کد خبر: 4121255
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۳
فجرآفرینان / 4

ردپای دانش‌آموزان در پیروزی انقلاب اسلامی از زبان پیشکسوت قرآنی

جامعه قرآنی یکی از اقشار تأثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی هستند که در کنار بازریان، روحانیت، کسبه و معلمان نقش‌آفرینی کردند. برای آشنایی بیشتر با نحوه مبارزه نوجوانان دیروز و اساتید قرآنی امروز پای گفت‌وگو با حسین محمدی‌هزاوه، پیشکسوت قرآنی نشستیم که شرح آن تقدیم مخاطبان ایکنا می‌شود.

حسین محمدی

انقلاب ایران ریشه در مفاهیم دینی و قرآنی دارد و تمام اقشار جامعه در این پیروزی سهیم هستند نقش پررنگ قرآن در پیروزی را نمی‌توان نادیده گرفت. روایت پیشرفت امروز، روایت آنانی است که دیروز از جان خود گذشتند و با شجاعت قدم در میدان تحول و حماسه گذاشتند. انقلاب مردان و زنان دهه 40 و 50، روایت حاکم شدن آموزه‌های دینی و اسلامی است و امروز پس از گذشت 44 سال شکوه استقلال ما جهان‌گیر شده است. در کنار نقش تأثیرگذار بازاریان، دانشگاهیان، روحانیان، معلمان و دانش‌آموزان، از نقش جامعه قرآنی نباید غفلت کرد؛ از این رو برای آشنایی با فعالیت جامعه قرآنی در سال‌های قبل از انقلاب با حسین محمدی‌هزاوه، رئیس اتحادیه مؤسسات و تشکل‌های فرهنگی قرآن و عترت استان و مدیر مؤسسه قرآنی «سفینةالنجات» اراک رفتیم تا از خاطرات روزهای انقلاب بگوید. متن این گفت‌و‌گو بدین شرح تقدیم مخاطبان می‌شود.

ایکنا - زمان پیروزی انقلاب چندساله بودید و از فعالیت‌های قرآنی آن دوران بفرمایید؟

متولد سال 40 هستم و در زمان پیروزی انقلاب 17 ساله و کلاس یازدهم بودم. جلسات قرآن محدود به منازل بود و به صورت هفتگی و چرخشی انجام می‌شد. روال هم بدین طریق بود که هر فرد یک صفحه را تلاوت می‌کرد و نفر بعدی آیات را ادامه می‌داد و استاد جلسه نیز اشکالات را برطرف می‌کرد. در این دوره‌ها عموماً آموزش‌ها به صورت حرفه‌ای و تخصصی انجام نمی‌شد یا اینکه بسیار کم بود. البته در برخی مدارس معلمی با پیشینه قرآنی و مذهبی وجود داشت که برگزاری جلسات فوق‌برنامه قرآن و احکام دینی را برای دانش‌آموزان آموزش می‌داد.


بیشتر بخوانید:


دبیرستان را در مدرسه صمصامی اراک بودم و شهید مهدی سلطانی و آقای هزاوه‌ای معلم فیزیک مدرسه از مبارزان انقلابی مدرسه بودند که خارج از زمان درس برای دانش‌آموزان مباحث دینی و قرآنی را بازگو می‌کردند و اگر دانش‌آموزان علاقه‌مند به کنفرانس دروس مذهبی بودند وقت می‌گرفتند و احکام را ارائه می‌دادند. من نیز از نوارکاست‌های مرحوم کافی موضوعی تحت عنوان احترام به والدین را روی کاغذ پیاده کرده و چندین بار مرور کردم تا بتوانم در کلاس ارائه دهم که این کار مورد استقبال معلم و دانش‌آموزان نیز قرار گرفت.

به نظرم سال 56 بود که مسابقات قرآن در مدرسه برگزار شد و من چون صدای خوبی داشتم در مراسم محرم مداحی می‌کردم و مکبر مسجد نیز بودم در مسابقات شرکت کردم، اما چون از قاعده‌ها چیزی نمی‌دانستم رتبه کسب نکردم. شهید سلطلنی که صدای مرا شنیده بود از من پرسید آیا قاعده‌های تلاوت را می‌دانم که بیان کردم خیر، این شهید پیشنهاد داد که کتابی را از یکی از کتاب‌فروشی‌های سعدی یا توکل بازار و نوار مرحوم عبدالباسط را از مغازه آقای هاشمی در منطقه حصار اراک تهیه کنم تا بتوانم تلاوت اصولی‌تری داشته باشم. آنجا بود که با یرملون، ادغام و اخفا چیست، اما با جلسات قرآنی شهر آشنا نبودم تا استاد مطرحی را بشناسم و از او آموزش بگیرم.

