چندسالی است که روزهای پایانی بهمن رنگ و بوی دیگری میگیرد، رنگ و بویی از جنس غربت به نام ولنتاین. نیک میدانیم اینکه برای اتفاقات پیشآمده برنامهریزی کنیم شایسته نیست، چراکه علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. هجوم، تهاجم، شبیهخون، ناتوی فرهنگی از جمله تأکیدات مقام معظم رهبری است که در دهههای قبل به آن اشاره فرمودند و متأسفانه مورد توجه جدی قرار نگرفت. باید دید مسئولان، رسانه، خانواده و جامعه کجا کم گذاشتند تا امروز با جشنهایی همچون «ولنتاین» مواجه هستیم. فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی ما بر هیچ جامعه و تمدنی پوشیده نیست، اما چه شد که سایه شوم فرهنگ غرب بر فرهنگمان چیره شد. چرا همان سالهای اول که زمزمه این فرهنگ بلند شد برای جایگزین کردن روزی با همین شکل و متناسب با فرهنگ غنی اسلامی کاری نکردیم؟
25 بهمن مصادف با 14 فوریه در فرهنگ غرب به روز عشق یا ولنتاین نامگذاری شده است؛ دردآور است که خودمان با وجود داشتن روز عشقی ایرانی به نام «سپندارمذگان» در 29 بهمن ورود فرهنگ بیگانه را خوشامد گفته و آن را با آغوش باز میپذیریم. ایکنای استان مرکزی به همین مناسبت گزارشی تهیه کرده است که تقدیم مخاطبان میشود.
حجتالاسلام علی محمدی، استاد حوزه و مبلغ دینی در این باره به خبرنگار ایکنا گفت: در عصر و زمانهای زندگی میکنیم که رسانهها و در چند سال اخیر شبکههای اجتماعی سبب شدند که فرهنگها با سرعت بیشتری منتقل شوند و رسانههای غربی با توجه به تکنولوژی موجود توانسته گفتمان خود را به عنوان گفتمان برتر در جهان مطرح کند. اینکه برخی کشورها از نمادهای فرهنگی غرب همچون کریسمس، ولنتاین، Black Friday استقبال میکنند به کشورهای صادرکننده و کشورهای پذیرنده بازمیگردد. از جانب کشورهایی صادرکننده باید بدانیم بستر و زیربنای تمدن غرب بر لیبرال، سکولار، سرمایهداری و اومانیسم بنا نهاده شده است و در این راستا هرچه به نفعشان باشند حتی به قیمت تخریب اخلاق انجام میدهند، لذا برای صدور محصولات فرهنگی هیچ مرزی را قائل نیستند.
وی ادامه داد: از طرف کشورهای پذیرنده تاریخچهای وجود دارد. پذیرش فرهنگ غرب در کشور از زمان قاجار نماد پیشرفت شد و این نگاه همچنان ادامه دارد تا جایی که پهلوی اول اعلام کرد اگر قرار بر پیشرفت باشد باید ار فرق سر تا نوک پا شبیه غربیها باشیم. این امر به اوج رسید تا جایی که در زمان پهلوی دوم جلال آلاحمد کتاب «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی» را تألیف و به این امر اعتراض کرد.
محمدی خلأ فرهنگی را از دیگر عوامل گرایش به فرهنگ غربی دانست و اضافه کرد: قبل از اینکه هجوم فرهنگ غرب همچون ولنتاین را داشته باشیم مقوله عشق و عشقورزی را در سبک زندگی ایرانی اسلامی تعریف نکردیم. نشئت گرفتن این فرهنگ مورد بحث نیست، چراکه خود غربیان نسبت به آن تفکرات متعدد دارند، اما پشت پرده محصولات فرهنگی از سوی کشورهای صادرکننده و پذیرنده تجارت و اقتصاد نهفته است که باید به آن توجه کرد. دلیل گرایش ریشه تاریخی، اقتصادی دارد و جوانان به زمان خود شبیهترند تا والدین خود.
