نقش امام در تقابل با تقلید کورکورانه از گفتار و کتب ضاله که زمینهساز بسیاری از مفاسد و انحرافات درجامعه است از ذهن شخصیتهای معروفی که در این عرصه فعال بودند و مردم جهان بیرون نخواهد رفت. ایشان در مقابله با فِرق هیچگاه مماشات نکرده و با قدرت و جدیت هرچه تمامتر برخوردار کردند. البته غالب مردم بیشتر آن حضرت را با توفیقات حاصله در خصوص پیروزی انقلاب میشناسند. در صورتیکه ایشان فردی جامعالاطراف و در هر حوزهای سررشته داشت.
نیک میدانیم اقدامات و خدمات ایشان فقط در حوزه سیاست خارجه و انقلاب محدود نمیشود. آن حضرت به عنوان یک فقیه جامعالشرایط در تمام حالات به فکر فراگیری علم، دانش و تربیت شاگردان برجستهای بودند تا بتوانند با مشکلات آن زمان به مبارزه برخیزند. آن حضرت انسانها را به الگوگیری از شخصیتهایی دعوت میکردند تا در زندگی مسیر درست را انتخاب و به اهداف عالی انسانی ختم شود. امام براین باور بودند اگر فرهنگ صحیح در جامعه حاکم نباشد الگوهای کاذب و دروغین جایگزین الگوهای صحیح شده و در این رهگذر، ضربات سنگینی بر انسانیت او وارد میشود.
دشمنان در طول تاریخ برای رسیدن به اهدف خود الگوهای کاذب و دروغین را حاکم میکنند و این امر مورد جدیدی نیست. دشمنان با الهامگیری از ابزار و وسایل تبلیغاتی درصدد بوده و هستند تا مردم را از راه حق باز دارند و آنان را به سوی جبهه باطل هدایت کنند. آن طورکه اسلام وقتی ظهور کرد، دانشمندان یهود، موقعیت خود را در خطر دیدند و اوصافی که درباره پیامبر اسلام (ص) در تورات آمده بود را تغییر دادند، تا عوام یهود به سوی اسلام جذب نشوند.
آیه 79 سوره مبارکه «بقره» در سرزنش آنها نازل شده است: «فَوَیلٌ لِلَّذِینَ یكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلا فَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَیدِیهِمْ وَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا یكْسِبُونَ»؛(وای بر آنان که مطالبی با دست خود مینویسند، پس آن را به خدا نسبت میدهند، تا به بهای کمی آن را بفروشند، وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و وای بر آنها از آنچه از این راه به دست آورند».
حضرت امام(ره) با وجود علاقهای که به علم و دانش داشتند از نویسندگان کتب تالیف شده در تقابل با افکار ضاله بسیار حمایت میکردند، اما این نکته را نیز متذکر میشدند که قبل از مطالعه هرکتابی ابتدا نویسنده و عقاید او را باید شناخت و از تقلید کورکورانه خودداری کرد و پس از شناخت از مؤلف حمایت میکردند.
ایشان روزی در سال 1322 متوجه شدند شخصی به نام حکمیزاده که انحرافات عقیدتی بسیاری داشت کتابچهای به نام «اسرار هزار ساله» را با هدف ترویج آیین وهابیت و حمله به مذهب تشیع نوشته و در حال نشر آن بین مردم و روحانیت است. حضرت امام آن زمان در قم مشغول تدریس بودند، با احساس تکلیف درسشان را به مدت دوماه تعطیل و کتاب «کشف الأسرار» را در راستای مقابله با فرقههای معاند تألیف کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز هیچگاه از این گروه منحرف غفلت نکردند و به مقابله با عقاید آنان پرداخته و درسخنان خود شاگردان و دیگر مردمان زمان خود را به نوشتن کتابهای متعدد درمقابله با این جریانهای انحرافی دعوت میکردند. در زمان خود از تألیف کتاب «حجاب در اسلام» آیتالله مرتضی مطهری حمایت کردند؛ زیرا معتقد بودند این کتاب میتواند در راستای معرفی مواضع حجاب و مقابله با دیدگاههای بیگانگانی که قصد بیحجابی درجامعه اسلامی را دارند مورد استفاده عموم جامعه قرار بگیرد. همچنین از کتاب«اسلامشناسی» دکتر شریعتی که با هدف اعتقاد به توحید در راستای مبارزه با فرقِ انحرافی شکل گرفت نیز حمایت کردند.
هرچند برخی افراد از امام پرسیدند که مردم معتقدند کتاب اسلامشناسی دکتر شریعتی فاقد اعتبار است. امام(ره) درپاسخ فرمودند: حجم این کتاب زیاد است و من فرصت خواندنش را ندارم شما آن قسمتهایی را که میگویید دیگران معتقدند انحراف دارد را نشان بده! که او نیز آن قسمتهای انحراف شده را نشان داده و امام(ره) به صراحت فرمودند این قسمتها هیچ مشکلی ندارد و در ادامه نیز بیان کردند که تالیف این کتاب در راستای مقابله با فرقِ انحرافی صورت گرفته و نباید بیمورد به افراد اتهام اسلام هراسی داد.
اقدام دیگر، آگاهی ایشان در رابطه با قرآنهای تالیف شده از سوی وهابیان و اهدای آن به حجاج کشورهای مختلف درایام حج است. آن حضرت در سخنانی بیان فرمودند: «می بینم ملک فهد هرسال مقدار زیادی از ثروتهای بی پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محال تبلیغات مذهب ضد قرآنی میکند و وهابیت این مذهب سراپا بیاساس و خرافاتی را ترویج میکند و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابر قدرتهای میدهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن کریم بهره برداری و با استفاده از اعتقادات مردم جریانهای انحرافی خود را گسترش میدهند.(موسوی خمینی، 26 بهمن سال 61).
ایشان تقلید کورکورانه از گفتار و کتب ضاله را امری ناپسند میدانستند؛ ازاین رو ايشان تا پایان دوران زندگانی پر از خیر و برکت هیچگاه از پیدایش این فرق انحرافی و تالیف کتب ازسوی آنان غافل نبودند و در رد دیدگاه آنان با تألیف کتب معتبر و سخنرانیهای بسیار در مناسبتهای مختلف خطر حمایت از این کتب و فرقههای انحرافی را گوشزد میکردند.
زهرا حاجکاظمی، پژوهشگر قرآن و حدیث
انتهای پیام