ایکنا - فعالیت قرآنی شما پس از پیروزی انقلاب چگونه آغاز شد؟

سال 59 به دلیل اینکه رشته‌های بالای دانشگاهی در دانشگاه‌های خوب ا انتخاب کرده بودم نتوانستم وارد دانشگاه شوم و می‌توانستم یکسال درس بخوانم و خود را برای آزمون سال آینده آماده کنم، اما چون جنگ شده بود تصمیم گفتم به سربازی بروم و با عنایت خدا در پادگان ارومیه مشغول شدم در این پادگان جلسه هفتگی قرآن گذاشتیم و تقریباً علاقه‌مندان اراکی و سایر شهرها شرکت می‌کردند. اواخر دوران خدمتی، یک شب فردی آمد و متقاضی تلاوت شد و ما نیز اجازه دادیم، با تلاوت وی متوجه شدم که کلاس رفته و آموزش دیده است و از آن پس با او دوست شدم و دوستی با استاد بهروز یاری‌گل که از اساتید به نام و مطرح کشورست باعث شد تا من که تا آن روز فقط چند قاری مصری می‌شناختم با قاریان کشور آشنا شوم. در همان دوران مشغول به آموزش شدم و در مسابقات شرکت کردم که موفق به کسب رتبه نشدم، اما آقای یاری‌گل رتبه کسب کرد.

پس از اتمام دوره سربازی و بازگشت به اراک در مسابقات اوقاف شرکت کرده و چون آموزش تخصصی را تازه شروع کرده بودم موفق به کسب رتبه در مسابقات اوقاف نشدم. در همان مسابقات با قاریان مطرح اراک که در مسابقات بودند آشنا شده و پس از آن جلسه قرآنی استاد مرحوم نهرمیانی که در مقبره آقانور برگزار می‌شد را به من معرفی کردند و از این پس با افرادی همچون آقایان اسکندری، صابری‌نسب، نشیبا، مشیری، شهسواری، سوارآبادی و سایرین آشنا شدم. با شرکت در مسابقات قرآن اوقاف در سال‌های 63 و 64 به واسطه آموزش‌های خوبی که دیده بودم در استان اول شده و به مرحله کشوری مسابقات راه یافتم و جایزه مسابقات نیز حج تمتع بود. از آن پس ورود به فعالیت‌های قرآنی در من قوت بیشتری گرفت و این فعالیت تا امروز که نزدیک به نیم قرن می‌گذرد ادامه دارد.

ایکنا - از فعالیت‌های سیاسی خودتان در آن دوران بگویید و بفرمایید اعلامیه‌های امام(ره) چگونه به دست شما می‌رسید؟

بنده یکی از فعالان راهیپمایی بودم و همیشه منتظر بودم تا زمان راهپیمایی را اعلام کنند. اغلب تظاهرات‌ها و تجمع‌ها از پایین شهر از خیابان مشهد و ادبجو آغاز می‌شد تا مسجد سیدها و باغ‌ملی یا میدان شهدای امروز ادامه داشت. تقریباً از وقتی خودم را شناخته و با ارزش‌های اسلامی و دینی آشنا شدم در تمام راهپیمایی‌ها شرکت داشتم.

در همان روزها اعلامیه امام نقطه روشن زندگی همه ما شده بود و با وجود اینکه در سن نوجوانی قرار داشتم، اما انتخاب راه از بیراهه کار سختی نبود. من به همراه دوستان در مسجد امام رضا(ع) خیایان مشهد رفت‌و‌آمد داشتیم و افراد مشخص اعلامیه حضرت امام را در لابه‌لای قرآن‌ها می‌گذاشتند و ما برای مطالعه، توزیع و تکثیر برمی‌داشتیم. حتی نوار سخنرانی ایشان را با دقت گوش داده و به دیگران نیز می‌دادیم. یادم هست که داوودآبادی‌هایی که آن روز در مسجد تردد داشتند همگی مقلد امام بودند که این امر نشان از پیشینه مبارزاتی آنان از سال‌های قبل دارد. در واقع اطلاعاتمان از سخنرانی‌ها آن حضرت به روز بود.

ایکنا - اعلامیه‌های حضرت امام را چگونه تکثیر کرده و از انجام آن با وجود سن کم واهمه نداشتید؟

برای تکثیر اعلامیه‌ها از دستگاه تکثیر مدارس استفاده می‌کردیم. در زمانیکه کسی در مدرسه نبود به دور از چشم مدیر، معاون و معلم این کار را انجام می‌دادیم. آن روزها ترس برای هیچ مبارزی معنا نداشت و همه به هدفی واحد فکر می‌کردند و این چیزها برایشان اهمیت نداشت و حالت ترس به ما دست نمی‌داد. روحیات جوانان و نوجوانان آن دوران باعث شده بود که خود را برای تحقق هدفی والا آماده کرده و شجاعانه وارد عمل شوند.

