یکی از موضوعات مطرح در حوزه سیاست خارجی برقراری صلح میان کشورهاست. صلح در لغت، به معنی آشتی و در اصطلاح به عنوان یکی از عقود شرعیه است که به منظور توافق و تسالم بین دو نفر بر امری مانند تملیک عینی یا منفعتی، اسقاط دینی یا حقی یا غیر آن به رایگان یا در مقابل عوضی انجام می گیرد.(طوسی، بی تا.ص132).
غالباً رهبران هر کشوری میکوشند تا آنجا که ممکن است با برقراری رابطه مسالمتآمیز با دیگر کشورها از جنگ و درگیری خودداری کرده تا جامعه خود از هرگونه آسیب به دور باشد. این مسئله را میتوان در سیاست خارجی از نگاه امام خمینی(ره) جستجو کرد. ایشان از همان ابتدا با تمسک به ایمان قوی در تمام دوران حیاتشان چه در زمانی که در تنهایی، غربت و تبعید به سر میبردند و کسی از زندگی آن حضرت اطلاعی نداشت و چه در برههای که رهبری دینی و سیاسی مردم را برعهده داشتند، با استناد به سیره سیاسی امامان به فکر رابطه دوستی با تمام کشورها بودند.
امام راحل همواره تأکید میکردند که انبیا نیز با مخالفان خود ابتدا سیره ارشاد و راهنمایی را پیش میگرفتند و سنت انبیا از صدر عالم و خلقت انسان تا زمان خاتم همین بوده است. آنان با روشهایی که اتخاذ میکردند ریشه استکبار را از جهان ریشه کن کرده و مردم را از ظلمهایی که در جامعه ایجاد شده بود نجات میدادند.
پس از پیروزی انقلاب دشمنان با ترفندهای مختلف سعی در خدشه وارد کردن به پیکره اسلام را داشتند، وقتی نصایح و پندهای امام راحل و به دنبال آن مقام معظم رهبری در دل آنان اثری نداشت سیره دفاعی و مبارزاتی را پیش گرفتند؛ از این جهت از دو طایفه مستکبرین و سودجوها و طوایفی که به آنها وابسته هستند نباید توقع صلح داشت؛ چراکه آنان با وجود شما منافع خود را در همه حال در خطر میبینند. این افراد برنامههاشان، همان برنامههای فرعونیان است.
سازمان ملل متحد از سال 1945 با همکاری کشورهای مستقل و با هدف رسیدن به صلح و امنیت جهانی ملل مختلف جهان تأسیس شد؛ از این رو روز 21 سپتامبر از سوی این سازمان با عنوان روز جهانی «صلح» نام گرفت. این روز بدان معناست که تمام ملیتها جدای از رنگ، نژاد و زبان باید در سایه آرامش و امنیت زندگی کنند. با تشکیل این سازمان باورها بر این بود که تمام مردم جهان میتوانند در کنار هم زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند، اما با وجود کشورهایی به اصطلاح ابرقدرت که همه چیز را برای خود میخواهند این اتفاق به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده است؛ چراکه هرزگاهی در گوشهای از این جهان هستی صدای گلوله و شلیک خمپاره به بهانههای مختلف میشنویم.
تحقق صلح وظیفهای همگان است و هریک از مردم دنیا در رسیدن به این آرزوی مهم سیاستمداران نقش مهمی دارند. صلح دارای ابعاد و زوایای گوناگونی همچون رعایت حقوق بشر و عدم وجود جنگ بین ملل است. اگر هر دوی این موارد با بهترین شکل ممکن صورت گرفته و حقوق تمام ملل فارغ از ملیتهایشان در نظر گرفته شود، آن زمان به این آرزو خواهیم رسید. ایران اسلامی از سال 57 تاکنون تمام تلاش خود را برای برقراری صلح انجام داده و همواره از حقوق مظلوم فارغ از مذهب و دینشان دفاع کرده است و نمونههای آن را در تاریخ انقلاب شاهدیم. همینکه ایران از دانش هستهای با هدف صلحآمیز استفاده میکند گواه بر این ادعاست.
امام راحل هیچگاه موجودیت کشور خونخواری همچون امریکا را به رسمیت نشناخته و هرچه سردمداران آن سعی کردند در دوران رهبری خود با ایشان به گفتوگو و مذاکره بپردازند، اما ایشان همیشه مخالفت کرده و تأکید میکردند آمریکا از حقوق بشر، صلح و دوستی صحبت میکند، اما گفتارش در حد یک سخن است در عمل چیزی بر خلاف آن دیده میشود. او با حمله به کشورهای ناتوان سعی دارد موجودیت خود را بر دیگر کشورها اثبات کند. همین مورد را میتوان در جنگ میان ایران و عراق اشاره کرد که با دادن سلاحهای شیمیایی و... بسیاری از رزمندگان و مردم بیدفاع را با آسیب جدی مواجه کرد.
هرچند صلح و دوستی از نگاه امام راحل بسیار ارزشمند و پسندیده است و همیشه این دغدغه را داشتند که با برقراری ارتباط با دیگر کشورها از جنگ و خونریزی جلوگیری کنند، اما معتقد بودند صلح و ارتباط مسالمتآمیز باید تا آنجا پیش رود که هر کشوری مواضع کشور دیگر را رعایت کرده و هدفش برقراری ثبات و پایداری باشد. نه آنکه سعی کند ابتدا از در صلح و دوستی برآید سپس نقشه مستکبرانه خود را پیاده کند.
زهرا حاجکاظمی؛ پژوهشگر قرآن و حدیث
انتهای پیام