امام صادق (ع) در سال 83 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. ایشان ششمین امام شیعیان و طول عمر آن حضرت 65 سال و مدت امامت 34 سال است. امام صادق(ع) در سن 31 سالگی در سالهای پایانی عمر امویان و آغاز حکومت عباسیان به امامت رسیدند. جابهجایی حکومت بین امویان و عباسیان فرصتی را برای آن حضرت ایجاد کرد تا نهضت علمی و فرهنگی را آغاز و پایههای علمی مکتب شیعه را در مدینه بنیانگذاری کنند.
شهرت علمی امام صادق(ع) در بلاد اسلامی زبانزد خاص و عام بود و از نقلاط مختلف سرزمینهای اسلامی و غیر اسلامی برای کسب علم و مذاکرات علمی خودمت ایشان میرسیدند و آن حضرت نیز به اندازه درک و سطح علمی آنان پاسخگو بودند. نهضت علمی ایشان به حدی گسترش داشت که تربیت 4هزار شاگرد را به ایشان منتسب دانستهاند.
یکی از مهمترین شاگردان آن حضرت ابوموسی جابر بن حیان، کیمیاگر برجسته ایرانی است. او که به پدر علم شیمی شناخته میشود مورد احترام ایرانیان و دانشمندان غربی و امریکایی است و در کشورهای غربی او را به نام «گبر» میشناسند.
جابر بن حیان، کیمیاگر برجستهٔ ایرانی، در سال ۱۰۰هجری شمسی در شهر توس از توابع خراسان متولد شد. پدر او یک داروساز شناخته شده و از پیروان اهلبیت (ع) بود که به دلیل تلاش در براندازی حکومت بنیامیه دستگیر و شهادت رسید. جابر که در زمان قتل پدرش کمتر از یک سال سن پس از رشد و تحصیل به حرفه پدر و نوشتههای باقی مانده از پدرش علاقمند شد و همین علت سبب شد تا او نیز به داروسازی پرداخته و همزمان از یادگیری علوم دیگر غافل نبود. برای کسب دانش ایران را به مقصد عراق ترک کرد تا در کوفه، تحقیقات خود را دنبال کند. به همین دلیل به او صفت «کوفی» دادهاند که قطعاً اشاره به زادگاه او نیست.
جابر، علاوه بر علم داروسازی، از کیمیاگران و فیلسوفان به نام عصر خود بود و که بیشتر این شهرت را مرهون شاگردی پیشوای ششم شیعیان میدانست. ذبیحالله منصوری در کتاب ترجمه شده «امام صادق مغز متفكر شيعه» از قول جابر مینویسد: «همه این علم (شیمی یا کیمیاگری) را از محضر مولايم جعفر بن محمد(ع) آموخته ام». برتلو شیمیدان فرانسوی که به «پدر شیمی سنتز» مشهور است هم، سخت تحت تأثیر جابر واقع شده و میگوید: «جابر در علم شیمی همان مقام و پایه را داشت که ارسطو در منطق». جورج سارتون نیز میگوید: «جابر را باید بزرگترین دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطی دانست». ابن خلدون درباره جابر گفته است: «جابربن حیان پیشوای تدوین کنندگان فن کیمیاگری است». بیتردید جابر نخستین مسلمانی است که شایستگی کسب عنوان شیمیدان را دارد.
جابربن حیان، کتابی مشتمل بر یک هزار برگ و ۵۰۰ رساله تألیف کرده است. جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصی والا و مهربان یافت. او سعی داشت تا با راهنمایی استادش، علم شیمی را از بند افسانههای کهن مکاتب اسکندریه برهاند و در این کار تا اندازهای به هدف خود رسید. برخی از کتابهایی که جابر در زمینه شیمی نوشته است میتوان به الزیبق، کتاب نارالحجر، خواص اکسیرالذهب، الخواص، الریاض اشاره کرد.
برخی از رهبران مذاهب اهل سنت، مانند امام ابوحنیفه و مالک بن انس، در زمان این امام همام میزیستهاند و برخی دیگر مانند شافعی و احمدبن حنبل بعد از شهادت آن حضرت متولد شدهاند، اما از آنجایی که احمد شاگرد شافعی بوده است و شافعی شاگرد مالک بن انس، و مالک بنا به قول خودش از امام حدیث شنیده، پس از این جهت میتوان آن دو را نیز از شاگردان امام صادق (ع) به شمار آورد و در نتیجه تمام رهبران مذاهب اهل سنت یا با واسطه و یا بدون واسطه جزء شاگردان ایشان هستند.
