اقشار مختلفی از جمله بازاریان، دانشگاهیان، روحانیون، فرهنگیان در پیروزی انقلاب تأثیرگذار بودند و کم و بیش در رسانهها به نقش آنان در پیروزی این رویداد مهم تاریخی یاد میشود. در کنار این گروهها نقش پررنگ روستاییان و عشایر را در پیروزی انقلاب اسلامی نمیتوان نادیده گرفت، اما متأسفانه کمتر از آنان یاد میشود. خبرگزاری ایکنا به منظور آشنایی با بخشی از فعالیتهای سیاسی روستاییان و عشایر با حسین برجی، یکی از عشایرنشینان روستای شُرقلویی و از دامداران نمونه از توابع شهرستان ساوه گفتوگویی انجام داده است که شرح آن تقدیم مخاطبان میشود.
ایکنا ـ زمان پیروزی انقلاب چند ساله بودید و چه میکردید؟
متولد سال 45 روستای شرقلویی هستم و در زمان پیروزی انقلاب دانشآموزی 12 ساله بودم. با اینکه سن و سال زیادی نداشتم، اما به خوبی به یاد دارم مردم در همان سالها در تکاپوی فعالیتهای سیاسی بودند و با استفاده از حضور روحانیون فعالیتهای خود را هدفمند و با برنامه پیش میبردند. آن سالها با توجه به اینکه امکانات نبود ما ییلاق و قشلاق میکردیم و این کار با حضوز بانوان و فرزندان کوچک بسیار سخت بود.
مدرسه رفتن برای عشایر کاری بسیار سخت بود؛ چراکه مکانی ثابت برای زندگی نداشتند و نمیتوانستند برای زندگی و آینده خود برنامه و هدفی داشته باشند. روزهای ما به روزمرگی میگذشت و مانند سایر کودکان مشغول کمک به پدران بودیم. مادران هم پا به پای پدرانمان علاوه بر کارهای منزل، به امورات دامداری و کشاورزی نیز میپرداختند و از همه مهمتر از تربیت فرزندان و آموزش احکام دینی و اعتقادی متناسب با آنچه خود از والدینشان آموخته بودند، غافل نبودند. سادگی و صفای کودکان روستایی و عشایر از دیرباز بوده و این سادگی همچنان پابرجاست.
ایکنا - حال و هوای مردم روستا در سالهای قبل از انقلاب چگونه بود؟
حال و هوای مردم روستا امروز نیز همچون روزهای قبل انقلاب، رنگ و بوی مقاومت و مجاهدت میدهد. نوجوانان و جوانان امروز حتی نوجوانان و جوانان روستایی و عشایر ذهنیتی از سالها و سختیهای قبل از انقلاب ندارند. در آن دوران مردم در سختی و فشار و بدون امکانات زندگی میکردند، حتی روستاییان از داشتن نعمت برق، آب، گاز، جاده، حمام و .. محروم بودند و خوشبختانه به برکت انقلاب امروز از نعمتهای بسیار برخورداریم.
عشایر در رژیم پهلوی جایگاه و اهمیتی نداشتند و حتی از حداقلترین امکانات نیز بیبهره بودند. آن زمان عشایر بودیم و حال نیز عشایر هستیم. انقلاب به عشایرنشینان هویت بخشید و به آنان اجازه دیده شدن داد. رسیدگی به روستاها و عشایر باعث شده است که مردم این مناطق رشد کرده و به قطب تولیدی تبدبل شوند.
در همان سال 57 زمزمههای انقلاب بین مردم به گوش میرسید. تقریباً در همه منازل سخنان امام و اتفاقات نقل محافل بود و مردم روستا از طریق روحانیون در جریان اخبار امام(ره) قرار میگرفتند و با توجه به اینکه در روستا راهپیمایی نبود، مرحوم پدرم به همراه تعدادی از مردان روستا برای تظاهرات به تهران میرفتند و برای ورود ایشان نیز در همین شهر بودند و از نزدیک ایشان را ملاقات کردند و با وجود اینکه سن زیادی ندشتم، اما حتی شنیدن توصیف پدرم از آن حضرت برایمان دلنشین بود.
ایکنا - مردم روستا چطور از ورود امام و پیروزی انقلاب مطلع شدند؟
ابزار و وسایل ارتباط جمعی قبل از انقلاب بسیار محدود بود و فقط تعدادی محدود رادیو داشتند و همه مردم روستا در منازلی که رادیو داشتند جمع شده و اخبار را میشنیدیم. یادم هست مردم از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدند و مانند فرزندی که پدرش از سفر حج بازگشته است خوشحال بودند و شیرینی و شربت پخش میکردند. امام راحل دیر به کشور بازگشت و زود از بین مردم رفت.
