علیرضا کاوند، عضو هیئت علمی دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، با اشاره به نقش دانشگاهها در تقویت جایگاه قرآن در سطح جامعه اظهار کرد: به نظر میرسد دانشگاهها میتوانند در دو عرصه به تقویت جایگاه قرآن در سطوح مختلف جامعه بپردازند؛ عرصه اول معارف و مفاهیم قرآنی است و عرصه دوم هنرهای قرآنی است.
وی اولین عرصه را مورد اشاره قرار داد و افزود: عرصه اول در واقع ارائه الگویی صحیح از سبک زندگی قرآنی است. دانشگاههایی که رشتههای علوم قرآن، علوم قرآن و حدیث، تفسیر قرآن و ... دارند بهویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی و همچنین دانشگاههایی که کانونها، انجمنها و مراکز فعال قرآن و عترت دارند مانند دانشگاه آزاد و دیگر موارد، به خوبی میتوانند در این ساحت به فعالیت بپردازند؛ این دانشگاهها میتوانند اساتید برجسته خود را که در عرصه زندگی و حیات طیبه قرآنی میتوانند صحبت کنند و ارائه طریق نمایند، به مراکزی مانند مساجد، حسینیهها، هیأتهای مذهبی، ادارات دولتی و نهادهای رسمی و غیر رسمی شهر و استان خود معرفی کنند تا این اساتید برای سطوح مختلف مردم، از معارف والای قرآن مباحثی را بهصورت کاربردی مطرح کنند و نیازها و دغدغههای مختلف اقشار متعدد جامعه را از منظر قرآن تحلیل و پاسخ دهند و جامعه را بهسوی زندگی قرآنی و حیات در پرتو معارف نورانی کلامالله مجید تشویق و هدایت کنند؛ حتی برگزاری دورههای کوتاهمدت و فشرده آشنایی با معارف قرآنی در حوزههای ازدواج، انتخاب شغل، تربیت فرزند و پاسخگویی به شبهات قرآنی نوجوانان و جوانان که از طریق رسانههای جمعی مجازی و غیر مجازی ضد قرآنی و بهویژه ماهوارهها در ذهن و فکر این طیف از افراد جامعه ایجاد شده، میتواند تأثیر بسزایی در تقویت جایگاه معرفتی قرآن در جامعه داشته باشد. از سوی دیگر دانشگاهها میتوانند به کمک همین اساتید، دانشجویانی را پرورش داده که بتوانند بهعنوان یک رسول قرآنی در سطح جامعه باشند و معارف قرآنی را در حین تحصیل خود و حتی پس از آن تبلیغ و ترویج کنند.
عضو هیأت علمی دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم عنوان کرد: از سوی دیگر دانشگاهها در صورت وجود امکانات و شرایط لازم میتوانند جلسات عمومی با حضور اساتید برجسته قرآنی همان دانشگاه در محل سالن اجتماعات یا نمازخانه یا مسجد دانشگاه برگزار کنند و این کار بهطور متناوب در هر ماه صورت گیرد تا از این طریق بتوان ارتباط میان سطوح مختلف جامعه را با دانشگاه در مسیر ارائه الگوی زندگی قرآنی وثیق تر کرد و حضور معارف قرآنی را در میان مردم بیش از پیش تثبیت ساخت.