ایکنا - لحظه  ورود حضرت امام(ره) کجا بودید؟

در منزل و پای تلویزیون بودم. در واقع هرکسی که توان رفت به تهران را نداشت پای گیرنده‌ها نشسته بود و افرادی هم که رسانه نداشتند به منازل دوستان و همسایگان رفته بودند تا آن لحظات را به تماشا بنشینند. در لحظه ورود حضرت امام که مستقیم پخش می‌شد قطع شد و برخی از مردم گیرنده‌های خود را جهت اعتراض و ناراحتی به بیرون پرتاب کردند، اما دوباره متصل شد و مابقی اتفاقات را شاهد بودیم.

ایکنا - در عکس‌ها شاهد بودیم که مجسمه شاه در میدان شهر وجود داشت در مورد پایین کشیدن این مجسمه بفرمایید.

بله مجسمه‌ای از شاه سوار بر اسب در میدان شهدای فعلی وجود داشت که پس از ورود حضرت امام به میهن و قبل از 22 بهمن و پیروزی انقلاب مردم به سمت مجسمه هجوم برده و قصد سرنگونی آن را داشتند، اما مجسمه به قدری محکم بود که چند بار تلاش شد  حتی با وجود سیم‌بوکسل و جرثقیل هم نشد که سرنگون شود. در همان روز تعدادی از همشهری‌ها با نیروهای کلانتری و امنیتی درگیر شده و به شهادت رسیدند و بدین سبب نام کوچه بازارچه را کوچه دو شهید گذاشتند. این مجسمه از زیر ستون به آهن‌هایی پیچ و مهره شده بود و پس از متفرق شدن مردم رئیس کلانتری آن روز برای جلوگیری از درگیری و کشتار بیشتر مخفیانه خودشان از راه پله‌ای که در ستون قرار داشت پیچ و مهرها را باز کرده و خود مجسمه را پایین آورده و به مکانی که نمی‌دانم کجاست منتقل کردند.

ایکنا – فعالیت‌های قرآنی امروز را ارزیابی کرده و بفرمایید به چشم‌اندازهایی که تعریف شده بود رسیدیم؟

اوایل انقلاب با وجود شور و هیجان خاص مردم فعالیت‌های قرآنی مورد توجه همگان قرار گرفت و از سوی دیگر جوایزی همچون حج تمتع انگیزه‌ای برای گستردگی این فعالیت‌ها بود. تمامی عوامل دست به دست هم داده بود تا فعالیت‌های قرآنی از رونق بسیار خاص و ویژه برخوردار باشد. یادم هست در همان سال‌ها قریب به 50 نفر از قاریان سراسر کشور به حج اعزام می‌شدند که این اقدام رفته رفته با وجود کمی بودجه تقلیل پیدا کرد تا اینکه امروز به تعداد محدود و با تعداد افرد مشخص رسیده است و این امر از انگیزه مردم کاسته است. جلسه‌ای که در مسجد آقاضیاء اراک برگزار می‌شد بیش از 100 نفر مستمع هفتگی داشت و این امر نشان از علاقه مردم برای آموزش دارد. البته در کنار کمی بودجه و اعتبارات مردم نیز سرگرم فضای مجازی هستند و وقتی برای شرکت در جلسات قرآن ندارند؛ از این ر و جلسات قرآن کمرنگ شده و از جلسات پرشور فقط خاطراتی است که باقی مانده است.

ایکنا - انتظار شما از مسئولان چیست؟

مسئولان بدانند که پیوست قرآنی برای برگزاری برنامه‌ها لازم است و به آن قوام می‌بخشد. با استفاده از مفاهیم و آموزه‌های الهی می‌توان جامعه و مردم را اصلاح کرد به شرط آنکه به این مهم اعتقاد داشته باشیم. قرآن جذابیتی دارد که همگان ر به سمت خود می‌کشاند. اگر مسئولان راهکارهای کاهش آسیب‌های اجتماعی را در گسترش مفاهیم الهی تدوین کنند، قطعا نتایج بهتری حاصل خواهد شد، اما متأسفانه کمتر بین مسئولان وجود دارد و اجرای برنامه و طرح فقط بخش‌نامه‌ها محدود شده است و شاید اگر بخش‌نامه‌ای در کار نباشد و وظیفه‌ای محول نشود به سادگی از همه چیز عبور خواهند کرد. البته در حرف همه قبول دارند که باید فعالیت‌ها و فرهنگ قرآنی رونق داشته باشد، اما در عمل شاهد اتفاقات اثرگذار نیستیم. برای سایر برنامه‌ها هزینه‌های کلان می‌کنند، اما در حوزه قرآن خیر. مؤسسات قرآنی نیز به واسطه استقبال کم مردم و نبود بودجه با مشکل مواجه شدند.

