کد خبر: 3960703
تاریخ انتشار : ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۲:۱۸
به انگیزه آغاز سال نو بررسی شد؛

ردپای آموزه‌های قرآن در آداب و سنن نوروز

در تک تک آداب و سنن قدیم ردپایی از آموزه‌های قرآن و اهل‌ بیت(ع) وجود دارد. در آن زمان همه کارها نیت قربة‌الی‌الله داشت و به همین دلیل کارها خیلی خوب پیش می‌رفت.

ردپای قرآن در آداب و سنن نوروز / بی‌توجهی به صله‌رحم ریشه در تجمل‌گرایی دارد

فلسفه هفت‌سین سبزه، سیر، سنجد، سمنو، سماق، سیب، سرکه این است که ریشه سین‌ها گیاهی و خوراکی باشد، اما در کنار تمام سین‌ها اگر قرآن نباشد گویی هیچ سیبی عطر ندارد. از دیرباز تاکنون قرآن یکی از مقدس‌ترین و لازم‌ترین ملزومات سفره هفت‌سین است. قرائت قرآن در ساعت پایانی سال سنتی به یادمانی و شیرین است و به تفکرات انسانی ارتباطی ندارد، چه بسا انسان‌هایی با وجود اینکه برخی از مبانی دینی را رعایت نمی‌کنند، اما هرجایی که باشند خود را پای سفره هفت‌سین رسانده و در لحظه تحویل سال آیاتی را زمزمه کرده و با خدای خود راز و نیاز می‌کنند.

هر استان، هر شهر و حتی هر روستایی ممکن است آداب و رسوم خاص خود را داشته باشد. این روزها که برخی از آداب و سنن در حال فراموشی است، خبرگزاری ایکنا پای صحبت ابوطالب شهسواری، پیشکسوت و چهره برتر قرآنی کشور نشسته است که مشروح این گزارش تقدیم مخاطبان می‌شود.

ایکنا -  آداب و سنن منطقه خود را شرح دهید؟

آن زمان مردم شازند و دیگر مناطق استان دارای چندین رسم خوب بودند که برخی از آنان همچون خانه تکانی هنوز هم متداول است. البته خانه تکانی نیم قرن پیش با امروز بسیار متفاوت بود و شاید دلیل موجهی داشت. آن زمان به‌واسطه داشتن کرسی‌های زغالی و بخاری‌های چوبی با وجود گرده‌های دود که بر در و دیوار خانه‌ها می‌نشست تمیز کردن خانه در آستانه سال نو بسیار لازم و البته سخت بود. چون هوا مانند این روزهای زمستان گرم نبود و در اسفند هنوز برف روی زمین بود و این امر تمیز کردن خانه را با سختی مواجه می‌کرد.

مردم در تمام مناطق استان به‌ویژه در منطقه‌هایی که برودت هوا بیشتر بود از اول آذرماه کرسی را برپا می‌کردند. وسط خانه، تنوری بود که کرسی روی آن قرار می‌گرفت و هیزم‌های مخروطی شکل درون آن قرار می‌گرفت. با آتش گرفتن هیزم‌ها دود و آتش خانه را فرا می‌گرفت و انجام این کار به مدت چهار ماه آن هم هر روز طبیعی بود که رنگ اتاق را سیاه کند. از این رو با نزدیک شدن بهار تمیز کردن خانه اولویت اصلی اهل خانه به‌ویژه مادران و دختران بود و گاه نیز مردان کمک‌هایی می‌کردند.

سفید شدن منزل نشان از طینت پاک و سفیدی قلب‌ها داشت، خانه دود گرفته به همین راحتی تمیز نمی‌شد، مردان برای سفید کردن اتاق‌ها خاک سفید تهیه کرده و مادران در دیگی بزرگ این خاک را با ترفندی خاص با آب مخلوط کرده و با جارو به در و دیوار اتاق می‌پاشیدند و این‌گونه خانه سفید می‌شد و بعد از آن گلیم و فرش‌ها را در آب روان می‌شستند.

ایکنا - از سنت‌های رایج آن زمان بفرمایید؟

«اَلِفه» یکی از سنت‌های روز آخر اسفند است. مردم در چنین روزی به آرامستان‌ها رفته و برای درگذشتگان طلب مغفرت می‌کردند. تقسیم شادی و سهیم شدن در عید بازماندگان تازه عزیز از دست داده برای اهالی محل بسیار مهم بود. عصر همان روز جمعی از اهالی به منزل افرادی که تازه فردی را از دست داده بودند می‌رفتند و با بیان عرض تسلیت لباس عزا را از تن آنان بیرون می‌آوردند.

هدیه دادن یکی از شیرین‌ترین لحظات بود و دختران متأهل در عصر روز «اَلفِه» منتظر پدرها و برادرها بودند تا آنان را با دادن هدیه‌ای خوشحال کنند. عموها برای برادرزاده‌ها و دایی‌ها برای خواهرزاده‌ها هدیه می‌بردند و همین هدیه‌های شاید اندک زمینه صفا و محبت را چندین برابر می‌کرد.

ایکنا - شب عید و روز اول سال نو چگونه می‌گذشت؟

غروب شبی که فردای آن روز عید بود در پشت‌بام تمام خانه‌ها به جز خانه‌ای که تازه عزیزی را از دست داده باشد هیزم روشن می‌کردند. این آتش نشان از جریان داشتن زندگی و حرارت آن بود و در سایه این سنت‌ها بسیاری از آموزه‌ها احیا می‌شد. این رسم در سال‌های اخیر به دلیل ایزوگام شدن منازل با تغییر مواجه شده و از پشت‌بام‌ها به حیاط منازل و کوچه‌ها نقل مکان کرده است.