عرصه هنرهای قرآنیوی در مورد عرصه دوم که عرصه هنرهای قرآنی است، بیان کرد: عرصه دوم برگزاری کلاسهای آموزش هنرهای قرآنی است؛ بهطور نمونه تذهیبکاری، معرق سازی، خطاطی، ترتیل، حفظ، تجوید، قرائت، ترجمه، تعلیم مَثَلهای قرآنی توسط اساتید و دانشجویان توانمند دانشگاهها در محل مساجد، حسینیهها و دیگر اماکن عمومی حتی در پارکها و اماکن پرتردد و پرجمعیت به طوری که مجوز برگزاری آن از مراکز ذیربط اخذ شود و حتی ارائه گواهی معتبر به شرکتکنندگان و برگزاری مسابقات قرآنی و حدیثی در سطوح مختلف در محل اماکن پرتردد و پربازدید. در واقع باید فضای شهر را قرآنی کرد و در غیر از ساعات اقامه نماز جماعت که صدای قرآن و سپس اذان از مأذنه ها بلند می شود، در دیگر ساعات نیز در مکانهای مختلف شهرها مباحث قرآنی نمود و بروز چشمگیری داشته باشد و طبیعتاً جوانان و نوجوانان در بستر جامعه نیز برخورد و مواجهه مداوم با مسائل قرآنی داشته باشند؛ البته این مسئله همکاری شهرداریها، فرمانداریها و دیگر مراکز رسمی شهرها را با دانشگاهها میطلبد که واقعاً ضروری است برنامهریزی اساسی و کاربردیای برای آن داشت؛ چرا که دانشگاه قلب تپنده علمی و اندیشهای در هر جامعه است و خواص جامعه بهعنوان مهمترین نقشآفرینان در فرهنگسازی در جوامع قلمداد میشوند.
کاوند در مورد اولین قدم در راستای ورود قرآن به عرصه جامعه توسط دانشگاهها، گفت: به نظر میرسد اولین قدم، برنامهریزی مدون و مرحلهبندی طرح «تبیین جایگاه قرآن و کاربردیسازی معارف قرآن در سطح جامعه» است؛ تا زمانی که طرحی مشخص و مدون وجود نداشته باشد، جز نقص و یا موازیکاریها ثمری در پی نخواهد داشت. مرحله پس از برنامهریزی، مرحله شناسایی عوامل و منابع انسانی توانمند در دو حوزه هنرهای قرآنی و معارف قرآنی است؛ مرحله سوم برگزاری کارگاهها برای اساتید و دانشجویان جهت تبیین شیوه تعامل و صحبت با مخاطب عام قرآن در سطح جامعه است زیرا مخاطب عام قرآن، سؤالات و ابهامات گاه پیش پا افتاده و گاه عمیق و دقیقی دارد که ضروری است با زبان خاصی به او پاسخ داد و مباحث را برایش تبیین کرد. آموزش نحوه آموزش هنر قرآنی و معرفت قرآنی و ارائه الگوی زندگی قرآنی و آموزش نحوه پاسخ به شبهات قرآنی عوام جامعه، از مهمترین مسائلی است که دانشگاهها باید پیش از حضور خواص قرآنی در جامعه، بدان توجه کنند تا عوارض و نقائص این حضور تخصصی در متن عمومی جامعه تا حد ممکن کاهش یابد و از سوی دیگر بتواند موجب رشد و تعالی سطح بینش مردم جامعه و اقشار متعدد آن شود.
تأثیر گسترش قرآن و حدیث از متن دانشگاه بر جامعهعضو هیئت علمی دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم در ارزیابی تأثیر گسترش قرآن و حدیث از متن دانشگاه بر جامعه، گفت: متأسفانه وضعیت فعلی چندان مطلوب نیست؛ واقعیتی که باید پذیرفت آن است که دانشگاهها چندان نتوانستهاند معارف قرآنی و حدیثی را بهطور مستقیم و بیواسطه به بدنه جامعه، چه رسد به متن آن، تزریق کنند. دلیل عمدهاش آن است که دانشگاههایی که بهعنوان نمونه رشتههای قرآنی و حدیثی دارند، رسالت خود را در تربیت دانشجو در فضای دانشگاه و آن هم با صرف یکسری دروس محض و غیر کاربردی منحصر کرده و حتی روش کاربست این دروس را در میان خود دانشجویان در حوزههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی آنان به آنان نمیآموزند و باز هم ضروری است این نکته تأکید شود که دانشگاهها و وزارت علوم و همچنین وزارت بهداشت، باید دروس قرآنی و میان رشتهای قرآنی را بهگونهای سرفصلگذاری و تعیین محور کنند که حداقل خود دانشجویان بتوانند