ایکنا - وضعیت تحصیل در زمان پهلوی چگونه بود و با امکانات امروز قیاس کنید؟
از طرف حکومت به روستا آمدند و گفتند بچهها باید درس بخوانند. مکانی به اسم مدرسه نداشتیم و دختران و پسران را در محلی جمع کردند و گفتند همه باید باهم باشند، اما برخی از خانوادهها اجازه ندادند دخترانشان تحصیل کنند. همان سال نیرویی از سپاه دانش آمد و با زور همه را ثبتنام کرد. مدرسه آن روز شبیه مدرسه امروز نبود، معلم هفتهای یکبار میآمد و همان یکبار هم بسیار دانشآموزان را تنبیه میکرد و وضعیت تحصیل دانشآموزان امروز با سالهای قبل از انقلاب قابل قیاس نیست.
ایکنا - نقش عشایر در دوران دفاع مقدس چگونه بود؟
روستاییان در هشت سال رشادت، مقاومت و مجاهدت افتخارآفرین بودند و شاهدیم در اقصی نقاط کشور بسیاری از مردم روستا و عشایر به شهادت رسیدند. عشایر تفنگ خود را برای مجاهدت و رویارویی با دشمن قسم خورده اسلام و انقلاب بر زمین نخواهد گذاشت و تا خون در بدن دارد از نظام و ارزشهای ان دفاع خواهد کرد. اشکال اینجاست که جوانان و نوجوانان دهه 70 و 80 کمتر با دستاوردهای انقلاب آشنا هستند و با اجرای برنامههای مختلف میتوان است خدمات را معرفی کرد.
از طریق رادیو در جریان اخبار جنگ قرار میگرفتیم و هرجایی که لازم بود کمک میکردیم. بنده خودم بیش از 31 ماه در جبهههای جنگی حضور داشتم. مردم روستا از هیچ کمکی از اهدای گوسفند گرفته تا آرد، نان و کلاه دریغ نمیکردند و کمکهای مردم روستاتی ما زبانزد بود و بارها از مردم بابت اهدای خالصانه تقدیر کردند.
ایکنا - بازتاب دستاوردهای انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه دستاوردها به خوبی برای مردم بازگو نمیشود و جوانان آنطور که باید و شاید با تاریخ انقلاب آشنا نیستند. رویدادهای خوب باید منتقل شوند و اگر ما نگوییم دشمن به بیان خلاف واقعیتها و دروغپردازی خواهد پرداخت. همه ما وظیفه داریم جلوی دروغپراکنی را بگیریم. امروز روستاها به برکت انقلاب همه چیز دارند و توانستند در حوزه تولید حرفی برای گفتن داشته باشند. امکانات روستاها به قدری افزایش یافته است که دیگر لازم است عشایر ییلاق و قشلاق داشته باشند. امروز ایل ما در روستا ساکن شدهاند و فقط دامها به همراه تعدادی از مردان به قشلاق میروند. زنان و کودکان در روستا مانده و به امورات منزل و تحصیل میرسند.
از سوی دیگر تجهیزات نظامی و موشکی ایران قدرت بازدارندگی دارد و اجازه هرگونه عرضاندام و قدرتنمایی را از دشمنان گرفته است. روزی ما در جبهه به شمارش فشنگ جنگی و سایر تجهیزات داشتیم و امروز سایتهای موشکی ما به راحتی میتواند مواضع دشمن در سایر کشورها را هدف بگیرد و نمونه آن را در انهدام پادگان «عینالاسد» امریکاییها در عراق در خصوص شهادت سردار سلیمانی شاهد بودیم. دشمنان هیچ تسامح و رودروایسی با ایران ندارند و جرئت داشتند قطعاً به ایران حمله میکردند.
ایکنا - کلام آخر...؟
از مسئولان و رسانهها میخواهم دستاوردهای انقلاب را به درستی انتقال دهند. انقلاب با خون جوانان این مرز و بوم به ثمر نشست و با خون هزاران شهید در دوران دفاع مقدس تثبیت شد. دشمنی دشمنان تمامی ندارد و هر روز برای ما نقشهای تازه میکشند. آگاه کردن نوجوانان و جوان را فراموش نکنند و از آنان در ارائه خدمات کمک بگیرند. روستاها در پیروزی انقلاب و دوران دفاع مقدس بسیار ارزندهای داشتند که باید به نوجوانان و جوانان منتقل شود. عشایر در زمان جنگ جان برکف بودند و تا جان در بدن دارند از رهبری و آرمانهای انقلاب دفاع خواهند کرد.
انتهای پیام