برنامههای سفر رهبر انقلاب به شهر مقدس قم، محدود به ديدارها و سخنرانیهای عمومی نيست، ايشان ديدارها و جلسات غير رسمی و غير عمومی هم دارند. ديدار با علما و مراجع و فضلا از جمله اينها است. به نظر میرسد كه كسب اخبار و اطلاعات از برگزاری و محتوای اينگونه ديدارها برای مخاطبان جذاب است.
رهبر انقلاب از آغاز ورودشان به شهر مقدس قم، پس از نماز ظهر و عصر و نيز پس از نماز مغرب و عشا با علما و فضلا و مراجع عظام ديدارهايی غير رسمی و صميمانه داشتند. شبها اين جلسه طولانی، حدود سه ساعت به طول میانجامد. از زبان آقا شنيدم كه جلسه با علما و روحانيان و اينگونه جلسههای حوزوی نشاطآور است و حقيقتاً ايشان با نشاط و سرزندگی و شادابی در جلسه حضور دارند.
ميهمانان رهبر انقلاب
آيات عظام و مراجع تقليد نوری همدانی، مكارم شيرازی، جوادی آملی، سبحانی، شبيری زنجانی و شاهرودی از جمله مراجع بزرگواری بودند كه به ديدار رهبر انقلاب آمدند. علمای ديگری مانند آيتالله ميلانی (نوه مرحوم آيتاللهالعظمی ميلانی) كه در مسائل كلام و اعتقادات تخصص دارند و همچنين نوه آيتالله بروجردی هم آمدند. آقازاده مرحوم آيتاللهالعظمی شاهرودی بزرگ، آقازادههای آيتاللهالعظمی گلپايگانی، فضلای حوزه نجف و بسياری از ديگر علما و فضلا در اين چند روز مهمان رهبر انقلاب بودند.
نُقل مجلس
گفتوگوهای اين جلسات از جنس فقهی و اصولی، رجالی، اعتقادی، تاريخی، مسائل انقلاب و نظام، خاطرهگويی و ... است. اوضاع و احوال علما و روحانيت را میپرسند، از بزرگان روحانيت ياد میكنند. در اين جلساتی كه من حاضر بودم، پيوند صميمی مرجعيت معظم، فضلا و اساتيد بزرگ با تنوع سليقهها و مشربهای گوناگون را مشاهده كردم. خلاصه اين جلسهها يك گعده طلبگی است.
آيتالله صافی به رهبری چه گفت؟
آيتاللهالعظمی صافی گلپايگانی كه با رهبر انقلاب ديدار كردند، دعا كردند كه اين سفر موجب خير و بركت برای حوزه شود. ايشان همچنين از سخنرانی رهبر انقلاب در جمع حوزويان تجليل كردند، بهخصوص اينكه رهبر انقلاب از عظمت و مجد حوزه و روحانيت ياد كردند و توطئههای استكبار را بيان كردند. ايشان به سبب استقبال باشكوه مردم قم از رهبر انقلاب خدا را شكر كردند و آن را نشانه عشق مردم به اهل بيت (عليهمالسلام) و روحانيت و ولايت دانستند. ايشان خطاب به رهبر انقلاب گفتند كه من هميشه شما را دعا میكنم و دعاگوی شما هستم.
آيتاللهالعظمی صافی گلپايگانی اقتدار نظام و سياست استكبارستيزی نظام را ستودند. در مسائل داخلی هم بر تحكيم هويت اسلامی تأييد كردند. آقا هم گفتند كه اين عزت بينالمللی از آثار تمسك به ارزشهای اسلامی در داخل هست كه آيتاللهالعظمی گلپايگانی نيز تأكيد كردند كه بله اينها به هم مربوط است.
من پشت سر شيعيان نماز میخوانم
مسائل مربوط به جهان اسلام هم مطرح میشود. آقای سيد كمال حيدری كه در شبكه الكوثر، بحثهای مهم امامت را در برابر وهابيت انجام میدهد و آنان را به ستوه آورده است، در مورد وحدت اسلامی صحبت كرد و گفت كه احمدالطيب -رئيس جامعةالأزهر- اظهار كرده كه من پشت سر شيعيان نماز میخوانم و مذهب شيعه را يك مذهب رسمی در اسلام میدانم. او گفت قرار است علما و حوزه قم از ايشان برای حضور در ايران دعوت كنند.
خاطره آقا از آزمون درسی آقای بروجردی
البته پيرامون نظام حوزه هم بحثهايی میشد. مثلاً در يكی از گفتوگوها آيتالله آقای سيدعلی محقق داماد (فرزند آيتاللهالعظمی محقق داماد بزرگ و از علما و فضلای برجسته حوزه علميه) نسبت به لزوم اينكه طلاب قبل از تخصص، يك دوره فقه و اصول بخوانند، صحبت كرد. ايشان ايده خاصی هم در اين زمينه داشت كه بيان فرمود.
آقا ضمن تأكيد بر اينكه روش سنتی حوزه روش خوبی است، تأكيد كردند كه: طلاب بايد دوره سطح را، يعنی رسائل و مكاسب و كفايه را خوب بخوانند و بعد وارد درس خارج شوند. تعميق درس سطح مهم است و اشتغالات نبايد طلاب را از خواندن باز بدارد.
سپس رهبر انقلاب اشاره كردند كه اين كُتب نياز به اصلاح دارند و حالا كه اصلاح انجام نشده، بايد اين كتابها خوب خوانده شوند و يك خاطره نيز بيان كردند: «در آن سالها كه تازه از مشهد به قم آمده بودم و میخواستم در درس خارج شركت كنم، در درس مكاسب، دو نفر از ما امتحان گرفتند كه اينها ممتحِن درس آقای بروجردی بودند. [البته آقا اسم هم آوردند. اتفاقاً يكی از آن دو نفر از بزرگوارانی بود كه به ديدار رهبر انقلاب نيز آمد.] گفتند مكاسب را بخوان و ما هم شروع كرديم به خواندن. البته به ما برخورد كه اينها چرا عبارات از ما میخواهند، مگر امتحان ادبيات است؟ بعد كه ما خوانديم، گفتند خب اين طلبه مشهد است و مشهدیها ادبياتشان خوب است. بعد از من از سؤالاتی كردند و پس از پاسخ، من را قبول كردند. من همان روز رفتم درس آقای بروجردی.»
آقا در اين جلسات خيلی صميمی و بدون تشريفات و به مثابه يك حوزوی رفتار میكنند. زمانی كه شهيد مدرس در مجلس بودند، برخی فكر میكردند كه ايشان سياستمداری است كه از مسائل حوزه بیخبر است، اما زمانی كه در مدرسه سپهسالار تهران درس میداد، میگفتند كه حوزویای است كه از سياست چيزی نمیداند!