محمدبن زياد ازدى میگوید: شنيدم كه مالک بن انس میگوید: نزد جعفربن محمدالصادق (عليهالسلام) رفتم به گونهای كه زياد از من قدرشناسى میکرد و میفرمود: «اى مالک تورا دوست دارم» و من از اين بابت مسرور ممیگشتم و خدا را سپاس میگفتم. «فماكنت أراه إلّا على إحدى ثلاث خصال، إمّا مصلّ و إمّا صائم و إمّا يقرأالقرآن، و مارأيته يحدّث إلّا عن طهارة. هيچگاه نديدم ايشان را مگر بر سه خصلت نيک يا نماز میخواند و يا روزهدار بود و يا به تلاوت قرآن مشغول بود و همیشه از خوبیها و پاکی ها صحبت میکرد».(1)
ابن حجر عسقلانى از قول ابن حبان درباره امام صادق (عليهالسلام) میگوید: «مارأيت أفقه من جعفربن محمّد، فقیهتر از جعفربن محمد کسی را ندیدم وى از سادات اهلبيت است كه فقيه و عليم و فاضل بود و به سخنش نيازمند بوديم» و در روايت ديگرى آمده است كه وى تنهاكسى بود كه همه فقها وعلما و فضلا محتاج و نيازمند سخنش بودند.(2)
ابن حجر عسقلانى گفته است: اسحاق بن راهويه گفت به شافعى گفتم: جعفر بن محمد نزد تو چگونه است؟ شافعى گفت: (ثقة) يعنى شخصیت کاملا مورد اعتماد و اطمينان كامل من است.(3) همچنین ابن حجر عسقلانی از عمروبن المقدام نقل مى كند، كه گفت: «كنت اذا نظرت الى جعفربن محمد علمت انه من سلالة النبيين، چون نگاه به جعفر بن محمد میکردم میدانستم كه او از سلاله پيامبران است».(4)
امام ابوحنيفه یکی از شاگردان امام جعفر صادق(ع) است که درباره ایشان گفته است: «مارأيت أفقه من جعفربن محمّد، فقيهتر و دانشمندتر از جعفربن محمد به چشم نديدهام». و بعد از گفتگویی که با ایشان داشت، بیان کرد: «الله اعلم حیث یجعل رسالته، خداوند از همه دانا است که رسالتش را در کجا قرار دهد» و در جای دیگر میگوید: «لولا جعفر ابن محمد(ص) ما علم الناس مناسک حجهم، اگر امام صادق نبود مردم مناسک حج(طریقه حج کردن) شان را نمیدانستند».(5)
ابن حجر هیثمی كه يكى ديگر از مؤلفان به نام اهل تسنن به شمار مىآيد، در كتاب خود موسوم به «الصواعق المحرقه» موضوعى را در رابطه به اين كه شش فرزند از سلاله پاک محمدبن على(ع) به دنيا آمدند میگوید: «افضل و كاملتر از همه آنها امام جعفرصادق (عليه السلام) بودند كه پس ازوى خليفه و وصى ايشان شدند و مردم از علوم منتشره ايشان به تمامى شهرها سخن گفته اند و پيشوايان بزرگى چون؛ یحی بن سعید و.....از او حديث نقل كردهاند».(6)
خيرالدين الزركلى، يكى ديگر از مؤلفان به نام اهل تسنن است كه تأليفات ارزشمندى را از خود به يادگار گذاشته است او در كتاب خود«الاعلام» درباره امام جعفرصادق(ع) نوشته: «امام جعفرصادق (عليه السلام) از بزرگان تابعين بشمار میرود و در علم و دانش داراى منزلت بلندی است و جماعت زيادى از او كسب علم کردهاند كه از جمله آنها دو نفر از پيشوايان اهل تسنن امام ابوحنيفه و امام مالک هستند و لقبشان صادق است به خاطر اين كه هرگز كسى از او دروغ نشنيده است و در خبرهاى مربوط به او آمده است كه وى براى اعتلاء حق پيوسته عليه خلفاى بنى عباس در ستيز بوده و به مبارزه پرداخته است».(7)
پروفسور بنز آلمانی، می گوید: کیمیا یک دانش عربی است، امام جعفر صادق (ع) آن را به نقطهای رسانیده که از اسرار مکتوم است. ما به 400 مقاله از آنها دسترسی پیدا کردیم و در پرتو آن گام نهادیم، ای کاش به بقیه آن نیز دسترسی پیدا میکردیم تا از زحمت تلاش و تکاپو راحت میشدیم. ذکری الامام الصادق، علامه عیسی خاقانی، ص 114 (چاپ 1964م.)
دکتر دونالدسون میگوید: (امام) جعفر صادق (علیه السلام) مکتبی در مدینه داشتند که سقراط گونه بود.
شیخ محمد ابوزهره می گوید:«500 رساله از جابر، سیصد سال پیش در آلمان به چاپ رسیده که در کتابخانه دولتی برلین موجود است». ابو زهره، الامام صادق، ص 101
رویکرد امام صادق (ع) در حوزه فرهنگ و دفاع ایشان از کتابت، گواه این است که در هر عصری که زندگی میکنیم باید در استفاده از علوم و فناوری اصولی و صحیح پیشتاز باشیم. عملکرد آن حضرت حجت را بر ما تمام میکند که خود را اسیر شیوههای اطلاعرسانی قدیم و سنتی نکنیم، بلکه محتوا و محورهای کاربردی را در قالب و الگوهای جدید رسانهای تعریف و امکانات جدید را جدی بگیریم.
منابع:
1.ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب،ج۲،ص۱۰۵، دار صادر، بیروت.
2. همان، ص 104
3. همان، ص 104
4. همان، ص 105
5.علامه حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامه فی معرفت الامامة،ج ۲،ص ۷۲، نویسنده: حسینی میلانی، علی، ناشر: الحقایق، قم.
6. ابن حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع والزندقه، ص ۲۳۴، تهران
7. زرکلی خیرالدین، الاعلام، ج ۲، ص ۱۲۶،حرف ج، دارالعلم للملایین، بيروت.
یادداشت، مریم روشن ایکنا مرکزی
انتهای پیام