وی اظهار کرد: از آسیب جدی ولنتاین که به عنوان نماد معروف شده به بخش فرهنگ است، از این جهت که شعار این روز عشقورزی بدون حد و مرز است و تخریب بنیان خانواده هدف اصلی این محصول فرهنگی است، امری که باید در بستر آیین و رسوم خود پیش رود را خارج از عرف و شرع ترویج میدهد. شاید اعتقاد برخی از جوانان از برقراری ارتباط و جشن گرفتن چنین روزی ازدواج باشد، اما جوان باید بداند که در انجام این امر الهی ملاکهایی وجود دارد که در بیان دینی ما به کفو بودن است نه فقط به یک رابطه عاشقانه ختم شود. ولنتاین در معنای رها کردن ارتباطات ختم میشود که متأسفانه به خاطر فقر فرهنگی که در برخی موارد وجود دارد به این مهم پرداخته نمیشود و با برخورد فیزیکی و قهری نیز به نتیجه نخواهد رسید.
محمدی بیان کرد: خانواده بنیان مقدس است و والدین مکلف هستند در تربیت الهی و قرآنی کم نگذارند. والدینی میتوانند فرزندان خوبی تربیت کنند که خود خوراک فرهنگی خوبی داشته باشند. البته مسائل اقتصادی مسائلی نیستند که مورد غفلت باشند، چراکه آرامش اقتصادی باعث میشود وقت بیشتری را برای فرزندان بگذارند. مدیریت رسانه و شبکههای اجتماعی مقولهای است که باید مورد اهمیت واقع شود. قطعاً نگاه بر فیلتر شدن نیست، بلکه نگاه بر آگاهیرسانی و نگاه درست است. نگاه منفعلانه به ولنتاین و سایر فرهنگهای وارداتی وجود دارد که چند روز به آن پرداخته میشود و تا سال آینده فراموش میشود که این نگاه آزاردهنده است. عدم مسئولیتپذیری انسانها نسبت به یکدیگر از دیگر آسیبهای این فرهنگ وارداتی است. ولنتاین فقط خرید و هدیه دادن نیست، بحث تعهد و مسئولیت است که متأسفانه برخی افراد دنبال مطامع خود هستند و از این امر به نفع خود استفاده میکنند.
محمدی بیان کرد: ولنتاین مقولهای جنگ نرم است با این محصول باید فرهنگی برخورد کرد، چراکه با برخورد قهری درست نخواهد شد. تسهیل شدن امر ازدواج به عقب رفتن فرهنگ ناهنجار غربی منتج میشود. آمار پایین ازدواج و بالا رفتن سن زنگ خطر است. انسان موجودی است که نیاز به محبت دارد و اگر روزی به نام عشق ورزی معرفی میشود صاحبان ایده روی نقطه ضعف فرهنگی انگشت گذاردهاند. باید سن ازدواج به سن معقول کاهش پیدا کرده و نگاه درست به مسئله خانواده داشته باشیم. همچنین مسئله فرزندآوری و ابراز محبت به فرزندان سبب میشود این روزها کمرنگتر شود.
وی در پاسخ به چرایی ورود فرهنگ غرب به کشور اظهار کرد: در این مقوله باید به دو مسئله تصمیمگیرندگان و مسئولان امر و مردم توجه کرد. مسئولان نه فقط در 50 سال اخیر، بلکه از زمان ورود فرهنگ غرب به کشور نسبت به این فرهنگ و ناهنجاریها منفعل عمل کردند. وقتی صاحبان مملکت از جمله پهلوی اول و دوم خلاف آداب و رسوم مردم خود زندگی کردند قطعاً این اثرگذاری در اجتماع نیز نشر پیدا میکند. در دوران بعد از انقلاب با توجه به شرایط اقتصادی مقوله فرهنگ در رتبه دوم یا حتی چندم اهمیت قرار گرفت.