ایکنا - در بودجه دیده شده که دو درصد از بودجه دستگاه‌ها صرف امور فرهنگی شود، نظر شما در این رابطه چیست و آیا شما با تجمیع شدن مؤسسات قرآن موافق هستید؟

بهتر است دستگاه‌ها در تعامل و هم‌افزایی با اتحادیه مؤسسات برای بودجه فرهنگی که بخشی از آن قرآنی است تصمیم بگیرند؛ چراکه این بودجه از سوی افرادی هزینه می‌شود که تخصص نداشته و نیاز جامعه را نمی‌دانند  چون تخصص ندارند اعتبار صرف برنامه‌های بدون خروجی شده و هدفمند هزینه نمی‌شود. صنایع هم در این امر ورود پیدا نمی‌کنند یا اینکه کمتر وارد می‌شوند. حضور خیرین قرآنی همچون خیرین مدرسه‌ساز می‌تواند به رونق فعالیت‌ها کمک کند که چون خیرین براین باورند دستگاه‌های قرآنی هکچون تبلیغات اسلامی و اوقاف مکلف به انجام این کار هستند، ورود پیدا نمی‌کنند.

متأسفانه وقف‌های قرآنی باید ببشتر باشد و اوقاف برای این مهم برنامه داشته باشد. در حوزه وقف‌های قرآنی ضعف داریم. اوقاف می‌تواند واقفان ر ا مجاب کنند که بخشی از وقف خود را صرف امور قرآنی کنند و رسانه‌ها نیز د این امر جدی‌تر وارد شوند. صدای جامعه قرآنی به جایی نمی‌رسد و برای اشاعه فرهنگ وقف قرآنی همه باید پابه کار باشیم.

تجمیع مؤسسات و تعریف وظیفه برای هریک از آنان می‌تواند پیشنهاد بسیا خوبی باشد به شرط آنکه مکانی مناسب برای آنان در نظر گرفته شود. اگر این اتفاق بیفتد قطعاض اثرات بهتری به دنبال خواهد داشت و مردم نیز می‌دانند برای آموزش تجوید، حفظ و .. باید به کجا مراجعه کنند. اگر این اتفاق بیفتد مؤسسات می‌توانند یکدیگر را هم‌پوشانی کرده و فعالیت‌های خود را در فضایی بهتر پیش برند.

حضور مؤسسات در مساجد نیز خالی از لطف نیست به شرط آنکه مؤسسات فقط به فکر کسب درآمد نباشند. اگر مسجدی حاضر باشد با مؤسسه سفینةالنجات کار کند، استقبال می‌کنیم. می‌توان برای دریافت وجه از قرآن‌آموزان شماره حساب مسجد را داد تا افراد وجوه خود را به این حساب واریز کنند تا هزینه‌ها از جمله مربیان، دعوت از قاریان برای برپایی محافل و سایر موارد ا طریق مساجد پرداخت شود. مشارکت مسجدی‌ها در این حوزه باعث عملکرد بهتر خواهد شد.

ایکنا - روز 22 بهمن را توصیف کنید؟

22 بهمن روز تبلور نور است و بنا به فرمایش امام راحل «انقلاب ما انفجار نور بود». ایران اسلامی در طول 44 سال توانسته است موانع و سختی‌ها را پشت سر گذاشته و مسیری رو به پیشرفت را برای خود ترسیم کند. همه ما مدیون 22 بهمن سال 57 هستیم، همان روزی که دست بدخواهان و دشمنان از ایران برای همیشه کوتاه شد و قدرت ایران احساس شد. این روز، روز جشن ملی، نماد وحدت و اعتماد ملی است. مردم امروز نیز باردیگر در میدان حاضر هستند تا بگویند اجانب و استعمارطلبان هیچ جایی در کشور ما ندارند.

ایکنا - وکلام آخر...

حمایت از قاریان و حافظان جوان و نوجوان باید اولویت باشد و مسئولان برای این مهم برنامه داشته باشند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را پای رحل قرآن نگه دارند. از سوی دیگر فعالان قرآنی برای انجام امور و آموزش فقط به فکر کسب درآمد نباشند و عاشقانه قدم در میدان بگذارند تا بتوان خروجی قابل قبولی را شاهد بود.

انتهای پیام
captcha