50 یا 60 سال قبل این‌طور نبود که مردم مداوم پلو میل کنند، اما شب عید حتماً باید همه پلو می‌خوردند حتی فقیرترین فرد روستا باید پلو درست می‌کرد نیاز هم نبود خورش داشته باشد همین قدر که پلو بود کافی بود و اگر خانواده‌ای نداشت دیگران به او کمک می‌کردند.

عید مارَکی یا همان عید مبارکی یکی از مهم‌ترین رسوم نوروز بوده و هست. در این روز بزرگان جمع شده و به خانه روستاییان می‌رفتند. به برکت این رسم هیچ‌یک از اهالی روستا با هم قهر نبودند و اگر کدورتی هم وجود داشت یکدیگر را می‌بخشیدند. در تک تک آداب و سنن قدیم ردپایی از آموزه‌های قرآن و اهل‌ بیت(ع) وجود داشت. همه کارها نیت قربة‌الی‌الله داشت و به همین دلیل کارها خیلی خوب پیش می‌رفت.

ایکنا - مادران و دختران در آستانه سال نو چه می‌کردند؟

بوی نان تازه در چهار روز آخر اسفند در روستا می‌پیچید. مادران به همراه دختران تقریبا یک هفته قبل از سال نو مادر خمیر زیادی که به خمیر عید معروف بود تهیه می‌کردند، آنان که بانویی کاردان و آینده‌نگر بودند نان را به اندازه‌ای می‌پختند که تا ۲۰ فروردین نیازی به روشن کردن تنور نباشد.

حتی آجیل آن زمان با زمان فعلی متفاوت بود. گندم برشته و شاهدانه برشته یکی از تنقلات رایج بین مردم برای عید بود. گاهی کشمش و گردو هم داشت. مادر با سلیقه‌ای که داشت با شیره انگور و نشاسته باسلق تهیه کرده و از مهمانان پذیرایی می‌کرد. در آن زمان انواع شیرینی وجود نداشت و همه چیز عطری دل‌انگیز داشت. حتی برای تهیه هفت‌سین نیز ذوق و شعفی خاص بود. وسایل رنگ‌آمیزی به شکل کنونی وجود نداشت و مادر تخم‌مرغ‌ها را با سلیقه‌ای منحصربه‌فرد با رنگ خامه قالی رنگ می‌کرد و بچه‌ها کودکانه با گرفتن تخم‌مرغ رنگی شاد می‌شدند. البته مادر از درست کردن تخمه کدو و دمنوش به نیز غفلت نمی‌کرد و تدارک‌ها را برای پذیرایی می‌دید. پخت سمنو و سبزه گذاشتن از دیگر سنت‌های رایج آن زمان بود که مادران آن را به خوبی می‌دانستند و آن را به دختران جوان آموزش می‌دادند. آن زمان خبری از ماهی قرمز نبود.

ایکنا - درباره جایگاه قرآن در آداب و سنن نوروز بفرمایید؟

قرآن جزو لاینفک سفره ساده هفت سین بود، آن زمان سواد‌ها به شکل امروزی نبود و اگر فردی هم سواد داشت در مکتب‌خانه آموخته بود مبلغی به‎عنوان عیدی که به آن دَشت می‌گفتند مابین قرآن گذاشته و به اعضای خانواده و دیگران هدیه می‌دادند. در آن سال‌ها رادیو و تلویزیون وجود نداشت و طبیعی بود که از لحظه سال تحویل مطلع نمی‌شدیم. برای ما شب عید و روز عید حدفاصل عید بود و اکثرا به علت عدم اطلاع دقیق از لحظه سال تحویل مردم دور سفره جمع نمی‌شدند.

درست است که مردم سواد قرائت قرآن نداشتند یا این سواد کم بود، اما آنان دارای اعتقاداتی بسیار محکم بودند و به زکات، خمس، حلال و حرام، اقامه نماز، روزه و... بسیار اهمیت می‌دادند و همین پایبندی باعث شده بود که برکت از سفره آنان کم نشود و با وجود اینکه سختی بر زندگی‌ها حاکم بود، اما در سایه باورهای دینی به خوشی سپری می‌شد.

ایکنا - نگاه جوانان امروز به سنت‌های قدیم چگونه است؟

خوشبختانه نگاه‌ها مثبت است و احیای آداب و سنن قدیمی توسط جوانان بارقه‌های امیدی از ماندگاری این سنن را نشان می‌دهد. باید قبول کنیم برخی برنامه‌ها کلیشه‌ای و خسته‌کننده شده است و برای جوان و نوجوان امروز جالب و جذاب نیست. با استفاده و احیای آداب و سنن قدیمی خواهیم توانست مبانی اعتقادی را پویاتر از قبل داشته باشیم.

امسال با شیوع کرونا قطعا دید و بازدیدها محدود برگزار می‌شود، اما این سنن زیبا باید برای همیشه جاودان بمانند. عدم توجه به صله رحم ریشه در تجمل‌گرایی دارد، جوان اگر به صله رحم توجه کند، قطعا از تجمل‌گرایی فاصله خواهد گرفت و این امر یکی از سنت‌های حسنه قرآنی و دینی را زنده می‌کند.

انتهای پیام
captcha