حبیبالله صابرینسب، پژوهشگر قرآنی، در گفتوگو با ایکنا از استان مرکزی، با بیان اینکه تمامی جوامع اعم از جوامع اسلامی و غیراسلامی دارای آداب و سنن هستند و این آداب فرهنگ یک جامعه را تشکیل میدهد، اظهار کرد: در کنار داشتن فرهنگ، برخی کشورها همچون ایران، یونان، مصرباستان از تمدن غنی نیز برخودارند و برخی کشورها مانند کشورهای غربی از داشتن تمدن بیبهره و محرومند.
وی با بیان این مطلب که برخی فرهنگها در طول تاریخ اوج گرفته و برخی دیگر مسیر سقوط و نابودی را در پیش گرفتند، افزود: فرهنگ اسلامی نیز بهنوبه خود با توجه به رویدادها و اتفاقات تاریخی، جهلها، غفلتها و روی کار آمدن حکام جور و ستمگر دارای فراز و فرودهایی بوده است؛ بنابراین تعریفی که میتوان از تمدن، فرهنگ و هنر ارائه داد در ایران به وضوح و آشکار به چشم میخورد.
صابرینسب ادامه داد: پیامبر(ص) از جانب خداوند متعال برای بیان هر چه خوبی، نیکی و حسنه است، مبعوث شد. هر جا که سنتها و فرهنگها به نفع مردم بود نبی مکرم اسلام(ص) برآن مهر تأیید زدند. برخی آداب و سنتها روح و روان انسان را جلا داده و باعث ارتقای مهارتهای روحی و انگیزشی میشود. این فرهنگها مورد تأیید و پذیرش اسلام است.
این پژوهشگر قرآنی شب یلدا را یکی از فرهنگهای اصیل و مورد تأیید اسلام دانست و بیان کرد: برگزاری این مراسمها و به پا داشتن این فرهنگها همواره مورد توجه بزرگان دینی بوده است. شب یلدا، دورهمی فامیلی و دوستانه است که انسان را به اقامه فرهنگها و سنتهای دینی همچون صلهرحم و افزایش حس انساندوستانه تشویق میکند. صلهرحم فرهنگ ستوده بوده که با عشق و شادمانی همراه است.
وی با بیان این مطلب که در فرهنگهای ایرانی آمیخته با مضامین دینی خطا و انحطاطی نیست، تصریح کرد: شبیلدا میتواند مصداق کلام مولا علی(ع) باشد که فرمودند: «يَدُ اللّهِ مَعَ الْجَماعَةِ». این شب دلها را بیشتر از گذشته بههم نزدیک کرده و کینهزداییها را از بین میبرد. انسانها در ملاقات با یکدیگر از احوالات یکدیگر باخبر شده و نشاط اجتماعی را ایجاد میکنند. این مراسمها با سیره ائمه معصومین(ع) هیچگونه مغایرتی ندارد.
صابرینسب ضرورت پرهیز از تجملگرایی در اعیاد و مراسمها را مورد تأکید قرار داد و فرهنگسازی سادهزیستی و اقامه آداب و سنن اجتماعی در جامعه را متذکر شد و افزود: علامه طباطبایی، صاحب تفسیر «المیزان» کتابی تحت عنوان «سننالنبی(ص)» دارد. اگر قصد داریم سنتها به انحطاط کشیده نشود باید از معیارهای قوی و ناب برای خارج شدن از جهل و نادانی پیروی کرد.
وی در تکمیل سخنان خود گفت: معیار ما برای پیروی، قرآن و عترت است. اگر به اقامه شادمانی و شادی ایمان داشته و مطابق مبانی دینی و الهی پیش رویم، جامعهای شاد به دور از هرگونه انحطاط خواهیم داشت. رسالت و وظیفه بزرگان، رسانهها و صداوسیما این است که فرهنگها، آداب و رسوم را با بهترین روش منتقل کنند. اگر قصد داریم برای اقامه هرچه بهتر این شبها با نگاه سادهزیستی و پرهیز از تجملگرایی و چشم و همچشمی فرهنگسازی کنیم، چارهای نداریم جز اینکه از ابزار و ظرفیت صداوسیما، کارهای تبلیغاتی و مبلغان دینی استفاده کنیم. تا علاوه بر جلوگیری از تغییر سنتها، فرهنگ به مسیر اصلی خود بازگردد.
وی با انتقاد از اینکه مبانی قرآنی در شبهایی همچون نوروز و یلدا در صداوسیما جایی ندارند و به ندرت شاهد اتفاقات قرآنی در شبهای پرمخاطب سیما هستیم، ادامه داد: داشتن برنامههای سخنرانی و نوشتن کتاب در حوزههای مختلف خوب است، اما کافی نیست و کم اثر است و باید بعد عملی رویدادها را برجسته کرد. برای اجتماع هرچه بیشتر مردم میتوان از فرصت شب یلدا با اجرای برنامههای جذاب استفاده کرد. میتوان در این شب یا شبهای منتهی به آن محفل قرآنی باشکوه برگزار و برنامههای سنتی را با ترکیبات اسلامی و قرآنی همآوا کرد. با این اقدامات هم سنت ایرانی را به جای خواهیم آورد و هم آن را با چاشنی دین و کلام وحی آمیخت.
صابرینسب ادامه داد: متأسفانه برنامههایی که برگزار میشود اثر موقتی داشته و زودگذر هستند. برای فرهنگسازی با اثر پایدار و ماندگار باید برنامههای اثرگذار تعریف کرد. در برنامههای استانی جای برنامهای فاخر ویژه تمام مناطق شهری و روستایی خالی است و برنامهای برای استفاده عموم وجود ندارد.
وی ضرورت برنامهریزی و انجام کارهای فاخر فرهنگی و تبلیغاتی در مناسبتهایی نظیر شب یلدا را متذکر شد و با بیان اینکه هیچ برنامه تبلیغاتی و حنی نصب پیامهای شادی و دینی را در سطح شهرها شاهد نیستیم، اضافه کرد: برای جذب نوجوانان و جوانان به شادی حلال و شادمانیهای دینی باید برنامه و مراسمها را به روز کرده و آن را از نظر نگاه روانشناختی و جامعهشناسی مورد ارزیابی قرار دهیم.
این مدرس دانشگاه در پایان به تفاوت شب یلدای امروزی با گذشته اشاره کرد و گفت: بیشترین تفاوتها در احترام و ادب به بزرگترها مشهود است. آن دوران همه افراد خانواده در جایگاه خود قرار داشتند. پدربزرگها شاهنامه و حافظ میخواندند و کوچکترها را با زبانی شیرین تربیت دینی میکردند. قرآن پای ثابت همه محافل و شبهای دورهمی بود. پدربزرگ و مادربزرگهایی که قرآن میدانستند فرزندان خود را به انجام اصول قرآنی توصیه میکردند. متأسفانه امروز قرآن در این شب جایگاهی ندارد و کمتر خانوادهای بخشی از وقت خود را صرف شنیدن کلام وحی میکند. تفاوت امروز و دیروز یک به صد است و با فرهنگسازی میتوان به روزهای خوب گذشته برگشت.
انتهای پیام