در جهانی که مسائل ژئوپلیتیکی و تنشهای منطقهای بهسرعت در حال تغییر و تحولاند، خاورمیانه همچنان کانون توجهات بینالمللی باقی مانده است. در این میان، تنش حاضر میان ایران و رژیم صهیونیستی بهعنوان یکی از پیچیدهترین و حساسترین مسائل منطقهای، نهتنها بر معادلات سیاسی و نظامی خاورمیانه تأثیر عمیقی دارد، بلکه پیامدهای آن بر ثبات جهانی نیز غیرقابل چشمپوشی است. جنگهای مستقیم و غیرمستقیم، تبلیغات گسترده رسانهای و استراتژیهای روانی و نظامی، همگی بخشی از این تقابل چندوجهیاند که هر یک از طرفین در تلاش برای تحمیل برتری خود بر دیگری است.
بر این اساس خبرنگار ایکنا از استان مرکزی بهمنظور بررسی ابعاد مختلف و تحلیل زوایای پنهان و آشکار این مناقشه و فهم بهتر وضعیت کنونی با حسین موحدی ساوجی یکی از تحلیلگران مسائل بینالملل به گفتوگو نشسته است؛ این گفتوگو تلاشی برای درک عمیقتر پیچیدگیهای این منازعه و دعوتی برای تأمل بیشتر است که مشروح آنرا در ادامه میخوانیم.
پس از حمله رژیم صهیونیستی به کشورمان، ایران در کمتر از 24 ساعت با پاسخ فوری بهوسیله صدها موشک و پهپاد انتحاری، نشان داد نیروهایش به سطح آمادگی بالایی رسیده است. این اولین بار در جهان است که یک طرف اقدام به حمله برقآسا با هدف مرعوب کردن، از هم پاشیدن شیرازه نظامی و ساختارهای کشور دیگر میکند ولی طرف دیگر طی چند ساعت ساختارهای نظامی خود را بازیابی و سازماندهی و مردم و مسئولان خود را آرام و آماده مقابله میکند. در حالی که صهیونیستها در طول چند دهه گذشته با حجم بالای حمله و تهدید فیزیکی روبرو نبوده و عملاً با چند راکت و موشک سبک که بهصورت پراکنده شلیک میشده مواجه بودهاند ولی حالا در منطقهای محدود که بیش از ۷۰ درصد جمعیت آن شهرکنشینان هستند، محاصره شده و با فرار دست کم پنج میلیون شهرکنشین صهیونیست به پناهگاهها و متروها برای اولین بار از ۷۶ سال گذشته تاکنون، مواجه شدهاند.
این اولین بار در تاریخ درگیریهای رژیم اشغالگر قدس با دیگر کشورهاست که موشکها به تمام نقاط فلسطین اشغالی رسیده و باعث بروز خسارات انسانی، مادی و ساختاری به همراه آتشسوزیهای گسترده و دهها کشته و زخمی شده است. در پی حملات موشکی دقیق و گسترده ایران، منابع عبری از تخریب هزاران ساختمان، آوارگی دهها هزار صهیونیست و حتی فرار پنهانی برخی ساکنان سرزمینهای اشغالی خبر دادهاند.
با توجه به تجربه هشت ساله جنگ تحمیلی در برابر صدام که با پشتیبانی کشورهای غربی و شرقی و تقریباً تمامی کشورهای عربی همراه بود، در صورت طولانی شدن جنگ، ایران به خوبی میتواند در یک جنگ فرسایشی به خواستههای خود نائل شده و دشمن خود را هم در بعد نظامی، اجتماعی و اقتصادی و هم در بعد بینالمللی مقهور کند.
حمایت تودههای مردمی اعم از مسلمان و غیرمسلمان از کشورمان در کنار حمایت کشورهای اسلامی و عربی در اندازههای مختلف از بحرین گرفته تا پاکستان، نشاندهنده اتحاد جهان اسلام در حمایت از ایران برای دفاع از خود و انزوای سیاسی، نظامی و بینالمللی بیشتر رژیم صهیونستی خواهد بود. پس از تنبیه و مجازات لازم و کافی این رژیم، هرگونه توقف جنگ در چارچوب یک آتشبس به معنای پیروزی ایران، شکست رژیم اشغالگر قدس و پشتیبانان غربی آنان بهویژه آمریکا، گسترش بارقه امید در مردم منطقه، همبستگی و تجدید حیات و عزت جهان اسلام که امید است، مقدمهای بر اضمحلال این رژیم جعلی و تأسیس کشور مستقل فلسطینی باشد، خواهد شد.