محمدی اضافه کرد: اگر شاهدیم امروز ولنتاین به چالش تبدیل شده و رسانهها به آن میپردازند به خاطر منفعل بودن مسئولان است. در نگاه مردم نیز خلأیی برای بیان احساسات وجود دارد، با توجه به اینکه در فرهنگ غرب نیز نسبت به وجود این روز اتفاق نظر ندارند که این روز از کجا شکل گرفته است باید به این مهم در قالب روزی مطابق با فرهنگ ایرانی اسلامی پرداخته شود. بزرگان دینی سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را به نام روز عشق میدانند و باستانشناسان روزی همچون «سپندارمذگان» که چند روز بعد از ولنتاین را روز عشق میدانند، اما در خصوص ولنتاین باید گفت اساس این فرهنگ یک اساس انحرافی است و نباید در دام فرهنگ غرب بیفتیم. اگر قرار باشد پیرو فرهنگ انان روزی را به نام عشق و عشقوزی داشته باشیم باید قالب خود را بشناسیم و نگاه ما به عشق نگاه تقدس مآبانهای است و باید به آن احترام بگذاریم.
مرتضی مختاری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مباحث قرآنی، در خصوص چرایی ورود فرهنگ بیگانه از جمله ولنتاین به کشور اظهار کرد: با وجود فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی ز بیگانه تمنا کردن چرا؟ از آنجایی که خالق هستی برنامهای جامع به نام اسلام برای انسانها به ارمغان آورده، اما گاهی مشاهده میشود که مسلمانان با غفلت از تعالیم حیاتبخش آن چشم به بیگانه میدوزند و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا میکنند حال آنکه همان بیگانه و دنیای غرب کوچکترین مهر و محبتی به جوامع مسلمان از خود نشان نمیدهد.
وی به آیه 119 سوره مبارکه «آلعمران» که میفرماید «هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ، ﻫﺎﻥ! ﺷﻤﺎﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥﻫﺎ ﺩﻭﺳتی میﻛﻨﻴﺪ؛ ﻭلی ﺁﻥﻫﺎ ﺩﻭﺳﺘﺘﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺗﻤﺎم ﻛﺘﺎﺏﻫﺎی ﺁﺳﻤﺎنی ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻳﺪ. ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺑﻪﺭﻭ میﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻪﺩﺭﻭﻍ میﮔﻮﻳﻨﺪ: «ﺧﺪﺍ ﻭ ﺁﻳﻪﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻳﻢ. ﺍﻣﺎ وقتی ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ میﺷﻮﻧﺪ، ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ میﮔﺰﻧﺪ! ﺑﮕﻮ: «ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ ﺑﻤﻴﺮﻳﺪ! ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺏ میﺩﺍﻧﺪ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝﻫﺎ میﮔﺬﺭﺩ» استناد کرد و گفت: آنچه در برخی مناسبتها بخصوص مناسبتهای غربی و بیگانه با فرهنگ اصیل اسلامی در جوامع امروز و حتی متأسفانه در کشور ما به اسم عشق و محبت و دوستی به رخ دیگران کشیده میشود سرچشمه اصلی و پاک آن از ناحیه خالق هستی و تعالیم الهی مطرح شده ولی از آنجایی که به فرموده مقام معظم رهبری به درستی تبیین نشده و در جهاد تبیین مورد توجه قرار نگرفت آن را هدیه و پیشکش دنیای پر زرق و برق غرب میپنداریم غافل از اینکه عشق به معناى شدت محبت و دوست داشتن و در واقع مرتبه عالى محبت است که در قرآن و روایات در مورد آن مطالبى ذکر شده است.
مختاری در ادامه گفت: در قرآن کریم مىخوانیم: «والذین آمنوا اشدّ حبّا لله؛ یعنی مسلمانان خدا را بیشتر و بهتر از هر چیزی دوست دارد». محبت به چیزى به خاطر وجود کمال و فضیلتى مهم در آن است و خداوند کمال و جمال محض است و بالاترین اوصاف از آن او است. از این رو محبت و عشق حقیقى آن است که انسانى که به دنبال کمال است خود را در مدار جاذبه کمال مطلق، یعنى خداوند متعال قرار دهد و قرآن کریم نیز تنها محبوب حقیقى و اصیل را خداوند متعال مىداند. یکی از مظاهر تجلی عشق و محبت در نگاه اسلامی محبت و عشقورزی در خانواده است. زندگی خانوادگی و کنار هم قرار گرفتن زن و شوهر باید همراه با محبت به یکدیگر باشد و کانون خانواده باید کانون آرامش و پیوند زن و شوهر و مکانی برای پیوند عاطفی باشد تا بتوان با استفاده از این فضا تعاملات و روابط را با معیار درست برقرار کرد.
