ایکنا ـ زمان قبل از انقلاب چند ساله بودید و چه میکردید؟
20 ساله بودم و سالهای اول دانشجویی را پشت سر میگذاشتم در آن زمان در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه تهران پذیرفته شده بودم. آن زمان اساتید ما اکثراً یهودی بودند و از ایران کمتر استادی در این رشته تدریس داشت. خانواده مذهبی داشتم و همین عامل باعث شد که در زمان تحصیل با کوچکترین آسیبی مواجه نباشم، چراکه تهران آن روز برای دانشجویان شهرستانی بسیار خطرناک محسوب میشد. اگر غفلتی صورت میگرفت سر از ناکجاآباد درمیآورد. یادم است روزی که قصد آمدن به تهران را داشتم مرحوم پدرم دستانش را نشانم داد و گفت: ببین پسرم دستانم کارگری است، آنجا مراقب رفتار و اعمالت باش، پس از ورود به تهران با روحانیت و اساتید قرآنی گره خوردم و همین عامل باعث شد از گزند و انحراف در امان باشم.
بیشتر بخوانید:
در زمان قبل از ورود به دانشگاه با اسم «آقا روحالله» آشنا بودم و در دانشگاه با عنایت خدا با دوستان قرآنی و مذهبی همچون حسن رضایی آشنا شدم و همین دوستی باعث شد تا گرایشم به سمت انقلاب بیشتر از گذشته باشد. جلسات قرآنی دانشجویان پیرو خط امام در بهارستان و با مدیریت استاد حشمتی و حجتالاسلام صدر برگزار میشد. اراک نیز مبارزه جامعه قرآنی در زمان قبل از انقلاب را در کارنامه خود دارد و با وجود تمام سختگیریها جلسات قرآن جمعهها از سوی مرحوم استاد نهرمیانی در مقبره آقانورالدین برگزار میشد و از 12 سالگی در این محفل قرآنی شرکت داشتم. زمانیکه از تهران به اراک بازمیگشتم بازهم در این جلسه حضور داشتم.
جلسات خانگی قرآن در منزل استاد مروج، همتی و مساجدی همچون آاکبر با تمام محدودیتها بسیار پررونق و پرانرژیتر از امروز برگزار میشد. پایگاه جامعه قرآنی مدرسه علمیه حاج محمد ابراهیم، مسجد حاجتقیخان و مسجد مرحوم میرجعفری بود. در تهران نیز به مسجد لرزاده با امامت آیتالله عمید زنجانی، جلیلی با امامت آیتالله مهدویکنی، هدایت با امامت آیتالله طالقانی، صاحبالزمان(عج) با امامت آیتالله موسوی جنب دانشگاه تردد داشتیم.
ایکنا ـ در حین مبارزه با رژیم دستگیر هم شدید؟ اعلامیهها چطور به دست شما میرسید؟
بیشتر فعالیت من در تهران بود و همان اندک فعالیت سیاسیام در اراک لو رفته بود و نمیتوانستم زیاد در این شهر بمانم و چون تحت نظر بودم ناگزیر در تهران ماندم و گاه برای دیدار پدر و مادر برای چند ساعت میآمدم. بسیاری از دوستانم در زندان و بسیاری از روحانیون به جرم فعالیت سیاسی زندانی شده بودند. اعلامیهها از طریق دوستان که اکثریت به شهادت رسیدند به دست ما میرسید و ما نیز با استفاده از ابزار چاپ کوچکی که در اختیار داشتیم تکثیر و بین مردم، دانشگاهیان و مدارس توزیع میکردیم، در توزیع اعلامیه بانوان نقش بسیار مهمی داشتند.
حین مبارزه با رژیم دستگیر شدم و شلاق هم از سوی ساواک خوردم، اما چون اطلاعات و سند کافی نداشتند فقط تعهد گرفتند دیگر فعالیت سیاسی نداشته باشم و آزاد شدم. پس از آزادی آیتالله طالقانی از زندان محضر ایشان رفته و ادای احترام کردیم. آیتالله باهنر و بهشتی از دیگر روحانیونی بودند که از آنها اطلاعات درست را کسب میکردیم و از این رو از مسیر منحرف نشدیم. حتی گاه پیشنهاد ملحق شدن به گروهکهای دیگر همچون فرقان و ... را داشتم، اما از همان ابتدا احساس خوبی نسبت به این گروهکها نداشتم.
ایکنا ـ زمان ورود حضرت امام راحل به ایران کجا بودید؟
لحظه ورود ایشان تهران و جزو انتظامات مدرسه علوی بودم. حال و هوای مردم در آن روز و لحظه غیرقابل توصیف است، تمام خیابانها گلآرایی شده بود و مردم از ذوق شیرینی و شربت توزیع و به یکدیگر تبریک میگفتند. کار بزرگ را برای انقلاب افرادی کردند که جان خود را در این راه تقدیم کردند. با اینکه در عملیاتهای مختلف حضور داشتم، اما لایق شهادت نبودم.
ایکنا ـ از فعالیت خود در زمان پیروزی انقلاب بگویید؟
با پیروزی انقلاب با کمک دوستان مرکز تجمع یهودیان را مصادره کرده و بخشی از تجهیزات آنان را برای نهادهایی که تازه تأسیس شده بودند آوردیم. هیچگاه از فعالیتهای سیاسی خود قبل از انقلاب به عنوان پلی برای رسیدن به مقاصد و اهداف استفاده نکردم و از همان ابتدا شغلم تدریس بود و پست و مقام دولتی و ... نداشتهام.