علیرغم نمایشهای رسانهای در سطح جهان و ادعاهای غیرواقعی، وضعیت حاکم بر رژیم صهیونیستی براساس شواهد میدانی و اظهارات کارشناسان داخل این رژیم، شرایطی بحرانی است؛ با وجود تأکید و اصرار سازمانهای مختلف اطلاعاتی این رژیم برای ایجاد تصویر قدرتمند از خود در داخل سرزمینهای اشغالی و تلاش در پنهان کردن شکستها با روشهای مختلف از جمله انحراف اذهان عمومی جهان، عملیات طوفانالاقصی، ناتوانی اطلاعاتی این رژیم را برای جهانیان نمایان کرد.
اعلام حالت فوقالعاده یک ماهه پس از دریافت اولین ضربات موشکی و پهپادی در عملیات وعده صادق 3، نشان از نگرانی شدید آنها در جبهه داخلی خود در صورت طولانی شدن درگیریها دارد. ناتوانی ساختارهای دفاعی در کنترل شرایط و افزایش فشار بر جامعه از جمله تبعات و پیامدهای امنیتی برای رژیم اشغالگر قدس است. تحلیل آنها از وضعیت ایران این بود که کشورمان بعد از تحولات سوریه و عراق، در موقعیت ضعف قرار داشته و با یک عملیات برقآسا و ترور فرماندهان ارشد، عملاً قدرت پاسخگویی نخواهد داشت و ظرف دو یا سه روز حاضر به قبول شرایط آمریکا در مذاکرات خواهد شد ولی در حال حاضر هر چه از شروع این درگیریها میگذرد، ایران در هر مرحله از وعده صادق 3، خود را بازیابی کرده و ضربات دقیقتر و سنگینتری به صهونیستها وارد کرده است.
رسانهای کردن دستگیری جاسوسان سرویسهای بیگانه، درز اطلاعات مهم از موساد که خود بهعنوان یکی از سازمانهای برتر جاسوسی در دنیا شهرت دارد موجب تشدید نگرانیهای مقامات رژیم شده است. اقدامات مختلف جاسوسی و خرابکاریهای صنعتی و سایبری علیه ایران که با تبلیغات و فضاسازیهای گسترده رسانهای همراه بوده، همگی با هدف تقویت تصویر خود نزد مردم منطقه و جهان بوده است، اما آشکار شدن ضعفهای غیرقابل کتمان رژیم، هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی و بینالمللی، آن تصویر معرفی شده را به شدت مخدوش کرده است.
توقف تولید گاز در دریای مدیترانه، استقرار میلیونها شهروند در پناهگاهها و تونلها، تعطیلی تمامی سفارتخانههای آنها در جهان، افت شدید بورس، توقف فعالیتهای اقتصادی به همراه اوضاع ناگوار نهادها و شرکتها، مؤید وضعیت نابسامان و بحرانی در سرزمینهای اشغالی است گرچه همواره با استفاده از تبلیغات رسانهای سعی میکند خود را همچنان مقتدر نشان دهد.
در حالی که رژیم صهیونیستی همچنان در غزه گیر افتاده و بهدلیل بحران اقتصادی ۲۱ ماهه که بحرانهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و روانی هم به آن اضافه شده تاب تحمل و تداوم جنگ را ندارد. او اقدام به حمله به ایران کرد به این امید که ایران ضعیف شده است و میتواند هم جبهه مقاومت را ضعیف کند و هم آمریکا بتواند به خواستههای خود در مذاکره دست یابد ولی تمام محاسباتشان نقش بر آب شد. آنها توان مقابله با موشکهای ایرانی را ندارند و پدافند ایران را اینگونه محاسبه نکرده بودند، از طرفی، انتظاری که از مردم جهت شورش و بلوا داشتند نیز نقش بر آب شده است و میلیونها نفر از شهروندانشان نیز در پناهگاهها بهسر میبرند و این موضوع باعث شده تا مدام برخی از سیاستمداران و فعالان حزبی از آمریکا بخواهند تا وساطت کرده و آنها را از این جهنم نجات بدهند.
