فرحناز قندفروش، مشاور امور زنان و خانواده وزیر سابق کشور در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان این مطلب اظهار کرد: سه مولفه مهم بنیان خانواده: تشکیل، تحکیم و تعالی است که تشکیل خانواده به راحتی شکل میگیرد؛ اما دغدغه اصلی در مراحل بعدی تحکیم و تعالی آن است که در این راه باید آموزشها را بصورت گام به گام برای خانواده و جوانان انجام داد ضمن اینکه دولت باید وظیفه حاکمیتی خود را در ایجاد شغلهای پایدار اتخاذ کند.
وی افزود: خانواده به عنوان ابتداییترین نهاد اجتماعی در معرض اولین آسیبهای اجتماعی نیز خواهد بود، بهگونهای که اگر در بحث تربیت و پرورش فرزندان که ابتدا برعهده پدر و مادر است و در این روند سایر نهادهای جامعه از قبیل رسانه، آموزش و پرورش و آموزش عالی نیز تاثیر خاص خود را دارند، به نحوه احسن انجام شود؛ یقیناً فردی سالم وارد اجتماع خواهد شد که به تبع آن اجتماعی سالم را هم شاهد خواهیم بود.
این کارشناس ارشد خانواده و جوانان تصریح کرد: تحقیقات صورت گرفته در واگذاری بخشی از کارکردهای تربیتی و آموزشی به برخی از نهادها نشان میدهد که بدلیل ایفای نقش ناقص این گروهها، شاهد افزایش پدیده بزه در خانوادهها و به تبع آن اجتماع هستیم.
هوش هیجانی و اقدام به تشکیل خانواده!
قندفروش ادامه داد: مشکل از آنجا آغاز میشود که جوانان با هوش هیجانی اقدام به تشکیل خانواده کرده و در مواجهه با سختیها و فراز و فرودهای زندگی گسست را بر پیکره خانواده وارد کرده و جا میزنند؛ که بخشی از این مسئله ناشی از اشتباه والدین در عدم آماده سازی فرزندان برای تشکیل خانواده و پذیرش مسئولیتهای مربوط به آن است.
این محقق امور خانواده در حوزه زنان گفت: جوانان با کنترل هوش هیجانی و با بهرهمندی از هوش شناختی و معنوی به سمت تشکیل خانواده دعوت کنیم تا بداند در کنار عشق، ادب، علاقه، تلخی، سختی و فراز و فرود نیز بخشی از زندگی خانوادگی است.
جایگاه مهارتهای صحیح زندگی کردن کجاست؟
وی نخستین مسئله مهم در امر ازدواج را انتخاب شریک زندگی عنوان کرد و گفت: وقتی آمار نشان میدهد 65 درصد زندگیهای منتهی به طلاق در 4 سال اول زوجین رخ میدهد به این معنی است که اولاً طلاق به خاطر عدم انتخاب مناسب در گزینش همسر بوده و دوماً آموزش و مهارتهای صحیح زندگی کردن در این افراد وجود نداشته است.
قندفروش تاکید کرد: آموزشها باید بگونهای باشد که مهارت نه گفتن، قدرت حل مسئله و کسب خلاقیت در مواجهه با مشکلات و از همه مهمتر آمادگی پذیرش مسئولیت در افراد به وجود آید.
این کارشناس امر اجتماعی درباره موانع بر سر راه ازدواج صحیح، سه عامل را ذکر کرد و گفت: عامل محیطی و اقتصادی که با گزینه بیکاری و مسکن مطرح میشود، عامل دوم سنتهای غلط خانوادههاست که ارزش و کرامت فرزندان را در بالا گرفتن مهریههای سنگین میدانند و سوم مسائل تربیتی است که ریشه در آمادهسازی بچهها برای پذیرش مسئولیت دارد.
وی ادامه داد: در کنار وظیفه مهم تامین مسکن و اشتغال برای افراد جامعه از سوی دولتمردان، افراد جامعه این امر را باید درک کنند که براساس قانون و طی سالهای آینده از میزان استخدامهای دولتی کاهش خواهد یافت پس دارا بودن شغل اداری، مسکن و ماشینهای آنچنانی را ملاک ازدواج دو جوان قرار ندهند؛ البته ضمن قبول تغییرات اجتماعی، مگر نه اینکه خود همین پدر و مادرها با دست خالی و در پناه آموزههای دینی اقدام به تشکیل خانواده دادهاند، پس چرا ازدواج جوانان را مشروط به دارا بودن مشاغل دولتی، خانه و گرفتن مراسمات سنگین و تجملاتی موکول میکنند؟
ضرورت همسانگزینی
قندفروش امر مهم را یادگیری و آموزش مهارتهای زندگی ارزیابی کرد و افزود: این مهارت با همسانگزینی جلوه میکند که ریشه در آماده کردن فرزندان در پذیرش زندگی دارد البته در بحث همسانگزینی نباید صرفاً نگاه اقتصادی داشت، بلکه همکف بودن، همشأن بودن، اشتغال، میزان تحصیلات و حتی مسائل اعتقادی و دینی از ملاکهای اصلی و مورد توجه والدین در امر ازدواج باید باشد.
وی یکی از مشکلات بزرگ امروزی در بین جوانان را تعجیل بدون شناخت در ازدواج ذکر و تصریح کرد: باید والدین نگاهی جامع بر فرایند ازدواج داشته باشند و صرف دارا بودن زوج به یک شغل درآمدزا، در امر سپردن دختر به وی تعجیل نکنند بلکه حتما باید بر روحیات، درونیات و خانواده وی دقت و تمرکز کنند.