ترتیب دستور عقب‌نشینی صادر شد و ما صبح همان روز با دشمن درگیر شدیم و اجازه ندادیم سالم بیرون بروند، سپس به اجبار عقب‌نشینی کردیم، اما اصالت خود را از دست نداده با تدابیر دیگر مناطق اشغال شده از سوی دشمن را پس گرفتیم.

آزادسازی خرمشهر

ناخدا میرناصری در خصوص جریان آزادسازی خرمشهر نیز اظهار کرد: بیرون کردن ارتش عراق از آبادان بسیار مشکل بود؛ بنابراین باید سنگ تمام می‌گذاشتیم. توپخانه دشمن که در جاده بصره مستقر بود از سوی رزمندگان اسلام منهدم شد و بدین وسیله توانست عبور و مرور عراق را مختل کند. کارکنان نظامی، غیرنظامی و حتی مردم آبادان با چوب و چُماق به نبرد آمده بودند و با همان دستان خالی رژیم بعث عراق را از آبادان بیرون کردند. بعد از بیرون کردن عراقی‌ها از آبادان، نیروهای خودی جاده آبادان ـ ماهشهر را تصرف کردند؛ لذا با تمام تلاش نیروهای نظامی و غیرنظامی عملیات ثامن‌الائمه(ع) در 5 مهر سال 60 به وقوع پیوست که مقدمه عملیات بیت‌المقدس (آزادسازی خرمشهر) در سال 61 بود.

این پیشکسوت دوران دفاع مقدس اولین عملیات نیروی دریایی در سال 60 را عملیات اشکان و سپس عملیات شهید صفری دانست و افزود: عملیات هفتم آذر منتج به نامگذاری این روز به نام نیروی دریایی شد. عملیات نفتکش‌ها بزرگترین عملیاتی بود که بعد از هفتم آذر انجام شد و اجازه داده نشد موشک‌های سوپر اتان‌دار که به موشک‌های سوپر شیطان‌دار معروف بود توسط فرانسه به عراق برسد. بمب‌های شیمیایی، گاز خردل و سمی عراق از سوی آلمانی‌ها تهیه و به عراق ارسال می‌شد، وقتی می‌گوییم تمام کشورها به عراق کمک کردند حرف گزافی نیست، سندها، مدارک و موجودیت‌ها شاهد ماجراست.

میرناصری از ناگفته‌های دوران دفاع سخن گفت و ادامه داد بازگو کردن عملیات‌های متهورانه ناگفته‌های جنگ تحمیلی است، تعدادی از رزمندگان راه بازکن بودند و برای انجام عملیات اصلی میدان مین را خنثی و پاکسازی می‌کردند. جوانان و نوجوانان ما باید با تمام ابعاد و زوایای جنگ آشنا باشند و با پای کار بودن همه دستگاه‌ها خدمات بازخوانی می‌شود.

جوان امروز باید بداند تحریم فقط اقتصادی و دارویی نیست. در زمان جنگ تحریم تسلیحات جنگی بودیم و همین عامل باعث شد تا با محدودیت‌هایی مواجه باشیم. در آن دوران سیم خاردار نداشتیم، اما پس از گذشت مدتی، توانستیم به موفقیت‌های بسیاری دست یابیم. همه می‌دانند ایران کشورگشا نیست و تنها از حریم خود دفاع کرد. ایران از داشته‌های خود دفاع کرد و دست متجاوزان را برای همیشه کوتاه خواهد کرد.

وقتی از این پیشکسوت دوران دفاع مقدس در مورد تحولات نیروی دریایی در 40 سال اخیر پرسیدم، اظهار کرد: تحولات نیروی دریایی در سال‌های پس از انقلاب اسلامی با دوران ستم‌شاهی قابل مقایسه نیست. به برکت انقلاب اسلامی شاهد تحولات بسیار خوبی در این عرصه هستیم. شهدای نیروی دریایی، در واقع دریادلان بی‌نشانی هستند که عمق آب‌ها را برای آرام گرفتن ابدی انتخاب کردند.

برقراری امنیت دریایی ارتش تعطیلی ندارد

ناخدا میرناصری در مورد احیای لیالی قدر و انجام مراسم تاسوعا و عاشورا، بیان کرد: مبانی اعتقادی بین نیروهای مسلح چیز تازه‌ای نیست. افکار اعتقادی حتی بین کارکنان ارتش در زمان پهلوی نیز به وفور مشاهده می‌شد. سربازی از زنجان به نام حسین آدقلی در دوران قبل از انقلاب خدمت می‌کرد، به دلیل آماده‌باش به او اجازه مرخصی برای شرکت در مراسم تاسوعا و عاشورا داده نشد. روز عاشورا وقتی به محل کار رفتم، متوجه شدم که سربازی در بیمارستان است. وقتی جویا شدم، دیدم همین سرباز است و آنقدر عزاداری کرده که حالش بد شده و به بیمارستان منتقل شده است.

دشمن با توسعه فرهنگ استفاده از ماهواره فرهنگ اسلامی و شیعی ما را هدف گرفته است. مبانی سیاسی ما در کنار مبانی اعتقادی معنا پیدا می‌کند، امام راحل فرمودند دین و سیاست از هم جدا نیست و ما نیز باید در پیروی از ایشان و رهبری در توسعه فرهنگ محمدی، علوی، فاطمی، حسینی و مهدوی کوشا باشیم. پس از پیروزی انقلاب و دوران دفاع مقدس مناسک دینی با همان کیفیت در سنگرهای جبهه و حتی در عرشه کشتی انجام می‌شد. صدای تلاوت قرآن در محافل قرآنی و صدای دلنشین اذان یکی از زیباترین و لذت‌بخش‌ترین لحظاتی است که هر درجه‌دار و کارمند نیروی دریایی روی عرشه کشتی تجربه می‌کند.

ناخدا میرناصری در پایان توقع خود از مسئولان و کارشناسان دستگاه‌های مختلف را احترام به پیشکسوتان و جانبازان هشت سال دفاع مقدس دانست و اظهار کرد: گاه مشاهده کردم که با ایثارگران و جانبازان برخورد خوبی نمی‌شود، وقتی به آنان اعتراض می‌شود پاسخ می‌شنوند که رزمنده بوده‌ای که باش رفتی پولش را گرفتی، این رفتارها دل رزمندگان را به درد می‌آورد، جوانان قدردان زحمات ایثارگران به‌ویژه جانبازان باشند.

دانشگاه‌ها، مدارس و حوزه‌های هنری و فرهنگی باید نه به این دلیل که صدام به ایران حمله کرده است، بلکه به ‌واسطه صداقت و رشادت جوانان، نوجوانان و حتی پیرمردانی از جنس نور که در جبهه حضور داشتند به بازگویی خاطراتی از دوران دفاع مقدس بپردازند. اگر جوانان با دستاوردهای دفاع مقدس بیشتر آشنا شوند، قطعاً ضربه‌پذیر نخواهند بود.

انتهای پیام
captcha