وی همچنین به آیه 21 سوره «روم» که میفرماید «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ، و از نشانههاى او اینكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانههایى است براى گروهى كه تفكر مىكنند!» اشاره کرد و ادامه داد: برای استحکام همین کانون خانوادگی باید روابط را ضابطهمند کرد، اما باید به حقیقتی تلخ اعتراف کرد که امروزه امور سطحی و ظاهری جای محبت و عشق واقعی افراد جامعه و بعضاً خانواده را گرفته و تشبه به فرهنگ غرب نوعی تجدد و امروزی بودن را ثابت میکند.
مختاری اظهار کرد: «ولنتاین» از این قبیل آسیبهای فرهنگی و اجتماعی است که هیچ ربطی به فرهنگ ایرانی اسلامی ما ندارد، اما نسل جوان که از داشتههای دینی غنی خود در حوزه محبت و عشقورزی به خانواده و بستگان با رعایت حدود و ضوابط بیخبر است نگاهش این است که با پررنگ کردن یک روز بیتاریخ و بیعقبه به خواستههای عاطفی خود دست مییابد. اینجاست که رسالت خطیر عقلای جامعه و اهل اندیشه و صاحبان تفکر نمایان میشود و شایسته است به زیبایی جذابیتهای معنوی فرهنگ اسلامی آمیخته با لطافتهای ایران و ایرانی را به آحاد مردم و نسل جوان معرفی کنند تا مصداق این سخن نشویم که: «آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم / یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم».
مجتبی دانشفر، جامعهشناس و استاد دانشگاه، نیر در این باره به ایکنا گفت: ارتباطات جهانی و ساختار نظام اجتماعی جهان تغییر کرده است و ما دهکده مستقل نیستیم و هرآنچه در پذیرش فرهنگ عمومی واقف شود در سطح دنیا منتشر میشود، مقوله ارتباطات انسانی نیز بدین شکل است، حتی در کشورهای آسیایی همچون هند که فرهنگی متفاوت با غرب دارند نیز شاهد گسترش و ترویج فرهنگهای غربی هستیم و ارتباطات دو جنس در قالبهای مختلف ازدواج و ... را بدین شکل میپذیرند.
وی ادامه داد: فرهنگ اسلامی دارای چارچوبهای خاص و قانونمندی است که باید همه مردم به آن احترام گذارده و از این اسلوب خارج نشوند، اما اگر فرهنگ اسلامی را نادیده بگیریم در فرهنگ ایرانی وجود معشوقه و همسر در اشعار شاعران بنامی همچون حافظ و ... مشهود است، در فرهنگ ایرانی روزی به نام «سپندارمذگان» در روز 29 بهمن وجود دارد که این روز با «ولنتاین» که روز عشق غربیهاست فقط 4 روز اختلاف دارد، ما چنین روزی را در فرهنگ ایرانی نادیده گرفتیم که اسم ایرانی به اسمی غربی تبدیل شده است.
دانشفر ادامه داد: اگر الگوهای میهنی را حفظ کرده و به آن بها میدادیم قطعاً به جای غربیها میتوانستیم الگویی جهانی را مثل جشن نوروز منتشر کنیم. با سرپوش گذاردن بر روی فرهنگ ایرانی و الگوهای موجود چارهای جز این نداریم که فرهنگ غرب را بپذیریم و آسیبشناسی کنیم که آیا این اتفاق مناسب هست یا خیر. هرچه بخواهیم جلوی این مهم را بگیریم در واقع آسیب را بیشتر میکنیم. یکی از راههای مخالفت اجتماعی با ساختار سیاسی این است که فرهنگهای مناسب بیشتر در جامعه منتشر میشوند.