هر روز که از جنگ میگذرد، شرایط بهطور محسوسی به نفع ایران ادامه مییابد؛ علیرغم اینکه این جنگ با کمکهای لجستیک نظامی، سیاسی و دیپلماتیک آمریکا و غربیها همراه است ولی محاسبات آنها غلط از آب درآمد، بهطوری که به انحاء مختلف در پی توقف آن هستند. جنگ را آنها شروع کردند ولی حالا توان اتمام آن را در دست ایران میبینند. موشکهای ایرانی با تکنولوژی بومی خود همه قدرتها را به شگفتی واداشته است. برای مثال موشک فتاح دارای سرعت چند برابری صوت و قدرت تخریب بالاست و تاکنون چند هواپیمای بسیار پیشرفته اف 35 که اعلام شده بود تاکنون هیچ قدرتی نتوانسته است آن را رهگیری کند توسط ایران ساقط شده و خلبانان آنها دستگیر شدهاند. اینها تنها گوشهای از قدرت نظامی ایران است که برای جهانیان به نمایش درآمده و ترامپ را مبهوت و سرخورده کرده است و نمیداند چه کند.
هاآرتص اعتراف کرده است اسرائیل در انزوای سیاسی جهانی و در آستانه فروپاشی از درون است. چنانچه آمریکا و دیگر متحدان غربی بخواهند مستقیماً و آشکار وارد جنگ شوند ایران چیزی برای از دست دادن نخواهد داشت. بنابراین، ضمن اینکه اهداف نظامی آمریکا و متحدانش را مورد هدف قرار خواهد داد به راحتی میتواند آبراه تنگه هرمز، این شاهرگ حیاتی دنیا را ببندد که در این صورت قیمت نفت به بالای 200 دلار خواهد رسید و شورش و ناآرامیها در آمریکا و دیگر کشورهای غربی حکومت آنان را فلج خواهد کرد. روسیه با توجه به درگیر شدن کشورهای غربی با ایران به راحتی میتواند اوکراین را تصاحب کرده و کشورهای ذرهبینی اطراف خود را تنبیه و مجازات کند و چینیها به راحتی موضوع تایوان را حل و فصل خواهند کرد.
بنابراین ترامپ و دیگر کشورهای غربی متحد در صورتی که بخواهند وارد عمل نشوند باید اضمحلال رژیم صهیونیستی را مشاهده کنند و با امتیازات فراوان سیاسی، اقتصادی و نظامی به ایران بتوانند این درگیریها را خاتمه دهند. بدیهی است ایران تا زمانی که رژیم جعلی را به خوبی تنبیه و مجازات نکند، بهطوری که سالها پس از این هیچ قدرتی فکر تجاوز به این سرزمین در مخیلهاش نیاید، دست بردار نخواهد بود.
اهداف رژیم صهیونیستی از بهراه انداختن این جنگ به غیر از اخلال در شبکه فرماندهان عالیرتبه، از بین بردن برنامه هستهای و موشکی ایران، در پی ایجاد آشوب و شورش توسط مردم بود، در حالی که در همه این موارد ناموفق بود و شکست خورد. ظرف چند ساعت، فرماندهان بازیابی شدند و قدرت موشکی ایران را روز به روز جهانیان مشاهده میکنند که نه تنها رژیم جعلی صهیونیستی بلکه قدرتهای دیگر نای مقابله با آن را ندارند و ابراز همبستگی آحاد مردم با نظام و نیروهای نظامی باعث سرخوردگی شدید آنان شد، بنابراین رژیم صهیونی با هدف قرار دادن غیر نظامیان، تعدادی را میترساند و عدهای دیگر را با هدف قرار ندادن پس از دادن هشدار، با یک نمایش اخلاقی، فریب میدهد. نتیجه این دو اقدام این است که به مردم القا کند مسبب خسارات بهوجود آمده، مقاومت حاکمان فعلی است.