از این دروس بهره کاربردی ببرند؛ چرا که دانشجویان، خودشان قشری از جامعه عمومی محسوب میشوند و بهعنوان رسول قرآنی میتوانند در خانواده و شهر خود به ایفای نقش بپردازند. البته در این جا تأکید میکنم که مجموعه فعال و ارزشمند مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور و ریاست آن، دکتر ابوالفضل خوشمنش و همکارانشان در آن مجموعه تلاشهای ارزندهای را در سالیان اخیر بهویژه در حوزه تحول در رشته علوم قرآن و حدیث داشته و نگاهشان همانطور که بنده در مصاحبههای قبلی در آن خصوص گفتهام، نگاهی کاربردی و توسعهمحور بوده و بهدنبال نهادینهسازی تفکر دینی ـ قرآنی در دانشگاهها هستند. باز هم تأکید میکنم که دانشگاه ما یعنی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم با بیش از 20 دانشکده علوم قرآنی در سراسر کشور، دارای زمینه های خوبی برای پیشبرد اهداف کاربردی قرآنبنیان در سطح جامعه کشورمان است و امیدواریم که آن مرکز ارزنده در نظام مقدس ما، از ظرفیتهای این دانشگاه بیشتر در مسیر توسعه فرهنگ قرآنی در کشور بهره ببرند و از سوی دیگر به عنوان یک عضو کوچک این مجموعه، به اساتید دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم تاکید می کنم که ارتباطشان را با آن مرکز و برنامههای آن وثیقتر از گذشته سازند. همین مسئله در مورد دیگر دانشگاههایی که رشته الهیات، گرایش فقه و مبانی حقوق یا علوم قرآن و حدیث و ... دارند صدق میکند و آنها نیز باید چنین دغدغههایی را داشته باشند.
وی با ارائه راهکارهایی بیان کرد: داشتن برنامه و ایجاد ارتباط میان اساتید و دانشجویان قرآنی با سطوح مختلف جامعه، یکی از مهمترین وظایف دانشگاهها در حال حاضر است. با یک برنامهریزی حتی گاه ساده، میتوان به این هدف جامه عمل پوشاند. معرفی اساتید و دانشجویان توانمند قرآنی چه در حوزه معارف قرآن و چه در حوزه هنرهای قرآنی، میتواند مردم را از جایگاه قرآن در زندگیشان و ضرورت وجود آن در مسیر حیات اجتماعی و فردیشان آگاه سازد. حتی در بسیاری موارد باید تلاش کرد تا مردم به قرآن و تلاوت و هنرهای آن و فهم معارف آن احساس نیاز کنند و این مشکل حداقل به دست متولیان امور قرآنی در دانشگاهها میتواند حل شود. البته ضروری است که دولت و مجلس محترم نیز در این زمینهسازی قرآنی، کمک شایانی چه از نظر بودجه و چه از نظر امکانات به دانشگاهها بهویژه دانشگاه تخصصی علوم و معارف قرآن کریم داشته باشند و سازمان اوقاف و امور خیریه نیز با تخصیص امکانات و بودجههایی، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم را در این عرصه کمک کند؛ چرا که شاید بتوان مدعی شد تنها دانشگاه تخصصی قرآنی در کشور ما همین دانشگاه است و اگر درست برنامهریزی شود و حمایت چند جانبهای از سوی دولت بهویژه وزارت علوم، سازمان اوقاف، سازمان تبلیغات، سازمان دارالقرآنالکریم و مجلس شورای اسلامی در خصوص این دانشگاه صورت گیرد، اساتید و دانشجویان توانمند این دانشگاه میتوانند نهضت ارزشمندی را در سطح جامعه به هدف الگوسازی قرآنی در متن و بدنه جامعه آغاز و مدیریت کنند و نقش بسزایی در پیشبرد اهداف فرهنگی، دینی و قرآنی کشور داشته باشند؛ چرا که طرح مهندسی فرهنگی که مبدع آن حضرت امام خامنهای (مدظله) است، توسط اساتید و دانشجویان قرآنی، حافظان قرآن، تالیان و مرتلان قرآن این دانشگاه میتواند تحقق عینی و عملی در سطوح مختلف جامعه و در میان اقشار متعدد در شهرهای گوناگون در استانهای مختلف داشته باشد. به این امید که مدینه فاضله قرآنی در جامعه اسلامی ما بیش از پیش تحقق یابد و ارکان آن تقویت گردد.