وی اضافه کرد: امروز چارهای جر اینکه به این فرهنگ که قطعاً سنخیتی با فرهنگ ایرانی - اسلامی ما ندارد به دید دیگری نگاه کنیم و با توجه به این روز عشق «سپندارمذگان» در فرهنگ ایرانی ما وجود دار د به این مهم پرداخته و برایش تبلیغات شود، چراکه در این صورت مدیریت موضوع بهتر صورت گرفته و مورد استقبال اجتماع قرار خواهد گرفت. حداقل این است که با چند روز اختلاف با غربیها، اما با کیفیت متفاوتتر و بومیتر با این جریان برخورد خواهیم کرد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به ضرورت تغییر رویکرد اجتماعی در سطح کلان کشوری و افزایش نشاط اجتماعی بیان کرد: مسئولان نقش زیادی در فرهنگسازی ندارند و ساختار حاکمیتی باید تغییراتی در نگرشهای خود ایجاد کند. با تغییر رویکردهای حاکمیتی میتوان امیدوار بود شرایط عوض شده و نشاط اجتماعی بیش از پیش افزایش پیدا کند که این امر در نهایت به اعتماد عموم مردم به حاکمیت منتج میشود. وقتی به نشاط اجتماعی به عنوان سیاستگذاری و نقشه حاکمیتی توجه نشود از دست مسئولان کاری برنخواهد آمد.
وی در پاسخ به سؤال نقش خانواده در الگوسازی گفت: قدرت فشار اجتماعی خیلی بیشتر از خانواده است و اگر در ساختار اجتماعی تغییر ایجاد نشود چالشهای عمیقی را بین خانوادهها خواهیم دید کمااینکه نمونههایی را در اجتماع شاهد هستیم. اگر خانواده با این موضوع مخالف است کافی است جامعه و فضای مجازی را رصد کند. تبلیغات فروش هدایای ولنتاین به حدی زیاد است که این روزها بخش اعظم فضای مجازی و فروشگاههای مربوطه را به خود اختصاص داده است. خانواده به تنهایی قادر نیست مقابلهای با این فرهنگ غربی داشته باشد، اما میتواند برنامه منسجمی داشته باشد که این مفهوم را به شکل و تاریخ دیگری انتقال دهد بهطور مثال خانواده برای فرزندان در تاریخ متفاوت جشن بگیرند و توجه فرزندان را به تقویت ارتباطات خانوادگی جلب کند. شاید امروز نتوان کلمه وارده «ولنتاین» را حذف کرد، چراکه خودمان حذف خواهیم شد، اما میتوان با درک متقابل از رویکردهای جهانی روزی را ایجاد کرد. بانادیده گرفتن چالشهای فرهنگی خودمان را بیشتر از مسیر خارج خواهیم کرد.
این جامعهشناس اضافه کرد: گسترش فرهنگ غرب قطعاً به ارتباط نادرست و به دور از هنجار اجتماعی در جامعه منتج میشود، اما نمیتوان به طور مطلق قضاوت کرد این مسیر مطلوب یا غیرمطلوب است، اما میشود آگاهیها را نسبت به تشخیص انواع ارتباطها در هر رابطهای را گوشزد کرد و این آموزشها باید از آموزش و پرورش آغاز شود که متأسفانه نسبت به این مهم غفلت شده است و چون غفلت شده است فقط باید به شانس امیدوار بود که آیا این فرد جوان در ارتباط خوبی قرار خواهد گفت یا خیر. با وجود اینکه آموزش لازم داده نشده است ورود به این عرصه و درک این مفاهیم برای نوجوان و جوان هیجانانگیز است و ما نیز چون خوراک فکری و آگاهی لازم را ندادهایم نخواهیم توانست جلوی این فرهنگ را بگیریم و قطعاً با وجود این روابط بدون آموزش احتمال آسیب، انحراف، اختلافات و ... وجود دارد.
وی در پایان ضرورت آموزش دیدن خانوادهها را مورد تأکید قرار داد و بیان کرد: خانواده باید بیاموزد و آموزش دهد تا فرزندان با آگاهی بیشتری در این عرصه قرار گیرد و آسیب او کمتر شود. شاید لازم باشد گروههای آموزش دیده نه در قالب آموزش و پرورش در جامعه وجود داشته باشند.
انتهای پیام