پس از پیروزی انقلاب در کمیته فعالیت خود را آغاز کردم و پس از مدتی با انقلاب فرهنگی مواجه شدیم و دانشگاه تعطیل شد، در این زمان با شهیدان محمدرضا ایمانی، قدسی و دیگر مبارزان انقلابی به جهاد الیگودرز پیوستیم و پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به همراه شهیدان ثامنی، سیاوش امینی و زرآسوند در قسمت عقیدتی سیاسی این نهاد مشغول به خدمت شدیم. پس از بازگشایی دانشگاه بار دیگر به تهران بازگشتم. با اتمام دوران تحصیل جذب آموزش و پرورش تهران شدم و به دلیل شرایط والدین به اراک بازگشتم. سال 61 به عنوان کارشناس قرآن و مناسبتهای امور تربیتی استان مرکزی مشغول به کار شدم. همزمان هم در مدارس تدریس داشتم و هم ادامه تحصیل دادم و از سال 70 تا 98 نیز جذب رادیو و تلویزیون استان شدم و مباحث قرآنی و نهجالبلاغه را بیان میکردم.
ایکنا ـ فعالیت قرآنی در زمان قبل و بعد از انقلاب را چگونه مقایسه میکنید؟
فعالیت قرآنی قبل از انقلاب بسیار محدود بود و در خلال جلسات قرآنی باید مراقب بودیم که جلسه لو نرود. ساواک اراک تقریباً قرآنیهای فعال در حوزه سیاست را میشناخت و فرار از دست آنان بسیار سخت بود. استاد نهرمیانی و استاد بطحایی تنها حافظان اراک بودند و امروز به برکت انقلاب و توسعه فعالیتهای قرآنی هزاران حافظ قرآن و قاری داریم. درست است فعالیتها قابل قیاس نیست، اما اهداف هنوز محقق نشده است و برای رسیدن به نتیجه مورد نظر باید تلاش بیشتر صورت گیرد.
برای توسعه فعالیتها و فرهنگ قرآنی باید قدرتطلبی و اختلاف سلیقهها را کنار گذارد. اگر بتوانیم از دنیاطلبی گذشته و به جوهره پاک قرآن دست یابیم قطعاً موفقتر از امروز خواهیم بود. در این 42 سال چندین مسابقه کشوری و بینالمللی قرآن در کشور برگزار شده است. اخلاص کار نیک و قرآنی در سالهای ابتدایی انقلاب تا دهه 70 بیشتر از زمان فعلی است.
ارتزاق از طریق قرآن را قبول ندارم. قرآن رزق معنوی است، فردی که مداومت بر تلاوت سوره مبارکه «واقعه» داشته باشد هیچگاه فقیر نمیشود. اینکه فرد مبلغ تعیین کند درست نیست مگر اینکه به پاس حضور در محفلی هدیهای دریافت کند. فعالیت در حوزه قرآن معنوی است، باید از سوی دولت بودجهای برای آن در نظر گرفته شود تا فعالان این حوزه با مشکل معیشتی مواجه نشوند. باید از ارزشها مراقبت کنیم تا مؤلفههای ارزشی جای خود را به مؤلفههای غیرارزشی ندهد.
ایکنا ـ از تلخترین و شیرینترین خاطره بگویید.
بازرسی شماره 2 شاهنشاهی جنب تأمین اجتماعی را گرفتیم و در تسخیر لانه جاسوسی از سوی دانشجویان نیز شرکت داشتم. در جریان به شهادت رساندن 65 نفر از دانشجویان قبل از انقلاب حضور داشتم.
پیروزی انقلاب عوامل بسیار دارد که از جمله آنان میتوان به مثلث قرآن و اهلبیت(ع)، رهبری امام خمینی(ره) و حضور یکپارچه مردم اشاره کرد. این مثلث پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد هجمه از سوی دشمنان قرار گرفت و بسیاری از تأثیرگذاران در پیروزی انقلاب را به شهادت رساندند و پس از مدتی تحریمهایی را علیه مردم ایران اعمال کردند. رمز بقای انقلاب همان رمز پیروزی است، این امر حاکی از آن است که نباید دست از قرآن، اسلام و مکتب، ولیفقیه و حضور همیشه در صحنه برداریم.
ایکنا ـ بُرد خبری فعالیتهای قرآنی در رسانه را چطور ارزیابی میکنید؟
بُرد اخبار قرآنی در صدا و سیما بسیار ضعیف است و فعالیتها در شبکه قرآن محدود میشود، قطعاً فعالیت قرآنی باید از طریق شبکههای پربازدید منعکس شود. جای مناطق، استانها در شبکه قرآن ضعیف است و فعالیت این شبکه فقط به چهرههای شناخته شده و تکراری محدود شده است، در حالیکه روستاها دارای افراد قرآنی مخلصی است که هیچ دستگاه و رسانهای از آنان خبری نمیگیرد و ناشناخته باقی ماندند تا جان به جان آفرین تسلیم کنند. مسئولیت شبکه قرآن معارف بیش از این است. در واقع اشاعه فرهنگ قرآن نداریم و انتظار قرآنی عمل کردن داریم.
فعالیت قرآنی باید از حالت انحصار خارج شده و در دست عدهای خاص نباشد. در اراک بسیاری از قاریان انگیزه تلاش برای حضور در مسابقات را از دست دادند، چون فقط افراد خاص حضور دارند که هر سال رتبه مسابقات را کسب میکنند. راه را برای حضور قاریان و حافظان جوانتر باید باز کرد تا همه انگیزه برای تلاش بیشتر را داشته باشند. نباید اجازه داد ارزشهای واقعی مسئولیتها سقوط کند.
انتهای پیام