هدف قرار دادن مناطق مسکونی، مدارس و بیمارستانها با هدف ترساندن مردم و در نتیجه اعتراضات به مقامات جهت قبول آتشبس قبل از تنبیه و مجازات متجاوز و اخذ خسارتهای آن است، در حالی که به موجب کنوانسیون 1949 ژنو و پروتکل اول الحاقی 1977 استفاده از خشونت یا تهدید به خشونت برای ایجاد رعب و وحشت در میان غیر نظامیان به صراحت ممنوع شده است، ولی از رژیمی که طی دو سال اخیر دهها زن و کودک بیگناه را علناً کشته و به کشتار خود افتخار میکند و غربیهای واضع حقوق بینالملل در برابرش سکوت کردهاند چه انتظاری هست؟ در همین راستا یکی از نکات کلیدی در پیام دوم رهبر معظم انقلاب به ملت ایران با تمسک به آیه شریفه «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» این بود که از دشمن نهراسید که پیروزی از آن خداوند عزیز و حکیم است «وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ.»
ایران با مساحت بیش از یک میلیون و 600 هزار کیلومترمربعی و جمعیت بیش از حدود 90 میلیونی به ترتیب بیش از 83 برابر مساحت سرزمینهای اشغالی و بیش از 9 برابر جمعیت اشغالگران قدس را داراست. بدیهی است گستره سرزمینی و تعداد جمعیت هر کشوری یکی از مؤلفههای بارز قدرت در گذشته و حال بوده و هست. تعداد نیروهای بالقوه و بالفعل نظامی در یک کشور براساس مؤلفه جمعیت میتواند محاسبه شود.
وسعت و گستردگی سرزمینی و موقعیت سوقالجیشی ایران در کنار تنوع جغرافیایی و آب و هوایی که در کمتر کشوری مشاهده میشود یکی از مزایا و برتریها در محاسبات نظامی محسوب میشود. در این حالت اجرای انواع تاکتیکهای جنگی، انواع تحرکات و جابجاییهای نظامی در حالات مختلف درگیری از حالت تدافعی و تهاجمی گرفته تا حالات پیچیده و ترکیبی، در سرزمینهایی که دارای گستردگی و تنوع زیست محیطی و جغرافیایی داشته باشند قابل اجرا خواهد بود.
از جانب دیگر مرز گسترده با آبهای بینالمللی و داشتن آبراه بسیار استراتژیک و حیاتی به نام تنگه هرمز که یکی از مسیرهای اصلی انتقال انرژی و تبادلات تجاری جهان و کشورهای منطقه بهشمار میرود و بیش از ۴۰ درصد از منابع انرژی جهان از آن عبور میکند، از جمله مؤلفههای بازدارنده ایران در برابر بسیاری از کشورها از جمله رژیم صهیونیستی است.
حرفهای ترامپ مبنی بر اینکه کنترل آسمان ایران در دست «ما» است، بیش از همه برای روحیه دادن به صهیونیستها بود، چراکه خلبانهای صهیونیست دیگر به سادگی حاضر به اجرای مأموریت در آسمان ایران نیستند.
اسکات ریتر افسر بازنشسته ارتش آمریکا میگوید «ترامپ بسیار خشمگین است چون به او گفته بودند که سامانههای پدافندی از جمله گنبد آهنین با پشتیبانی ناوهای آمریکایی در اتصال به شبکه ماهوارهای علیه موشکهای بالستیک ایران، مؤثرند ولی اینطور نبوده است و همین باعث شکست رژیم صهیونیستی خواهد شد در حالی که وی میخواهد این رژیم پیروز شود.» از طرف دیگر اسرائیل اجازه خروج شهروندانش را نمیدهد که اگر بدهد سه میلیون یعنی یک سوم از جمعیتش خارج میشوند این یعنی پایان اسرائیل. ترامپ در حال بررسی وضعیت است ولی نمیداند در اینباره چه کار کند او در حال حاضر مردی سرخورده شده است.
ترامپ میداند اگر مستقیماً وارد جنگ شود و نتواند آن را به نفع خود مدیریت کند چه هزینههای ویرانگر و غیرقابل جبرانی برای آمریکا به بار آورده و حتی منجر به برکناری وی میشود در حالی که هماکنون او با مخالفتهای شدید از طرف نزدیکانش و در دولت مواجه است و به این دلیل از جنگ میترسد.
از طرف دیگر با سؤالها و ابهامات زیادی در سطح جهانی مواجه است. اینکه آیا درگیر شدن آمریکا در غرب آسیا منجر به تهاجمیتر شدن اقدام روسیه علیه اوکراین نخواهد شد؟ یا منجر به استفاده از این فرصت توسط چینیها برای حمله به تایوان و تصرف آن نمیشود؟ عملکرد ایران در جنگ چگونه خواهد بود؟ اگر تهدیدهای ایران در خصوص به آتش کشیدن چاههای نفت و گاز و تأسیسات نفتی در منطقه عملی شود و تنگه هرمز و بابالمندب بسته شود تأثیراتش بر اوضاع اقتصادی جهان و داخل آمریکا چه خواهد شد؟ گسترش نارضایتیها و اعتراضات عمومی در آمریکا و دیگر کشورهای غربی چگونه خواهد شد؟
این اتفاقات میتواند بهصورت دومینووار منجر به شعلهور شدن درگیریهای منطقهای و حتی جهانی شود. این اتفاقات در سطح پایینتر میتواند به تغییرات ساختاری در کشورهای عرب خلیج فارس منجر شود، جایی که هزاران میلیارد دلار از سرمایه غربیها در معرض خطر قرار خواهد گرفت. به هرحال این انتخاب سخت ترامپ است که میخواهد وارد جنگ با ایران شود یا اینکه شکست خود و رژیم صهیونیستی را بپذیرد و تاوان آن را بپردازد.
این کارشناس امور بینالملل در این خصوص گفت: برای هر درگیری و مخاصمهای پایانی متصور است، از جمله شکست و نابودی یک طرف و پیروزی طرف دیگر، یا از نظر حقوق بینالملل مداخله دیپلماتیک طرف سوم جهت حل و فصل منازعات و اختلافات. ماده 33 منشور ملل متحد اظهار میدارد طرفین هر اختلافی باید از طریق مذاکره، میانجیگری، سازش و... مشکلات خود را حل کنند. در مبحث میانجیگری، از طریق مداخله دیپلماتیک ممکن است طرف ثالث مانند سازمان ملل متحد یا کشور و یا کشورهایی اقدام به میانجیگری کرده یا گفتگوهای صلح میان طرفین متخاصم را تسهیل کنند.
اخیراً به درخواست تروئیکای اروپایی جمعه در ژنو برای رایزنی هیئت ایرانی با وزرای خارجه انگلیس، فرانسه، آلمان و نماینده اتحادیه اروپا، دیداری انجام شد. این دیدار ممکن است مقدمهای برای میانجیگری باشد یا نباشد یا در آینده، کشور یا کشورهای دیگری میانجی باشند، ولی در تجربه مذاکرات قبلی ایران با آمریکا و کشورهای غربی از جمله مذاکره و توافق در الجزایر، مذاکره و درخواست از ایران جهت آزادی گروگانها در لبنان، درخواست کمک و همکاری در خصوص مقابله با دوره اول طالبان تا مذاکرات برجام، هیچکدام به تعهدات خود عمل نکرده اند.
در جریان برگزاری مذاکرات غیر مستقیم نیز، طرف آمریکایی با چراغ سبز به رژیم صهیونیستی و کمکهای مختلف تسلیحاتی و لجستیکی، آغازگر جنگ علیه ایران شد. بنابراین در صورت مذاکره با آمریکا در خصوص پایان دادن به این جنگ، باید به این نکته توجه شود که تا زمانی که تعهدات و ضمانتهای عینی و عملی در زمینه مشخص شدن آغازگر جنگ و تجاوز، تعیین تنبیهات و مجازاتها، تعیین خسارتها و غرامتها مکتوب و معلوم نشده باشد با درخواست طرف مقابل نسبت به توقف حملات ایران موافقت نشود زیرا در حال حاضر آنان در بن بست و موقعیت ضعف و بحرانی قرار دارند و ما هر چه بتوانیم آنان را در این وضعیت نگه داریم به امتیازات بیشتری خواهیم رسید.
انتهای پیام